- ثقلین - http://thaqalain.ir -

نمازجمعه اسفند
چهاردهم اسفندماه 1388

[خداوند بر] ایمان و اقتدار شما مردم عزیز، خداجویان، موالیان، عاشقان دین و پیغمبر و ائمّه‌ی اطهار بیفزاید.

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی‏ً الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الصَّلاهُ عَلَى خاتَمِ الأنبِیاءِ ‏طَبِیبِ نُفُوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّد (صلوات) وَ آلِهِ المَعصُومِینَ سِیَّمَا مَولَانا بَقِیَّهِ اللهِ فِی العَالَمِینَ أرواحُنا فِدَاهُ وَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَه وَ سَهَّلَ اللهُ مَخرَجَهُ وَ جَعَلَنَا اللهُ مِن أنصارِهِ وَ المُمتَثِلِینَ لِأوامِرِه وَ المُستَشهَدِینَ بَینَ یَدَیهِ وَ اللَّعنُ عَلَی أعدائِهِم أجمَعِینَ».

«أُوصِیکُمْ وَ نَفْسِی بِتَقْوَى اللَّهِ».

تبریک ایام

خود و شما نمازگزاران را، متدیّنین و موفّقین را، عزیزان خود را به رعایت تقوا، به ترک محرّمات، به دوری از گناهان و مکروهات و به التزام اوامر، فرایض توصیه می‌کنم.

در این ایّام، ولادت با سعادت پیامبر اکرم و امام صادق سلام الله علیهما واقع شده است و خداوند متعال پیروزی‌هایی نصیب ملّت مؤمن ایران کرده است. میلاد مسعود دو خورشید تابان نبوّت و ولایت را همراه پیروزی‌ها به شما ملّت شریف تهنیت و تبریک عرض می‌کنم و به دنبال عرایض خطبه‌ی قبل در ارتباط با خاتمیّت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چند نکته به محضر شریف [شما] تقدیم می‌دارم.

 

پیغمبر ما صلی الله علیه و آله بالاتر از پدر است

نکته‌ی اوّل این است که براساس نصّ صریح قرآن در آیات مختلف پیغمبر ما آخرین پیامبر الهی و قرآن او کامل‌ترین کتب آسمانی و دین این پیغمبر جامع‌ترین ادیان الهی است. در سوره‌ی احزاب [آمده است:] «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ»[۱]؛ وجود نازنین حبیب خدا پدر احدی از رجال عالم نیست ولی مهربان‌تر از پدر است. رابطه‌ای که پیغمبر صلی الله علیه و آله با نسلی که جمال او را دیدند و با نسل‌های بعدی که با سیره‌ی او و جلال او آشنا هستند، فراتر از رابطه‌ی پدری و فرزندی است. «وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ» او پیامبر خدا است، رسولِ الله است و در رسالت خود هم خاتم النّبیّین صلی الله علیه و آله است. آنچه خوبان همه دارند، پیامبر شما تنها دارد.

[باید] به این نکته توجّه کرد که پیغمبر پدر نیست؛ ولی بالاتر از پدر است. هم ارتباط تکوینی پیغمبر با آحاد مؤمنین شدیدتر از ارتباط تکوینی پدر و مادر با فرزندان خود است و هم شدیدترین رابطه‌ی عاطفی در این عالم و در قیامت بین انسان‌ها و اولیاء آن‌ها، رابطه‌ی بین پیغمبر صلی الله علیه و آله و امّت است.

«عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ»[۲]. پیغمبر مشکلات شما را تحمّل نمی‌کند. خاری به پای یکی از شما برود، گویا این خار به بدن نازنین پیغمبر جراحت وارد کرده است. پیغمبر نسبت به تک تک شما خیلی حسّاس است. سختی‌های شما، غم‌های شما، شداید شما، مظلومیّت شما و احیاناً نابسامانی‌های شما پیغمبر را ناراحت می‌کند [و] برای او سخت است.

علاوه بر این احساسی که پیغمبر نسبت به شما دارد، عاطفی‌تر از پدر و مادر است؛ «بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» [ایشان] مظهور رأفت خدا نسبت به بندگان است و رحمت او به شما امّت، به مؤمنین و مسلمان‌ها رحمت رحیمیّه است. پیغمبر صلی الله علیه و آله شما رفیق نیمه‌راهه نیست؛ دست شما را می‌گیرد و تا به بهشت نرساند و به قلّه‌ی عظمت و کمال شما را نائل نکند، شما را رها نمی‌کند [و] شما را تنها نمی‌گذارد. پیغمبر صلی الله علیه و آله هم رئوف است و هم رحیم است.

پیغمبر صلی الله علیه و آله برای تمام بشریت

در سوره‌ی انعام، آیه ۱۹ [آمده است:] «وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ»[۳] [یعنی] این قرآن به من وحی شده است. این قرآن فرآورده‌ی ذهن من نیست. این مکنونات درونی یک انسان نیست. «وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ»؛ این قرآن به من وحی شده است. فلسفه‌ی وحی قرآن بر من این است که هم برای شما بیدارگر باشم؛ «وَ مَنْ بَلَغَ» و [هم] صدای من در طول زمان‌ها [طنین انداز شود] و نسل‌های بعدی که فریاد بیدارباش من به آن‌ها می‌رسد، بدانند که این نسخه، نسخه‌ی نجات همه‌ی بشریّت است و من به عنوان طبیبی از جانب خدا این نسخه را برای درمان دردهای مختلف بشر تا دامنه‌ی قیامت عرضه کرده‌ام.

در سوره‌ی فرقان [آمده است که] «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً»[۴]. پیغمبرصلی الله علیه و آله برای یک عالم نیست؛ برای عالمیان چراغ روشن است؛ زنگ بیدارباش است و انسانی است که برای دور کردن خطرات از شما دیدبانی می‌کند و بر همه‌ی عالمیان اشراف دارد. آیات دیگری هم [در این رابطه] وجود دارد که می‌گذریم.

 گنجینه های قرآن

در تکمیل عرایض گذشته به نکاتی در ارتباط با اعجاز همیشگی بودن قرآن [اشاره می کنیم]. این قرآن و احکامی که بر ما عرضه شده است، یک سری احکام و مطالب سطحی و قشری نیست. [از معصوم است که]  فرمود: «ْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ آیَاتُ الْقُرْآنِ خَزَائِنُ»[۵] آیه‌های قرآن گنجینه‌هاست، نه یک گنج است. هر آیه از آیات قرآن گنجینه‌ها و سرمایه‌هایی است برای بشریّت. یکی از این آیات نماز است، یکی روزه است، یکی حجّ است، یکی جهاد است و در رأس این آیات آیه‌ی ولایت است، آیه‌ی رهبری است، آیه‌ی حکومت حق بر جامعه‌ی بشری است، حکومت عدل بر جامعه‌ی انسانی است، حاکمیّت قسط، حکومت اخلاق، حکومت معنویّت بر جوامع انسانی است.

هر کدام از این‌ها خزاین و دفینه‌هاست که اگر دقّت کنید از اسرار واقف می‌شوید، به گنجینه‌ها دست پیدا می‌کنید و در زندگی ابد فقیر نخواهید بود. امکانات و سرمایه‌هایی را همراه خود [به] آن جا خواهید برد.

معجزه ی قرآن

از اسراری که در قرآن وجود دارد، آیاتی [است] که در زمان نزول به گوش بشریّت القاء می‌شد [این آیات] به قدری ظریف بوده است که هم آن‌ها را به مقابله با آیات قرآن وا نمی‌داشت و هم نسل‌های بعد متوجّه می‌شدند که این آیات معجزه است [و] کلام یک بشر نیست. از جمله‌ی آیاتی که از معجزات علمی قرآن کریم به حساب می‌آید [این آیه است]: «وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ»[۶].  مسئله‌ی تلقیح در ابرها و در گیاهان، در میوه‌هایی، مثل زردآلو، پرتقال، حبوبات و [در] برخی از این قبیل پدیده‌های الهی [وجود دارد].

در زمانی که این آیه نازل شده است هیچ آزمایشگاهی و تحقیقی در مورد این‌گونه مطالب به عمل نیامده بود؛ امّا در زمان‌های بعد، قرن‌ها بعد این مسئله را گیاه‌شناسان در تخصّص خاصّ خود به دست آوردند که در داخل شکوفه‌ها گردهایی نهفته است، و وقتی [شکوفه ها] می‌رسد و باد می‌وزد، این گرد را به برگ‌ها و گل‌ها پخش می‌کند و موجب تلقیح و بارور شدن و انتاج این گل‌ها می‌شود. در آن زمان [به اصطلاح] کسی بویی از این مطالب نبرده بود.

توازن معجزه ی دیگر قرآن

و باز آیه‌ی دیگر [ی که نشانه ی معجزه ی قرآن است می فرماید]: «وَ أَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مَوْزُونٍ»[۷]. در مورد نباتات قاعده‌ی توازن [رعایت شده است؛ به این صورت] که هر گل عناصری دارد که این عناصر اندازه‌گیری شده است و به قدری دقیق است که با معیارهای پیشرفته‌ی امروز هم آن مقدار معیّن را هنوز نتوانستند اندازه‌گیری کنند؛ امّا [دانشمندان این عناصر را به صورت تقریبی] به دست آورده اند [و این عناصر] به قدری متقن، دقیق، حساب‌شده [و] برنامه‌ریزی شده [است که به یقین] خدای متعال صنع خود را در گیاهان و گل‌ها اعمال فرموده است؛ [به طوری] که اگر این عناصر جابجا شود، مقدار آن تغییر کند، آن گل دیگر، گل نخواهد شد.

خبر از غیب

و در [رابطه با] معجزات غیب‌گویی قرآن کریم [آمده است که]: «الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * فی‏ أَدْنَى الْأَرْضِ»[۸]. قرآن کریم در سوره‌ی روم مغلوب شدن کشور روم، و بعد از بِضعِ سنینی ، پیروزی آن را وعده داد. بِضعِ سنین، سنوات قلیل است. ده سال طول نکشید که کشور روم شکست خود را در برابر کشور ایران جبران کرد و بعد از شکست به پیروزی رسید.

سرم را جایی بگذار که نمود داشته باشد

[همچنین] قرآن خبر داد که ابوجهل با ناصیه‌ی خود به جهنّم کشیده می‌شود. [قرآن] عاقبت بشرّیِ یک موجود لجوج سرسخت معاند دین را [خبر داده است و به ما می فهماند] که در چنین لجاجت‌هایی عاقبت بخیری نیست. نهایت کار انسان‌های لجوج و منحرف بدبختی دنیا و عذاب آخرت است؛ «کَلاَّ لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِیَهِ * ناصِیَهٍ کاذِبَهٍ خاطِئَهٍ».[۹]

جناب ابن مسعود غلام ابوجهل بود. [ ایشان بعد از اسلام آوردند همراه مسلمانان به جنگ رفت ولی] در جنگ نتوانست کاری در نصرت مسلمان‌ها انجام بدهد. نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله خود [آمد و] از ضعف و ناتوانی خود شکایت کرد که من با این ناتوانی نتوانستم سنگری را اداره کنم [و] مانعی را نتوانستم از پیش پای اسلام بردارم. وجود مبارک پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند: ارباب تو ابو جهل به تعبیر من- افتاده است، برو کار او را تمام کن. ابو مسعود آمد و روی سینه‌ی ابو جهل قرار گرفت، و ابوجهل نگاهی [به او] کرد، دید عجب! برده‌ی دیروز او [که] یک عنصر متکبّر و مستکبر [بود] روی سینه‌اش قرار گرفته است. گفت: حالا که کار به این‌جا رسیده است، من یک درخواستی دارم [و آن اینکه]  سر من را یک مقدار بلندتر از سرهای دیگر ببر که در کنار سرهای دیگر، [سر] من نمود داشته باشم. جناب ابن مسعود هم درست برعکس [گفته ی ابو جهل عمل] کرد، و براساس پیش‌گویی قرآن موهای پیشانی او را گرفت و با خود آورد.

معجزه ی بی بدیل قرآن

در مورد ابولهب و زن او هم قرآن پیش‌گوییِ عاقبت به شرّی کرد. «ما أَغْنى‏ عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ * سَیَصْلى‏ ناراً ذاتَ لَهَبٍ * وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَهَ الْحَطَبِ»[۱۰]. این‌ها معجزات قرآن است. امّا آن معجزه‌ی بی‌بدیلی که قرآن برای همان [دلیل] اعجاز الهی شده است، قدرت تحوّل است، منقلب کردن دل‌ها است، شوراندن هر کسی علیه نفس امّاره و فرعون درون خود او است. این پیغمبر صلی الله علیه و آله با این نسخه‌ی الهی، با این آیات بیّنات پروردگار متعال که بر جان‌ها تلاوت کرد انسان‌های استیثارگر را به انسان‌های ایثارگر مبدّل کرد.

نکند پیغمبر تشنه باشد!

ابوذر یک قلم تولید از تولیدهای قرآن کریم است که [وقتی] در یکی از جنگ‌ها به دلیل ضعف مرکب و شترش جا ماند. منافقین مدام آمدند به پیغمبر صلی الله علیه و آله گفتند: این هم ابوذر؟؟ ۲۱:۴۴ در جنگ ما را همراهی نکرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر خیری در او باشد، به ما ملحق می‌شود. طولی نکشید بعد از استقرار قشون اسلام دیدند ابوذر با شتر لنگش لنگان لنگان، خود را رساند، یک ظرفی هم در اختیار داشت. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند: ابوذر، چرا جا ماندی؟ آنچه همراه داری چیست؟ عرض کرد: شتر من به دلیل نحیف بودن نتوانست همراه قشون بیاید. من در مسیر ناچار بودم آرام با این شتر همراهی کنم. رسیدم به یک سنگی که در داخل آن مختصر آبی دیدم. علی رغم تشنگی خود، روا ندیدم منِ تشنه آب بخورم، [با خود گفتم] نکند پیغمبر صلی الله علیه و آله من و یاران او آبی را به دست نیاورده باشند. لذا این [مقدار آب] را ذخیره کردم که به لب‌های مبارک شما آبی برسانم.

منشور جهانی اسلام

«وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُم‏»[۱۱]. «لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ»[۱۲]. این طوایف معاندی که قسم خورده بودند، علیه یکدیگر سلب امنیت می‌کردند، [ودر این نزاع ها] حقوق ضایع می‌شد، خون‌ها ارزش نداشت، نوامیس بر باد می‌رفت، جنگ دائم بود، پیغمبر صلی الله علیه و آله آمد هم جامعه‌ی بشری را «ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً»[۱۳]، وهم به [اهل] کتاب و موحّدان و پیروان انبیاء را [گفتند:] «قُلْ تَعالَوْا» [یعنی] بیایید همه‌ی شما طرفداران انبیاء «إِلى‏ کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ»[۱۴] در امور مشترک بین همدیگر [و] در مشترکات خود ایجاد وحدت و صلح برقرار کنیم. «کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ ْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ».

این منشور جهانی صلح اسلام است که حتّی دست زندگی مسالمت‌آمیز به سوی کسانی که مسلمان هم نیستند، ولی خدا را قبول دارند، [دراز می کند و می گوید که] بیایید در اصول مشترک در با هم تفاهم داشته باشیم و بعد هم در میان مسلمان‌ها آن‌چنان وحدتی برقرار کرد، که جز یک اعجاز [چیزی نمی توانست همه را با هم متحد کند] که هم در زمان خود رسول الله [بود] و هم این وحدتی که منادی آن، امروز ایران اسلامی است و بلندگوی آن، مؤسّس اساس جمهوری اسلامی، امام راحل رضوان الله تعالی علیه  [بود]، امّت اسلامی را به وحدت کلمه دعوت کرده است.

وحدت

در اصول مشترک به عنوان یک امر اعتقادی [آمده است که] «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ»[۱۵]. [قرآن به] هر کسی [که] ایجاد شقاق و ایجاد نفاق کند، [می گوید:] «فَقاتِلُوا الَّتی‏ تَبْغی‏ حَتَّى تَفی‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ»[۱۶] این در ذیل آیه‌ای است که «فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ»[۱۷]. [در واقع] قرآن ایجاد صلح را واجب کرده است، ایجاد نفاق را حرام کرده است. «وَ الْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ»[۱۸]؛ [قرآن این جمله] را به عنوان شعار مطرح کرده است. این هم‌دلی، این یگانگی، این ۲۲ بهمن، این نماز جمعه، این حجّ بیت الله الحرام، این اجتماعات جماعت‌ها در مساجد از معجزات قرآن کریم [است] و پیامبر منادی وحدت است که ایجاد الفت در دل‌ها می‌کند و آحاد مردم را در کنار هم به صورت اقیانوس موّاج در می‌آورد و دشمنان را با سلاح وحدت تهدید به نابودی می‌کند.

 

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏»

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ * الَّذی یُوَسْوِسُ فی‏ صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ».

«صَدَقَ اللهُ العَلِیُّ العَظِیم». (صلوات)

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ َ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى آلَائِهِ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَى نَعمائهِ وَ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلَى أَمِینِ وَحْیِهِ وَ خَاتَمِ رُسُلِهِ بَشِیرِ رَحْمَتِهِ وَ نَذِیرِ نِقْمَتِهِ طَبِیبِ نُفُوسِنَا أبِی القاسِمِ مُحَمَّد (صلوات) وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمِیرِ المُؤمِنِینَ وَ عَلَی الصِّدِّیقَهِ الطَّاهِرَهِ فَاطِمَهِ الزَهراءِ وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ أَهلِ الجَنَّهِ وَ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الخَلَفِ الصَّالِحِ القائمِ حُجَجَکَ عَلَى عِبَادِکَ وَ أُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ».

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسی بِتَقْوَى اللَّهِ».

دین برای انسان ابدیت می سازد

خدایا نفس [و] اثری [به ما عنایت کن!] اینخدا [و] انبیاء [همواره] خواسته‌اند بندگان مسیر تقوا [و] مسیر رضای خدا را در پیش بگیرند. وجود مبارک امام صادق علیه السّلام فرمودند: «صُونُوا دِینَکُمْ بِالْوَرَعِ»[۱۹]. دین انسان با تراکم گناه از دست می‌رود. دین چیزی نیست که اگر از دست رفت، قابل جبران باشد. دین به انسان ابدیّت را نشان می‌دهد. دین برای انسان بهشت می‌سازد. دین عالم برزخ را برای انسان هموار می‌سازد. و اگر انسان در طول عمر خود نتواند این سرمایه‌ی عمر خود را سالم به قبر خود ببرد چه خواهد کرد؟

تمام انسان ها در جهنم هستند مگر…

عمر گذشت. مگر انسان چند روز این‌جا زندگی می‌کند؟ حیف نیست انسان عمر خود را به بازی بگذراند؟ حیف نیست انسان بهشت را از دست بدهد؟ حیف نیست انسان برای خود گودال جهنّم تدارک ببیند؟ تقوا پلی است که انسان را از روی جهنّم عبور می‌دهد. [تمام] انسان‌ها در جهنّم هستند مگر کسانی که با پل تقوا از روی این آتش عبور می‌کنند. «وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلاَّ وارِدُها»[۲۰] « ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمینَ فیها جِثِیًّا»[۲۱]. از خدا بخواهید و بخواهید! خدا قادر است به ما توفیق بدهد که خود را درست کنیم. دیر می‌شود. داریم می‌رویم، نمی‌دانیم چطور می‌رویم! نمی‌دانیم با چه مَلکاتی به عالم قبر می‌رویم. سرمایه‌ی ما آن‌جا ملاکاتی است که با خود همراه می‌بریم. نمی‌دانیم مار می‌بریم، گرگ می‌بریم، عقرب با خود به قبر می‌بریم! یا نه، چراغ و نور و ملک‌هایی که انیس و مونس ما هستند [را] با این اعمال خود همراه می‌بریم.

از عجائب انقلاب اسلامی!

مناسبت‌هایی که در این ایّام اتّفاق افتاد و باید در خطبه‌ی دوم با شما نمازگزاران صمیمی مطرح شود، یکی از مهم‌ترین مسائل جاری و حماسه‌ی‌های ماندگار، دستگیری این شرور [عبد المالک ریگی] بود، و این از عجایب حوادث انقلاب اسلامی است؛ مثل همه‌ی امدادهای غیبی. [آن شرور] یک عنصر خطرناک [بود] که قدرت‌های بزرگ [جهان] با همه‌ی امکانات روان‌شناسی و وضعیت‌های علمی تشخیص دادند که این عنصر ظرفیت جنایت بالا [را] دارد و می‌تواند کانون خطر برای منطقه‌ای باشد و این [=او] را انتخاب کردند. سرویس‌های جاسوسی و امنیتی بزرگ‌ترین قدرت‌های استکباری جهان [نیز] هدایت او را به عهده گرفتند و علی رغم حمایت‌های همه‌جانبه‌ی اطّلاعاتی، نظامی، پولی و امکانات منطقه‌ای، خداوند متعال [یاری کرد و] سربازان امام زمان عج الله تعالی فرجه را (صلوات) بدون هیچ درگیری و جنگی، بدون این‌که حتّی قطره‌ی خونی از بینی کسی بیرون بیاید، آن‌چنان ماهرانه، آن‌چنان دقیق [این شرور را] زیر نظر داشتند، [که می دانستند] کجاها رفت و آمد می‌کند [و] چه زمانی از چه کشوری پرواز می‌کند؛ در چه زمانی روی آسمان مملکت ما می‌آید [و] به چه کیفیّتی!

[این] هماهنگی‌ها و پیش‌بینی‌ها شد و [با] هماهنگی نیروی هوایی و ارتش نظام جمهوری اسلامی و با نیروهای جان بر کف امنیتی، ضربه‌ای را به پیکره‌ی سرویس‌های اطّلاعاتی و امنیّتی آمریکا و انگلیس و بعضی کشورهای منطقه که سرویس‌های اطّلاعاتی این‌ها هم تحت اشراف سرویس‌های اطّلاعاتی آن‌ها اداره می‌شود، [وارد کرد]. آن‌چنان ضربه‌ی بی‌سابقه‌ای بر آن‌ها وارد شد، که به این زودی‌ها قابل جبران نیست. (تکبیر)

«شَکَر الله مَساعِیَهُمُ الجَمِیلَه»

[اینان] قلب امام زمان ارواح نافداه را خوشحال کردند. قلب نایب امام زمان ارواح نافداه را شاد کردند. قلب ملّت حماسه‌آفرینی که ۲۲ بهمن آن عبادت عظیم چشم‌گیر را به رخ جهانیان کشاندند و خداوند هم به زودی پاداش [آن حماسه را] داد، [این ها] قلب تک تک این مردم حماسه‌آفرین را شاد کردند و قلب همه‌ی کسانی که با دیدن این اقتدار به امّ القری جهان اسلام، به ایران و انقلاب اسلامی امید جدیدتری پیدا کردند، دل آن‌ها را هم شاد کردند[=نمودند]. «شَکَر الله مَساعِیَهُمُ الجَمِیلَه».

آبروی نداشته ی آمریکا!

امّا آمریکا [از آنها] حمایت آشکار داشت. آثار و برکات این عملیّات امنیّتی و اطّلاعاتی و نظامی در قدم اوّل نشان داد که این همه بوق و کرنایی که برای اشراف اطّلاعاتی و امنیتی قدرت‌های بزرگ دارند، در این حد هم نیستند، ضربه‌پذیر هستند، اگر ما یک مقدار خود را کنترل کنیم از عهده‌ی همه‌ی آن‌ها بر خواهیم آمد. (تکبیر)

نکته‌ی دوم تأیید رسوایی‌های قبلی آمریکا [است] این آقای اوباما شعار تغییر داد و با شعارهای دروغین رأی گرفت؛ امّا خود او در حمایت از تروریسم و در حمایت از آدم‌کش‌ها و در حمایت از ظالمان و ستمگران از اسرائیل غاصب جعلی گرفته تا تروریست‌های منطقه‌ای، حمایت همه‌جانبه می‌کند و خود او [این دشمنان را] تجهیز می‌کند. [و در این واقعه] مشت آن‌ها باز شد. آبروی نداشته‌ی آن‌ها بیشتر بر باد رفت و حیثیّت و اقتدار آن‌ها هم زیر سؤال رفت.

با این کار، حساب دستشان بیاید!

و نکته‌ی دوم [=دیگر] این تبلیغات ماهواره‌ای [است] که در تمام این اغتشاشات و فتنه‌گری‌ها نقش داشتند و در این جنگ نرم آتش‌افروز بودند آبروی آن‌ها هم رفت و الآن حالت انفعالی به خود گرفتند و بعضی کشورهای منطقه هم باید حساب به دستشان بیاید، این همه پول‌هایی که آن‌ها صرف کردند و حمایت‌هایی که رسانه‌های آن‌ها برای این مسئله اعمال کردند همه بی‌اثر بود و به خود آن‌ها برگشت و إن‌شاءالله امیدوار هستم که عبرت بگیرند و از اقتدار این نظام حساب ببرند و خود را در این فتنه‌ها دخالت ندهند که ضربه‌های سخت را خدا به آن‌ها هم وارد می‌کند. (تکبیر)

بعضی ها مواظب باشند!

نکته‌ی بعدی [این است که] عدّه‌ای که در داخل کشور با این تروریست‌ها همکاری داشتند، همراهی داشتند، بحمد الله به ساده‌ترین وجه خیلی از این‌ها شناسایی شدند، دستگیر شدند، بعضی از آن‌ها هم به هلاکت رسیدند و بعضی از عوامل مرموزی که ظاهر آن‌ها غیر از باطن آن‌ها است و منافق هستند، اگر خود را تطبیق ندهند، به موقع به حساب آن‌ها هم رسیدگی می‌شود.

 

چرا آمریکا تروریست ها را مجهز می کند؟

امّا چرا آمریکا این تروریست‌ها را این‌گونه تحریک می‌کند، تجهیز می‌کند؟ چند نکته [وجود دارد]. یکی این‌که اگر کشوری امنیت داشته باشد توسعه‌ی فرهنگی، توسعه‌ی اقتصادی[دارد]. همان‌گونه که حضرت آقا حفظه الله در سفر به کردستان بیان فرمودند، دنیای کفر و استکبار با سلاح‌ها و حربه‌ها می‌خواهد نگذارد این مملکت پیشرفت داشته باشد و مردم از نظر اقتصادی و فرهنگی به قلّه‌های کمال برسند.

نکته‌ی بعدی [در تجهیز این گروهای تروریستی] ایجاد اختلاف و شکاف میان شیعه و سنّی بوده است که بحمد الله جمهوری اسلامی از آغاز تأسیس منادی وحدت بوده است. ما در فلسطین به برادران اهل سنّت خود با عقیده طی این ۳۰ سال کمک کردیم. ما برای برادران شیعه و سنّی افغانستان همیشه یار و یاور بودیم. ما برای هیچ کشور اسلامی تهدید نبودیم. ما همیشه برای آن‌ها فرصت بودیم، حامی بودیم، دل‌گرمی بودیم. و این‌ها با این نوع حرکات می‌خواستند به ایجاد اختلاف بین شیعه و سنّی را  دامن بزنند که بحمد الله با دستگیری این شرور وحدت میان شیعه و سنّی محکم‌تر شد. (تکبیر)

ما همه چیز داریم الا…

در بیانات حکیمانه‌ی مقام معظّم رهبری دام ظله که بحمد الله «وَ یَنْطِقُ بِإِلْهَامٍ مِنَ اللَّهِ» سخن او بوی خدا می‌دهد و در این ایجاد نور و افزایش ایمان و بالا بردن همّت در ابعاد مختلف به فضل الهی صاحب نفس هستند و صاحب نظر هستند، [چند نکته وجود دارد]. ایشان دو نکته را در بیانات دیروز خود مطرح فرمودند؛ یکی ظرفیتی [است] که کشورهای اسلامی از نظر ذخائر زیرزمینی و نفت دارند، دوم استعدادهایی که در این منطقه وجود دارد، سوم جمعیّتی که مسلمانان در این کره‌ی زمین دارند. بیش از یک میلیارد و نیم عدد مسلمان‌های عالم است. تنگه‌هایی که در اختیار داریم. از همه‌ی این‌ها بالاتر قرآن داریم. الگویی مثل پیغمبر و علی و فاطمه علیهم السلام داریم. مکتب داریم. جهاد داریم. شهادت داریم. امر به معروف و نهی از منکر داریم. با داشتن این همه ابزار برای پیشرفت و برای تحوّل فرهنگی بیشترین مصیبت‌ها و بیشترین شدائد، دامن‌گیر جهان اسلام شده است.

زیر پرچم اسلام باید رفت

این همه مصیبت‌ها و عقب‌ماندگی‌ها با این همه امکانات و سرمایه‌ها فقط از طریق ایجاد اختلافی است که دشمنان در طیّ قرن‌ها بر ما تحمیل کرده‌اند. هم در داخل کشور که تا طاغوت‌ها بودند، ترک و فارس و بلوچ و کرد و این نژاد و آن نژاد و انواع فتنه‌های ملّی و نژادی و فرهنگی و فرقه‌ای را دامن می‌زدند که هنوز هم در دنیا دامن می‌زنند ولی در داخل این کشور بابت [وجود] امام راحل با نسخه‌های قرآنی، بحمد الله این دردها تا حدّ زیادی علاج شده است و [اگر] دنیای اسلام بخواهد با این امکانات عظیم خود، از قافله‌ی پیشرفت‌ها در ابعاد مختلف عقب نماند، هیچ راهی جز بازگشت به اسلام و دعوت دین به وحدت کلمه، [در] زیر پرچم حاکم اسلامی،  ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) (صلوات) و رهبری یک انسان خودساخته [و] یک عبد صالح خدا، وجود ندارد.

 

غده ی سرطانی

نکته‌ی دوم، مسئله‌ی حسّاس کردن دنیای اسلام را یکی [=نسبت] به مشترکات، خدای واحد، قرآن واحد، قبله‌ی واحد، منافع مشترک و دشمنان مشترکی که داریم، و حسّاس کردن جوامع اسلامی به غدّه‌ی سرطانی که در منطقه، دنیای استعمار برای چپاول سرمایه‌های منطقه، این غدّه را آن‌جا کاشته است و آن غدّه‌ی سرطانی اسرائیل غاصب است، [می باشد.]اگر به این نکات توجّه شود، «أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ»[۲۲]، إن‌شاءالله صبح پیروزی [و] صبح نجات در پیش است و صاحب عالم، ارباب ما، امام عصر (ارواحنا فداه) منتظر هستند تا ما دست به دست هم بدهیم و آمادگی خود را به حضرت اعلام کنیم. «اَلعاقِبَهُ لِأهلِ التَّقوی وَ الیَقِینِ».

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ».

«وَ السَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَهُ اللهِ». (صلوات)


[۱]– سوره‌ی احزاب، آیه ۴۰٫ حمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولى فرستاده خدا و خاتم پیامبران است

[۲]– سوره‌ی توبه، آیه ۱۲۸٫ یقیناً پیامبرى از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدى به [هدایتِ‏] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.

[۳]– انعام، آیه ۱۹ و این قرآن [که گواهى خدا بر حقّانیّت نبوّت من است‏] به من وحى شده تا به وسیله آن شما وهر کس را که این قرآن به او مى‏رسد بیم دهم

[۴]– سوره‌ی فرقان، آیه ۱٫ همیشه سودمند و با برکت است آنکه فرقان را [که قرآن جدا کننده حق از باطل است‏] به تدریج بر بنده‏اش نازل کرد، تا براى جهانیان بیم دهنده باشد

[۵]– الکافی، ج ۲، ص ۶۰۹٫

[۶]– سوره‌ی حجر، آیه ۲۲٫ و بادها را باردار کننده فرستادیم،

[۷]– همان، آیه ۱۹٫ واز هر گیاه موزون وسنجیده‏اى در آن رویاندیم

[۸]– سوره‌ی روم، آیات ۱ تا ۳٫ الف لام میم- رومیان مغلوب شدند،- در نزدیک‏ترین سرزمین [خود به حجاز که نواحى شام است‏]

[۹]– سوره‌ی علق، آیات ۱۵ و ۱۶٫ این چنین نیست که مى‏پندارد [که ما کارهایش را زیرنظر نداریم،] اگر [از کارهایش‏] باز نایستد، به شدت موى جلوى سرش را مى‏گیریم [و به سوى دوزخ مى‏کشانیم.]_ [آرى‏] موى جلوى سر دروغگوى خطاپیشه را

[۱۰]– سوره‌ی مسد، آیات ۲ تا ۴٫ ثروتش و آنچه به دست آورده است چیزى [از عذاب خدا] را از او دفع نمى‏کند.- به زودى در آتشى زبانه‏دار درآید- و [نیز] همسرش که هیزم‏کش است [در آتش زبانه‏دار در آید.]

[۱۱]– سوره‌ی آل عمران، آیه ۱۰۳٫ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن‏] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‏هاى شما پیوند و الفت برقرار کرد

[۱۲]– سوره‌ی انفال، آیه ۶۳٫ اگر همه آنچه را در روى زمین است، هزینه مى‏کردى نمى‏توانستى میان دل‏هایشان الفت اندازى، ولى خدا میان آنان ایجاد الفت کرد

[۱۳]– سوره‌ی بقره، آیه ۲۰۸٫ همگى در عرصه تسلیم و فرمان‏برى [از خدا] در آیید

[۱۴]– سوره‌ی آل عمران، آیه ۶۴٫ اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است

[۱۵]– سوره‌ی حجرات، آیه ۱۰٫ جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند

[۱۶]– همان، آیه ۹٫ ، با آن گروهى که تجاوز مى‏کند، بجنگید تا به حکم خدا باز گردد

[۱۷]– همان، آیه ۱۰٫ بنابراین [در همه نزاع ها و اختلافات‏] میان برادرانتان صلح و آشتى برقرار کنید،

[۱۸]– سوره‌ی بقره، آیه ۱۹۱٫ فتنه [شرک، بت‏پرستى، آزار مردم و بیرون راندشان از خانه و کاشانه‏] از قتل وکشتار بدتر است

[۱۹]– بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۲۹۷٫

[۲۰]– سوره‌ی مریم، آیه ۷۱٫ هیچ کس از شما نیست مگر آنکه وارد دوزخ مى‏شود

[۲۱]– همان، آیه ۷۲٫ سپس آنان را که [از کفر، شرک، فساد و گناه‏] پرهیز کردند، نجات مى‏دهیم، و ستمکاران را که به زانو درافتاده‏اند، در دوزخ رها مى‏کنیم. (۷۲)

[۲۲]– سوره‌ی هود، آیه ۸۱٫


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d9%86%d9%85%d8%a7%d8%b2%d8%ac%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d9%81%d9%86%d8%af/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.