بسم الله الرحمن الرحیم

اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوا الله!

  شما بندگان خوب خدا را، شما مدال گرفتگان در میدان ضیافت الهی و برندگان در مسابقات معنوی و عرفانی را و خودم را، به تقوای الهی، به پرهیز از گناه، به پرهیز از تضییع عمر، به مراقبت به واجبات و آنچه که خدا را راضی می کند توصیه می کنم.

در این خطبه اقتضا دارد که پیام های ماه مبارک رمضان را فی الجمله، در حد فرصت، با اکتفا به مسائل مهم

اشاره ای داشته باشیم. مسائلی که دستاورد یک ماه روزه داری، یک ماه در بست نشستن و مهمان خدا بودن، یک ماه ترک مشتهیات نفس کردن و انس با قرآن داشتن، سحر های نورانی را رقم زدن، با انواع مناجات ها – و دعاهایی که مواد پذیرایی این سفره بود- آشنا شدن، لیالی قدر را با اجتماعات عارفانه پشت سر گذاشتن، روز عید فطر شکوه و عظمت پیروزی در جهاد اکبر را جشن گرفتن، در میعادهای نماز عید حاضر شدن و حماسه حضور را استمرار بخشیدن، است و باید آنها را حفظ کنیم.

 

اولین پیام ماه رمضان

پیام اول ماه رمضان مسئله «معرفت» است. معرفت خدا با بندگی خدا حاصل می شود. تردید و انکار و الحاد، معلول ناپاکی هاست، معلول ناپرهیزی هاست. گناه حجاب است، چشم دل با گناه کور می شود. تعلقات دنیوی پرده ای است که مانع از تابش نور الهی در دل می شود. ابتذال، هرزه گی، شهوات، قدرت طلبی، تفرق جویی، انحصار طلبی و ویژه خواری -که معلول حسد و تکبر و حرص است-، دل را ممهور می کند. خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ بقره؛ ۷

وقتی این دیوارها ضخیم شد؛ روزنه های هدایت برای همیشه بسته می شود و دل در ظلماتی فوق ظلمات باقی می ماند. ماه مبارک رمضان، یک فرصت، برای خانه تکانی دل بود، برای پالایش روح بود، برای تزکیه نفس و تهذیب اخلاق بود، برای گسستن تعلقات بیرونی بود که اینها رمز پیوستن به حق مطلق است.

 

حرم الله

«وَ عَنِ الصَّادِقِ ع‏ الْقَلْبُ‏ حَرَمُ‏ اللَّهِ‏ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّه».‏ جامع الأخبار(للشعیری)، ص ۱۸۵، الفصل الحادی و الأربعون و المائه فی النوادر. پروردگار منان غیور است و غیرت را دوست می دارد، غیرتمندان متخلق به اخلاق خدایند و خدا غیر نمی پذیرد. واردات دل، صادرات دل، وقتی تحت کنترل قرار بگیرد، دل، اغیار را بیرون می کند. اخراج بیگانه از خانه خاص خدا، نیازمند جهاد، انقلاب و پیکار درونی است. قلب حرم خداست و باید در این حریم و بارگاه  غیر خدا نباشد.

البته [نکته بسیار مهمی مطرح است: آنچه با خدا مغایرت دارد و در عرض او قرار می گیرد، محبت های غیر الهی است؛ محبت به ثروت، جاه، مقام، شهوت، و از این قبیل مسائل؛ اما] ائمه اطهار و مومنین جلوه های خدایند، محبت آنها شعاع محبت خداست. انسان باید حب فی الله و بغض فی الله داشته باشد. این حب و بغض، حقیقت توحید و محض ایمان است. خداوند در قرآن می فرماید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ». فتح؛ ۲۹ این، آن حقیقت و رمز اساسی تربیت رمضانی است.

     فرد روزه دار، با یک ماه روزه داری، به حقیقتی دست می یابد که حضرت موسیعلیه السلام در یک چله کناره گیری از امور مادی و پرهیز از ماسوی الله، به آن دست یافت. آن حقیقت این است که خدا به کوه جلوه کرد و نشان داد هر جا جلوه خدا باشد، آن محلی که خدا در آنجا جلوه کرده است، اثری ازش باقی نمی ماند. تا اثری از منیّت پا برجا باشد، جلوه خدا در آنجا راه ندارد. وقتی خدا آمد، غیر خدایی باقی نمی ماند.

ما هم اگر بخواهیم خدا در وجودمان تجلی کند، آئینه خدا باشیم، صفات الهی در وجود ما بروزکند؛ باید پا روی نفس خودمان بگذاریم و قدم دوممان پیش یاریم، با او ندار می شویم. او ما و ما جلوه او خواهیم بود. هیچ جدایی بین ما و خدا نخواهد بود. هر چه این تمرکز، در دل بیشتر باشد؛ خداوند متعال، تولیت دل را که سلطان جوارح و کشش هاست، خود به عهده می گیرد. مشیت انسان مشیت الله می شود؛ اراده انسان، اراده خدا می شود که همان حقیقت کن فیکون است.

در زمینه زندگی محیر العقول و معجزه آسای جناب مریم صدیقه محدثه که تحت ولایت ذات احدیت بود، این نکته حایز اهمیت است که کار او حضور بود، در محراب نه بدنش حاضر بود، بلکه قلبش با خدا بود و ظاهرش هم تابع باطنش بود.

 او کار او حضور بود. در محراب نه بدنش حاضر بود، قلبش با خدا بود و ظاهرش هم تابع باطنش بود. او علی الدوام در محراب بود و خود را وقف پرستش معبود و معشوق حقیقی کرده بود؛ لذا هیچ کسی حتی در زندگی ظاهری او نقش نداشت. «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِساب» آل عمران؛ ۳۷٫

 

خوشا به حال کسانی که خدا را بنده اند، مقام عند الربی دارند، «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» واسطه ندارد. آیا خجالت ندارد آدم یک ماه مهمان خدا باشد؛ خدا در خواب هم نوازشش کند، بگوید خوابت را هم خریدارم، نفسهایت را هم به عنوان عبادت حساب می کنم، آنگاه انسان به جای اینکه از این ماه دست پر بیرون بیاید، بودن با خدا را انسان تمرین بکند، برنامه عرفانی داشته باشد، ترقی کند؛ هیچ تغییری نکند، تعلقاتش کم نشده باشد، توحیدش تشدید نشده باشد، حالش عوض نشده باشد، تحول و انقلابی در وجودش به وجود نیامده باشد!!؟

قلوبی که تحت تولیت همیشگی پروردگارند!

در آیه «وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا» مریم؛ ۲۵ «فَکُلی‏ وَ اشْرَبی‏ وَ قَرِّی عَیْنی» مریم؛ ۲۶ نکات لطیفی وجود دارد. تا زمانی که مریم تنها بود، رزقش بی واسطه از جانب پروردگار می رسید، بدون اینکه زحمتی بکشد و رنجی متحمل شود؛ اما همین که حضرت عیسی علیه السلام به دنیا آمد، خدا به مریم سلام‌الله‌علیها خطاب کرد، زیر درخت نخل برو و با دست خودت تکانش بده تا رطب برای تو بریزد و از آن تغذیه کنی. بخور! بیاشام! چشمت روشن باشد.

حضرت مریم سلام‌الله‌علیها بر حسب روایت، عرضه داشت بار الها! پروردگارا! تا حال بنا نبود من خودم دست به کار بشوم، به فکر معیشتم باشم، من می خواستم مال تو باشم و تو هم مال من باشی، همیشه من برای تو کار کنم و تو هم خودت من را اداره کنی، چه شد حالا که عیسی آمد، خودم باید دست به کار بشم؟ خطاب آمد: مریم! تا عیسی را نداشتی همه دلت مال من بود، ولی حال یک تعلقی برایت پیش آمده است.

[‏«الْقَلْبُ‏ حَرَمُ‏ اللَّهِ‏»، خدا غیور است، تا تعلق به غیر بیاید، مقام تقرب به خدا متزلزل می شود.] به مقدار تعلق به بیرون، این مشکل برای بشر پیش می آید. «وَ لَکُمُ الْقُلُوبُ الَّتِی تَوَلَّى اللَّهُ رِیَاضَتَهَا بِالْخَوْفِ وَ الرَّجَاء» بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۹۹، ص۱۶۴، باب ۸ الزیارات الجامعه. ائمه ما قلوبشان تحت تولیت همیشگی پروردگار متعال بود. افعال ایشان سببیت نداشت، بلکه مامور خدا بودند، هر چه کردند به امر خدا کردند و هر چه نکردند به امر خدا نکردند.

خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی آقای اراکی را، یکی از رفقایمان برای عیادتش در روز های آخر عمرش رفته بود احوالپرسی کرده بود. ایشان این شعر را در پاسخ احوالپرسی خوانده بودند:

                    کردگار ما به فکر کار ماست                         فکر ما در کار ما آزار ماست

 

ثمره روزه، گسستن تعلقات

روح روزه داری و انس با روزه، موجب گسستن تعلقات بیرونی شخص می شود. باید به مقام کریم اللهی رسید و به آنجا نائل شد. کسانی که جا ماندند نا امید نباشند، «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِم» الزمر؛ ۵۳ از حالا مراقبه را شروع کنیم، انشاء الله باز هم رمضان را می بینیم، [لکن اگر می خواهید از شبهای قدر آینده بهره مند شوید، باید از حالا شروع کنید.]

 

دومین پیام ماه رمضان

مسئله «مقابله با تحریم» است، رمضانی ها مقاومند، در برابر نفس و شیطان می توانند خودشان را کنترل کنند و با فشار گرسنگی بسازند. بنابراین تحریم های بیرونی و آن خوف از شیطان ظاهری در ایشان اثری ندارد. خداوند می فرماید: «إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفا» النسا؛ ۷۶

 

[شیطان ضعیف است، انسان با مد گرفتن از مددهای الهی، به راحتی می تواند بر او غلبه کند، فقط کافی است اراده نماید و همت ورزد.] وقتی انسان توانست با تحریم شیطان درون مقابله کند، او را در اثر کف نفس ضعیف نماید، بر او پیروز شود و او را مایوس کند؛ [قطعا] می تواند با کف نفس، بر مشکلات غلبه کند. انسان رمضانی، انسان مقاوم است، در برابر تحریم های شیطان آمریکا و غرب می ایستد و آنها مأیوس می کند.

مناعت طبع لازمه روزه داری است، روزه دار منیع الطبع است، عزیز النفس است، زیر بار زورنمی رود. آورده اند روزی بهلول پایش را دراز کرده بود. در همان زمان، هارون الرشید از آن محل عبور می کرد. لشکریان هارون نهیب زدند، پایت را جمع کن! آیا نمی دانی چه کسی می آید؟ بهلول پاسخ داد: «هر که می خواهد باشد، عمری است دستم را جمع کردم که بتوانم پایم را دراز کنم.»

این عزت نفس و این مناعت طبع، مخصوص کسانی است که دستشان را جمع کرده اند، خودشان را وابسته به شرق و غرب ندیدند. اگر کم داشتند، کم می خورند؛ اما وابستگی را قبول نمی کنند، ذلت را قبول نمی کنند.

همین روحیه رمضانی بود که بچه های حضرت سید الشهدا علیه‌السلام؛ دختران کوچک، بچه های نا بالغ، نان و خرما را در شهر کوفه پس زدند. با شدت گرسنگی و فشاری که داشتند اعلان کردند، تابلو کردند، این را برای پیروان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام مثل کردند، که هیچ گاه به خاطر رفاه، خود را کوچک نخواهیم کرد. «عمتی تقول: إِنَّ الصَّدَقَهَ عَلَیْنَا محرم.»

ما تحت رهبری بانویی تربیت شده ایم، که الگوی تمام نمای اسلام عزیز است. ما عزت نفس و مناعت طبع خود را از این مکتب گرفتیم؛ و آموخته ایم که برای رفاه، خود را کوچک نکنیم.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ فَصَلّ‏ِ لِرَبِّکَ وَ انحَْرْ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتر

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، نحمده و نستعینه و نشهد ان لا اله الا الله و ان محمد رسول الله (ص) و نصلی و نسلم علی سیدنا ابی القاسم محمد و علی علی سید الوصیین و علی الزهرا البتول سیده النساء العالمین و علی سبطی الرحمه سیدی شباب اهل الجنه الحسن و الحسین و علی ائمه المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف الصالح، القائم حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک، اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوا الله.

خودم را و همه عزیزان که عزیزان خدائید، برگزیدگانید، منتخبینید، دعوت شدگانید، همواره مورد پذیرایی و نوازش خدائید، در عبادتها حاضرید، در میدان های نصرت دین به حمد الله پیشگامید! این عزت از ناحیه خودتان نیست، عزتی است که خداوند به شما گذاشته است. شما عزیزان خدا را به تقوای الهی توصیه می کنم.

 نسبت به مسائل جاری در خطبه دوم چند نکته را به سمع نمازگزاران عزیز می رسانم. مهمترین مطالب، مطالب الهام گونه ای است که امام المسلمین، نائب امام زمان، رهبر عزیزمان، در فرازهای مختلف، در عرصه‌های مختلف، ایراد می کنند. همان گونه که فرمایشات امام، فصل الخطاب بود؛ و در اثر نورانیتی که داشت، خدا بر زبانش جاری می کرد، کلام این عبد صالح خدا (مقام معظم رهبری) نیز چنین است.

 

جهاد اقتصادی

ایشان در دیدار با هیئت دولت در هفته دولت، مطالب مهمی را ایراد فرمودند؛ یکی مسئله جهاد اقتصادی بود که این مسئله مورد تاکید است. قرآن کریم می فرماید: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش، ۳-۴٫ اگر معیشت مردم تامین نشود، زمینه بندگی هم کم می شود، بیرنگ می شود. حکومت اسلامی باید دغدغه معیشت مردم را داشته باشد، که ما می دانیم مسئولین امر، شب و روز در حال تلاشند، ولی کافی نیست.

حکومت وظیفه تامین معاش مردم را دارد، مردمی که صاحبان اصلی انقلابند و مسئولین سر سفره این اولیاء نعمند، ولی نعمت مسئولین خود مردمند. مردم انقلاب را زیر پرچم ولایت، انقلاب کردند؛ مردم پرچم انقلاب را بر افراشتند، مردم ولایت را برای اولین بار، ولایت کردند.

ولایت واقعی، یعنی حکومت الهی و سکولار زدا، که پس از غدیر هرگز محقق نشد؛ و آنچه در زمان امیر المومنین‌علیه‌السلام برای چهار سال به عنوان حکومت رخ داد، حکومتی بود که پس از سه خلیفه، [با اوضاعی نابسامان و مردمی بی وفا، نسبت به ولایت، نسبت به ظلم ستیزی … به امیر المومنین‌علیه‌السلام رسید که تماما صرف برقراری آرامش و جنگ های داخلی شد.]

اما شما ولایت واقعی را محقق کردید. شما مردمی اسلام خواهید که پرچم ولایت را برافراشتید. استکبار ستیزی شما، قطب گرایی شما، خدا گرایی شما، وحدت کلمه شما که همگی یک پیکر با روح واحدید.-        پرچم ولایت را برافراشته است.

سر منشاء رمز وحدت ما و آن روحی که حقیقت ما را در یک نقطه متمرکز می کند، قدرت ما را به رخ دیگران می کشد، آن مرکزیت الهی ولایت است که همه را حول خود جمع می کند. امیرالمومنین‌علیه‌السلام در ابتدای امر تصریح فرمودند، به مردم گفتند: بروید سراغ کس دیگری، من اگر وزیر باشم بهتر است تا امیر باشم، زیرا شما مرا برای خودتان می خواهید و من شما را برای خدا می خواهم.

مردم ایران امام را برای خودشان نمی خواستند، خودشان را برای امام خواستند، خودشان را برای اسلام خواستند. مردم ایران جوانهایشان را پای خواسته خود دادند. هشت سال جنگ را در دوران تحریم همه جانبه اداره کردند، زیر جنازه شهیدانشان این گل پرپر ما هدیه به رهبر ماست را سر دادند، جوان هایشان جلوی تانکها رفتند؛ امروز هم کمترین نگرانی در امر اسلام و ولایت، مردم را به صحنه می کشد.

مردم ما؛ مردم فداکار، ایثارگر، الهی و موحدند، خودشان را فدای دین می کنند، مال و جانشان را تا به امروز به طبق اخلاص گذاشتند و عرضه کردند، لذا بعد از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله اولین حکومتی که رنگ دینی دارد، رنگ ولایت حقیقی را دارد، با انگیزه اسلام خواهی پا به عرصه گذاشته و خودش را نشان داده است. تبدیل به الگویی شده که امروز کشورهای منطقه، یکی بعد از دیگری، ما را الگو و مقتدای خود قرار می دهدند.

علت اینکه باعث شده است، دنیا اسلام ما را قبله خود بداند، ام القرای اسلام بشویم، این است که دیدند رهبری ولایی، رهبری مشروع، معجزه می کند. دیدند ما در دنیا پیشرفت جهشی پیدا کرده ایم؛ در علوم، در فناوری، در صنعت، در امور مختلف و ابعاد مختلف، داریم ره صد ساله را یک شبه طی می کنیم. این هنر، هنر فداکاری این مردم بوده است.

لذا دغدغه معیشت این مردمی که خودشان را، جوانانشان را، حیثیتشان را، همه چیزشان را، فدای اسلام و انقلاب کردند، از اهم وظایف مسئولین است. کسی به این مردم بی توجه باشد، ریخت و پاش داشته باشد، حاشیه داشته باشد، حق این مردم را ادا  نکند، به خودش جفا کرده، به تاریخ جفا کرده است. پس اولین مسئله، «حق مردم را ادا کردن» از جانب مسئولین است.

 

مسئله دوم سند چشم انداز است. ما آینده نگریم، برای زیر ساخت هایمان، برای نسل آینده برنامه داریم. باید راه را هموار کنیم، ما روزمرگی را قبول نداریم. اگر در این مسابقه جا ماندیم، اگر از این برنامه ای که برای اول شدن در منطقه، طی چند سال آینده داریم، جا بمانیم، خسارت های جبران ناپذیری متحمل خواهیم شد.

 

مسئله سوم مقابله با تحریم هاست.

دنیا جنگ نظامی را، نفاق درونی را،ستون پنجمش را، در همه عرصه ها بر علیه ما بسیج کرد. تمام تلاشش را نمود تا ما را بشکند، ولی خودش شکسته شد. ملت ایران در تمام امتحانات سر افراز بیرون آمدند، حال می خواهد از نظر اقتصادی، جلوی پیشرفت ما را بگیرد، تا در دنیا نتوانیم الگو باشیم و ملت ها دنبال ما بیایند.

لذا حضرت آقا، مسئله جهاد اقتصادی را جزء اولویت ها به حساب می آوردند. بر آحاد مردم در کنار دولت و مسئولین امر، این مسئله فریضه است که زمینه های رشد اقتصادی را فراهم کنند.

 

مسئله دیگر آن است که باید خداوند منان را شاکر باشیم که همچنان هوای ما را دارد.

تنهایم و تنها تویی، تنها تویی  /   می خوانیم، با این همه رسواییم

هر سال رونق معنویت ما، رونق عبودیت ملت ما، حضور معنوی جوان های ما، حماسه عرفانی صاحب دلان ما، ریزش اشک چشم های پاک این مردم ولایی در شب های احیا، بیشتر می شود. هر سال واقعا آسمان ها نور بیشتری از ملت ما دریافت می کند.

جای این است که ما بر خود ببالیم که خداوند منان این سفره را هر سال رنگین تر از سال قبل گسترده می کند. این همه عظمتی که در بُعد پرستش خدا و شب زنده داری ها فزونی می یابد، جای سجده و سر ساییدن دارد.

شب های قدر، شب های ارزش بود، شب های خود یابی بود، شب های خدا جویی بود، شب های گریز از شیطان، گریز از خود و پناهندگی به خدا بود. امسال هم به حول قوه خدا، چشم ما بر همه بینندگان روشن بود. هم خدا را شکر می کنیم و هم به این جوان های خداجو می بالیم و افتخار می کنیم و دعا  می کنیم که خدا آنچه داده است از ما نگیرد و این توفیقات را مستمر بدارد.

 

 مسئله بعدی تشکر از مساله حضور حماسی در روز قدس بود. روز قدس روز اسلام است و امام این نرخ را گذاشتند و امسال اولین سالی بود که جبهه های جدیدی را روز قدس باز کرد و مردم مصر یکپارچه، در کنار ملت ایران مرگ بر اسرائیل سر دادند. «إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ{۱} وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً{۲} فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّاباً{۳}»

 تحلیل گران منحرف هر چه می خواهند بگویند، بگویند. اما مردم مصر، مقابل سفارت اسراییل می روند، پرچم فلسطین را به جای پرچم اسراییل می گذارند؛ و شعار مرگ بر اسراییل سر می دهند. کشور های دیگر هم با ندای تکبیرشان، با حضور در نماز جمعه شان، پیوندشان را با جبهه ضد استکباری و اسلام خواهی اعلان می کنند.

 

مسئله دیگر، توصیه حضرت آقاست، با اینکه باید پیشرفت ها را دید، باید نقطه قوت ها را دید، ولی  به وضع موجود نباید راضی و قانع بود؛ لذا ایشان به دولت توصیه کردند، در کنار نقاط قوت، نقاط ضعف را هم باید دید. مقایسه آماری وزرا، که آمارش مستند بود، بسیار خوب است؛ وضع دولت فعلی، در مقایسه با دولت های قبل، تفاوت ها را و امتیازات را به خوبی نشان می دهد. اما نباید به وضع موجود قناعت کرد.

از طرف دیگر، باید بین وعده های داده شده و خروجی  های عمل شده نیز مقایسه صورت گیرد. این ها همه جهات تربیتی است که از لسان شخصی حکیم، مدیر، جهان نگر، جامع نگر مطرح شده است. خدا کند که همه ما، از این نعمت بی بدیل الهی، بهره های لازم را بگیریم.

 

مسئله بعد، آن است که عزیزانی که در عرصه پدافند، کشور را بیمه می کنند حائز اهمیت اند. جزء اولویت ها به حساب می آیند. روز دهم شهریور را، روز پدافند نامگذاری کردند. در اواخر ماه رمضان، این سربازان دین، این مرزبانان کشور، این سنگر نشینان امنیت، این هایی که واقعا مصداق آیه «وَ اَعِدُّو لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍٔ» اند که در نهایت «تُرهبُون بِه عَدُوَّ الله» پیشگیری می کنند و جسارت دشمن را دفع می کنند، جرات دشمن را می گیرند، در نماز جمعه، در روزی که به نام خودشان نامگذاری شده، حضور یافته اند. از ایشان تشکر و قدردانی می کنیم.

 

مسئله بعد، مسئله سومالی است. این مسئله همچنان جزء اولویت هاست. «مَن سَمِعَ مُنادیاً یُنادی یاَللمُسلمین وَ لَم یَجِبهُ فَلَیسَ بمسلم» تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج‏۶، ص ۱۷۵، ۷۹ باب النوادر.  ملت ایران به فضل الهی، همیشه در این عرصه قهرمان بودند، اما باید استمرار داشته باشد،  «وَ فی‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ». ذاریات؛ ۱۹

 

    چند جمله دعا کنیم، بیمار سرطانی سفارش کرده اند. من به این نماز جمعه ها، به این اجتماعات الهی، سخت معتقدم و باور دارم. شما با دل میایید، شما با باور میایید، شما رو به خدا می آورید، لذا این ارتباط که برقرار شده است، انشاالله، دعا ها مستجاب است. روایت هم داریم بین خطبه و نماز دعا مستجاب است.

 

نسألک و ندعوک بِاسْمِکَ الْعَظِیمِ الْأَعْظَم ، الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ‏، الهنا فاطِمَهَ وَ اَبیها، وَ بَعْلِها وَ بَنیها و سرالمستودعه فیها، یا الله، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ  یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ

امام زمان ما را برسان!

حکومت جهانی حضرت را در زمان ما محقق بفرما!

ما را زمینه ساز ظهور حضرت قرار بده!

خدایا! آنچه در ماه رمضان به ملت ما و ملت های اسلامی عنایت فرمودی، خود برای ما نگه دار!

ما را از شر نفسمان و شر اشرار حفظ بفرما!

کشور ما را از هر آسیب و گزندی حفظ بفرما!

رهبر بزرگوار ما را در کنف عنایت و هدایت خودت، تا ظهور حضرت مهدی، در هدایت کشتی انقلاب، محافظت و مستدام بفرما!

امام و شهدا را از ما خشنود بگردان!

مرضا عموما، منظورین و سفارش شده ها خصوصا، شفا مرحمت بفرما!

حوائج ما را برآورده بفرما!

جوانان رشید ما را برای امام زمانمان مجهز بفرما!

به حق امیرالمومنین، جوانان را از هر بلا و از هر دامی که شیاطین برایشان پیشبینی کردند، مصون و محفوظ بفرما!

جوان های کشور را افتخارات همیشگی تاریخ ما قرار بده!

به دست این ها مشکلات کشور را مرتفع بفرما ،ملت  عظیم الشان ما را هرگز دشمن شاد مگردان!

وفق الله لنا ولکم

بسم الله الرحمن الرحیم

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (۱) مَلِکِ النَّاسِ (۲) إِلَهِ النَّاسِ(۳) مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (۴) الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ (۵) مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ (۶)