در گرماگرم عملیات کربلای ۵ در شملچه، وقت نماز ظهر او را دیدم که داشت با آب قمقمه‌اش وضو می‌گرفت. گفتم: سیّد! آتش دشمن سنگین است، بگذار آتش که سبک‌تر شد،ن مازت را بخوان. ولی او قاطعانه گفت: «نماز یعنی نماز اول وقت.» مگر نشنیده‌ای که: «به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید وقت نماز است.»

بعد از چند لحظه به نماز اول وقت قامت بست و پس از قنوتی عاشقانه و شهادت طلبانه، در حالی که اشک از چشمانش می‌چکید، با انفجار گلوله‌ای در نزدیکی‌اش کربلایی شد و دعاهای نیمه شب او برای شهادت به اجابت رسید.


رسم خوبان ۲۱- عبادت و پرستش، ص ۱۳٫/ سوره‌های ایثار، ص ۴۷٫