خطبه اول

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی. طه؛۲۵-۲۸

 

السلام علیک یا بقیه الله

السلام علیک یا صاحب الزمان

الحمدلله و الصلاه علی خاتم الانبیا طبیب نفوسنا ابی القاسم محمّد و آله المعصومین سیّما مولانا الکهف الحصین و  غیاث المضطر المستکین و ملجأ الهاربین، بقیه الله فی العالمین ارواحنا فداه و عجّل الله فرجه و سهّل الله ظهوره و رزقنا الله رویته و خدمته و صحبته و نصرته و لعن علی اعدائهم اجمهین.

اوصیکم عباد الله به تقوا الله

شما نماز گزاران پاکیزه، نورانی، عزیز و نفس ضعیف خودم را به التزام به واجبات الهی و پرهیز از محرّمات و حفظ حریم پروردگار متعال توصیه می‌کنم. ایام الله دهه ولایت و عید الله‌ اکبر، عید سعید غدیر خم، را به حضور مبارک مولایمان، امام زمان ارواحنا فداه و به همه بشریت، امت اسلامی، پیروان اهل بیت، شیعیان آن بزرگوار، خصوصاً ملت به ‌پا خواسته ‌ای که غدیر را احیا کرد تا پرچم ولایت غدیر در دست اهلش قرار گرفت؛ تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.

 

مسئله ولایت و جایگاه غدیر

مهمتر از مسئله ولایت در دین الهی مطلبی وجود ندارد. ولایت، مجرای توحید است و تنها راه تحقّق توحید در جامعه بشری، اتّصال به ولایت خلیفه الله است. لذا در خطبه اول افتخار دارم که مختصری درباره مسئله غدیر و حسّاسیت آن صحبت کنم.

 غدیر یک تفکر است. غدیر یک جریان حماسی است. غدیر یک قیام است. غدیر یک انقلاب الی الله است، غدیر مرزبانی اصول و فروع دین است. غدیر حیات احکام الهی و حقیقت قرآن است. غدیر سنگر حفاظت از ارزش ‌هاست. غدیر پرچم، علم، نمود و نشانه است. غدیر عزّت، سرافرازی، حفاظت از اصالت و نورانیّت دین خداست. غدیر استمرار حرکت انبیا، نقشه راه، امید موحّدان و یأس دشمنان خداست. غدیر مرز و مرزبان است. غدیر چراغ، آفتاب و چشمه جوشان نفوذناپذیر است.

 غدیر مائده الهی است که امت الهی را تا قیامت سیر و ارضا می ‌کند. غدیر مأموریت خدا و رسالت عظیم پیغمبر خدا صلی ‌الله ‌و ‌علیه و ‌آله است. غدیر آغاز اسلام و پایان حقیقت تبلیغ نبوی است. غدیر امامت و ارائه الگوست. غدیر نهادینه کردن رهبری است. غدیر افشاگر است. غدیر پرهیز از پذیرفتن رهبری ظالمان و الگوی انسان های خداجوست.

***

جایگاه امامت

از وجود مبارک ولی نعمتمان، حضرت ابالحسن، علی ابن موسی الرضا علیه السلام حدیثی هست که هم در کتاب شریف اصول کافی جلد اول، صفحه ۲۰۰ و هم در کتاب شریف عیون اخبارالرضای شیخ صدوق و در دیگر مجامع روایی ما آمده است. من بخشی از این حدیث شریف را از زبان مولایمان، حضرت ابالحسن، علی ابن موسی الرضا علیه السلام به سمع شما دلدادگان و موالیان می‌رسانم، باشد که از ما هم بپذیرند.

وجود مقدس حضرت ثامن الحجج علیه السلام فرمودند: إِنَ‏ الْإِمَامَ‏ زِمَامُ‏ الدِّینِ‏ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِینَ الْإِمَامُ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی. تحف العقول، النص، ص ۴۳۸٫

امامت زمام دین است. اگر امامت نبود؛ مجموعه دین زمام و زمامدار نداشت، بدون رهبر می ‌ماند. امامت، نظام مسلمین است و به امّت اسلامی تشکّل می دهد. امامت، نخ تسبیحی است که دانه دانه مؤمنین، با این نخ به هم پیوند می‌ خورند و به سوی هدف واحدی حرکت می ‌کنند. ریشه امام و امت، در امه است؛ یعنی امام مقصد است و امت قصد کننده. این مجموعه به سوی یک هدف واحد در حرکت ‌اند. اگر زمامدار -و رهبری پیشاپیش امتی که مقصدی دارد و می‌ خواهد شاهد مقصود را در آغوش بگیرد،- نباشد؛ قصد و حرکت به سوی مقصد عملی نیست.

کسانی که در دنیا دنبال زندگی پاکیزه و تمیز و بدون دروغ، کلک، فریب، خیانت و ستم می‌گردند، جز امامت راه دیگری ندارند. وقتی رأس هرم، ضعیف و ظالم و ذلت ‌پذیر باشد؛ ملت هم ضعیف، ذلیل و معیوب خواهند شد. در اسلام امام در رأس هرم است و نه تنها آخرت را آباد می کند؛ بلکه صلاح دنیا هم با امامت امام است.

 شما امامت را باور داشتید؛ ولی تجربه نکرده بودید. وقتی امامت با قیام امام، تجربه شد، دیدید که یک کشور عقب ‌مانده ذلیل و به فساد کشیده، چه جهشی در امور علمی و دنیایی پیدا کرد! این سنگر عزّت و مصلحت جامعه بشری است. صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِینَ.

امامت، اساس و شالوده اسلام است. قصر مجلّلی است که سایه ‌اش عزت ‌آفرین و آرامش ‌بخش است، امنیت و امان به ارمغان آورده است. این قصر با این شالوده و زیربنا استوار می‌شود. اساس و زیربنای اسلام بالنده و پیشرو، امامت است. الْإِمَامُ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی.

وَ فَرْعُهُ السَّامِی، هم ریشه مستحکمی است برای درختی که باید کهن شود و میوه بدهد؛ و هم فرع و شاخه اش سامی است. سامی از علو است، شاخه ‌هایش سر به عرش می‌ کشد و در بلندای تاریخ خودش را نشان می‌دهد.

بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الصِّیَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ تَوْفِیرُ الْفَیْ‏ءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْکَامِ وَ مَنْعُ الثُّغُورِ وَ الْأَطْرَافِ. اسلام دین مدیریت، دین جامع‌ نگر و دین زندگی است. زندگی تشکیلات دارد و زندگی با تمام تشکیلاتش در متن اسلام است. اسلام حاوی فرهنگ، سیاست، نماز، روزه، حج، رفع نیاز مستمندان، صدقات، حدود کیفر مجرمان، مرزبانی از حدود و ثغور است؛ و اینها مسائلی هستند که اگر کسانی اسلام را منهای این ها بدانند، یقینا از اسلام منحرف اند. اسلام آسمانی، اسلامِ مدیریت، زندگی، جهاد، دفاع و اقتصاد است. اسلامِ ریشه‌کن کردن فقر در ابعاد مختلف است.

امام رضایمان علیه السلام دارند امامت را معرفی می‌کنند: الْإِمَامُ الْأَنِیسُ‏ الرَّفِیقُ‏ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْأَخُ الشَّقِیقُ وَ الْأُمُّ الْبَرَّهُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیرِ. الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۱، ص۲۰۰، باب نادر جامع فی فضل الإمام.

* الْإِمَامُ الْأَنِیسُ‏ الرَّفِیقُ‏؛ امام کسی است که از رعیّتش جدایی ندارد. با دل او انس می‌گیرد. با جان او عجین است، اما انیسی است که از سر ناچاری انس گیرد، بلکه اهل رفاقت است. دست به دست امام زمانتان بدهید و با او رفیق باشید. می‌دانید که امام زمان عج‌ الله ‌تعالی ‌فرجه ما را تنها نمی‌گذارند. آیا نمی‌خواهید شما انیس کسی باشید ک  انیس شماست؟ امام زمان عج‌ الله ‌تعالی ‌فرجه شما فرمودند: إِنَّا غَیْرُ مُهْمَلِینَ‏ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ.

 

* وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ؛ امام پدر امت است؛ اما نه پدری کج خلق، عصبی و تنگ ‌نظر؛ بلکه پدری است که مهربانی از وجود او همچون چشمه زلال می‌جوشد. این معجزه امامت و ولایت است. این نسخه، در خلافت، ریاست جمهوری، سلطنت و حکومت شورایی یافت نمی شود. پدری امام برای امت، نسخه انحصاری است؛ نه تجربه تاریخی ‌این را می‌گوید و نه هیچ منطقی برای این معنا تضمینی دارد. تنها امام است که والد شفیق است.

شما در تاریخ، درباره زمامداران دنیا خوانده ‌اید. استبداد، جلال و جبروت، خونریزی، خشونت و ابهّت، در وجود شاهان و رؤسای جمهور موج می‌ زند. کدام پدری اینقدر مهربانی دارد که نایب امام زمان و امام امت اینقدر با مردم مهربانی داشت؟! او در سخت ‌ترین روزهای زمستان در نجف اشرف از نفت استفاده نکرد؛ چون دوره اعتصاب شرکت نفت بود و مردم ایران از این جهت در تنگنا بودند. همین رهبر عزیزتان را ببینید که چگونه به یاد امت، گاهی با این سن و سال، شهر به شهر می‌گردد که از مشکلات با خبر شود و از نظر سطح زندگی در حدی است که همیشه به یاد شماست.

 

* وَ الْأَخُ الشَّقِیقُ؛ تنها والد نیست، بین والد و ولد فاصله زیاد است؛ ولی امام مثل برادری است که در کنار امت خودش قرار می‌گیرد. هنگامی که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بر مرکبی سوار می ‌شدند، یکی را هم به ترک خودشان سوار می‌ کردند. اگر کسی پیاده بود؛ تحمل نمی‌ کردند که ایشان سواره باشند و کسی در رکابشان حرکت کند. می ‌گفتند: یا باید من پیاده شوم یا شما هم با من سوار شوید! این الْأَخُ الشَّقِیقُ است.

 

* الْأُمُّ الْبَرَّهُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیرِ؛ از این بالاتر، امام نسبت به امت، مادر دلسوز است. آن احساس، عاطفه و عشقی که مادر را بی ‌خواب می‌ کند و به فداکاری و ایثارگری در مورد فرزندش می‌ کشاند، در امام موجود است. امیرالؤمنین علیه السلام در حال خطبه نماز جمعه بودند، مریضی به عشق علی علیه السلام نتوانست از خطبه بگذرد؛ خودش را با آن حالت زار، به نماز جمعه رساند. امیر المؤمنین علیه السلام از بالای منبر که صحبت می کردند؛ تمام توجهشان به آن مستمع بود. وقتی خطبه تمام شد؛ حضرت علی علیه السلام بعد از نماز او را مورد تفقّد قرار دادند و فرمودند: “ما با مریضی شما مریض می ‌شویم.”  این حالت امام با امت است!

***

مطالب زیادی در ارتباط با غدیر جای طرح دارد، ولی امید است ان شاء الله این مقدار مفید بوده باشد. نکته مهم این است که شیعه و تشیّع را خود پیغمبر صلی الله ‌و ‌علیه ‌و ‌آله ‌و ‌سلم نامگذاری کرده است. کسانی که فقه، اخلاق و معارفشان را از مکتب اهل بیت می گیرند، بدانند که حدیثی هست، هم درالمنثور نقل کرده و هم برخی از محدثین نقل کرده اند؛ و هم برخی از مفسرین اهل سنت در ذیل آیه إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ. بینه؛ ۷٫ این مطلب را آورده اند.

جابر بن عبدالله انصاری می ‌گوید: در خدمت رسول الله صلی الله ‌و ‌علیه ‌و ‌آله ‌و ‌سلم بودیم، امیر المؤمنین علیه السلام به طرف جمع ما رو کردند و تا چشمان پیغمبر خدا صلی الله ‌و ‌علیه ‌و ‌آله ‌و ‌سلم به امیرالمؤمنین علیه السلام افتاد، با اشاره فرمودند: إن هَذَا وَشِیعَتُهُ هُمُ الْفَائِزُونَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ. برخی از اسناد روایت:

  1. ۱. أنساب الأشراف للبلاذری المتوفی ۲۷۹هـ ص۱۸۲ عن أم سلمه.
  2. المناقب للخوازمی المتوفی ۵۶۸ هـ ص۱۱۱
  3. تذکره الخواص سبط ابن الجوز ی ص۵۴٫
  4. الدر المنثور لجلال الدین السیوطی المتوفی سنه ۹۱۱هـ، ذکر حدیث عن جابر.

**

این حدیث نیز متواتر است: أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیَأْتِ الْبَابَ.

سند حدیث: این روایت به عبارات مختلفی همچون «أنا مدینه الحکمه و علی بابها فمن أراد الحکمه فلیأت الباب» یا «أنا خزانه العلم و علی مفتاحه فمن اراد الخزانه فلیأت المفتاح» یا «أنا مدینه العلم و علی بابها و هل تدخل المدینه إلا من بابها» و …. نقل شده است. جهت اطلاع از مصادر این روایت، ر. ک: بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، باب مدینه العلم و الحکمه، ج ۴۰، صص ۲۰۰ ـ ۲۰۷؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل و ملحقات آن، ج ۵، صص ۴۶۸ ـ ۵۰۴ و صص ۵۰۵ ـ ۵۱۵ و ج ۱۶، صص ۲۷۷ ـ ۳۰۰ و صص ۳۰۳ ـ ۳۰۹ و ج ۲۱، صص ۴۰۹ ـ ۴۲۸ و ج ۲۲، صص ۵۵۴ ـ ۵۵۶ و ج ۲۳، صص ۵۵۹ ـ ۵۶۱ و ص ۵۷۲ و ج ۳۱، صص ۱۰۳ ـ ۱۰۸ و صص ۱۵۶ ـ ۱۵۷ و صص ۱۶۷ ـ ۱۷۰؛ موسوعه الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب، ج ۷، صص ۸۷ ـ ۱۱۷٫

**

پیغمبر خدا صلی الله ‌و ‌علیه ‌و ‌آله ‌و ‌سلم  با همه کمالات عرشی که امیرالمؤمنین علیه السلام داشت، به ایشان محبت نشان نمی‌ داد؛ بلکه معامله عاشقانه می ‌کرد. وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام بر پیغمبر صلی الله ‌و ‌علیه ‌و ‌آله ‌و ‌سلم وارد می ‌شد، پیغمبر صلی الله ‌و ‌علیه ‌و ‌آله ‌و ‌سلم از ایشان استقبال می کرد و ایشان را در آغوش می‌ گرفت. اگر عرقی بر جبین ایشان بود، با دستش پاک می ‌کرد و به عنوان تبرّک به سر و صورت خودش می ‌کشید.

 در یکی از جنگ‌ها حضرت علی علیه السلام به میدان جنگ اعزام شد. پیغمبر خدا صلی الله ‌و ‌علیه ‌و ‌آله ‌و ‌سلم به تعبیر ما برای او بی ‌قراری می کرد و می‌ گفت: اللَّهُمَّ لَا تُمِتْنِی حَتَّى تُرِیَنِی عَلِیًّا. سنن ترمذی، ج۵، ص۶۴۳- شرکه مکتبه ومطبعه مصطفى البابی الحلبی مصر. خدایا! ای کاش اجل به من مهلت می‌داد تا یک بار دیگر علی علیه السلام را می ‌دیدم!

گواراتان باد این عشق، این محبت، این ولایت، این حکومت، این پرچم توحید!

 

 

 

 

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ(۱) وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فىِ دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا(۲) فَسَبِّحْ بحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ  إِنَّهُ کَانَ تَوَّابَا(۳)

شما بندگان صالح خدا و نفس ضعیف خودم را به تقوای الهی، یاد و اطاعت خدا و پرهیز از گناهان توصیه می‌کنم.

 

مسائل روز مطالب سیاسی

در خطبه دوم چند مطلب لازم است به عرض عزیزان و امت اسلامی برسد.

مطلب اول مذاکره هسته‌ای است که در یک مرحله صورت گرفته و در مراحل بعدی باید پیش برود. در این مورد، نکته اول اعتماد سازی است. از همان ابتدا حرکت، انقلاب، جهاد، انتخابات و امام ملت ایران، مثل آیینه شفاف و مثل آب زلال بود. ابهامی در حرکت ما نبوده و ما تاکنون با کسی با فریب برخورد نکرده‌ایم. انقلاب ما افشای فریب ‌ها و مقابله با دغل‌ها بود.

تاکنون ایران هیچ امری که مخلّ اعتماد جهانی باشد؛ انجام نداده است. با این وجود اعتمادی بالاتر از فتوای رهبر متنفّذ عزیز و مقتدر امت اسلامی نیست، ایشان استفاده از سلاح اتمی را حرام می داند و به صراحت این امر را بیان فرموده اند و افزوده اند: اگر قدرت داشته باشیم، دیگران را هم خلع سلاح می ‌کنیم.

**

مطلب دوم ادامه غنی ‌سازی است. این حق مسلم ماست که از انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز برای رفع نیازهای پزشکی و زندگی مردم استفاده کنیم. این حقّ همه امت‌ ها و حق ملت ماست، اما استفاده از سلاح اتمی برای همه ممنوع است و ما هم در این مسئله کوتاه نیامده ‌ایم و نخواهیم آمد.

**

مطلب سوم پذیرش نظارت کارشناسان است. الآن هم دوربین‌ های آنها در کانون‌ های هسته‌ای ما فعال است و تمام رفت و آمدها تحت کنترل می باشد. اینکه در صحبت‌ ها و مذاکرات گفته می ‌شود آنها سرزده بیایند؛ چیز جدیدی نیست. این نشانه قدرت ماست. ما با اتکا به پروردگار و قدرت لایزال الهی، ایمان سرشار مردممان، سابقه درخشان سلحشوری و حماسه ‌آفرینی که ملت و جوان‌ هایمان، ابایی نداریم که ببینند. ما اطمینان داریم که کار خلاف نمی‌ کنیم، لذا از نظارت و بازرسی هیچ وقت ممانعتی به عمل نیاوردیم و نمی آوریم؛ و همین است که نگران نیستیم. ما امتی هستیم که قدرتمندانه جنگ را پشت سر گذاشتیم و در مراحل مختلف بر استکبار جهانی پیروز شدیم.

 قدرت به سلاح نیست، به اراده، ایمان، اتحاد، حکیم و فرزانه بودن فرماندهی و رهبر جامعه است که همه اینها را ما داریم و رقبای ما ندارند، امروز ما قدرتمندیم ولی آنها بر ملتهایشان اتکا ندارند؛ لذا از این جهت هم ما هیچ ابایی نداشتیم و نداریم.

**

مطلب چهارم که باید در این مذاکرات به دنبالش بود، لغو کامل تحریم ‌هاست. این تحریم‌ ها هیچ مبنای انسانی، قانونی، عرفی و عاطفی ندارند. کاملاً ظالمانه، یک طرفه و بی مبنا هستند.

آنها اگر می‌خواهند اعتماد سازی شود، باید این تحریم‌ های بی‌توجیه و بدون عذر را بردارند. اگر این چهار مرحله پیش رفت، آن وقت زمان یک هماهنگی جهانی است که در مراحل بعد باید مطرح شود. باز هم ما تأکید می‌کنیم که اگر مذاکره ‌ای مطرح شد، از موضع انفعال و ضعف نبود، ضعف از جانب آنهاست. ما امروز از هر زمان دیگر قوی‌تر هستیم و امریکا امروز از هر زمانی ضعیف‌تر و ذلیل‌تر است.

مذاکره نشان می‌دهد که ایران بر عقلانیت تکیه کرده است. کسانی که متکی بر دلیل و برهان ‌اند از مذاکره و معارضه و مناظره هیچ ابایی ندارند. هم ما اقتدار داریم و هم نیاز جهانی است که مذاکرات صورت بگیرد. اقتصاد فرانسه، اقتصاد امریکا، بدهی‌های آنها، بدبختی مردمشان و سایر کشورها باعث این نیاز جهانی شده است. این از موضع اسلامیت، کرامت اخلاقی و اقتدار ماست.

**

فجایع عراق

مطلب پنجم اظهار تأسف و درخواست دعای خیر از همه عزیزان در مورد فجایعی است که در عراق اتفاق می ‌افتد. در تمام مدتی که یک دولت قانونی، با اتکا بر آرای مردمش روی کار آمده است، این انفجارها همچنان ادامه دارد. این سازمان ‌های بین ‌المللی و این مجامع حقوق بشر که ننگشان باد! همیشه از مستکبرین حمایت کرده اند و هیچ وقت به داد مظلوم نرسیده اند، هیچ وقت بیانیه علیه کسانی که عامل این نوع شرارت‌ ها، جنایت ‌ها و سفّاکی‌ ها هستند، صادر نمی ‌کنند!

 ادامه این وضع نشان می‌دهد که بخشی از بقایای بعثی ‌های مطرود و منفور و برخی از تکفیری‌ها، با کمک سرویس ‌های اطلاعاتی صهیونیستی و حکّام مرتجع منطقه، می‌خواهند ملت عراق را خسته کنند. اما بدانند که ملت عراق با الگو گرفتن از ملت ایران خسته نخواهد شد. ملت ایران هم سران خود را قربانی این مسلخ کرد. آن همه کشتار، جنگ، استقامت و مقاومت، پایانش پیروزی است. ملت عراق هم باید استقامت کند و دولت قانونی و متکی به آراء مردم نیز باید با ابتکارات و روش های جدیدی به جنگ این انفجارها و شرارت ها برود تا ان شاالله به سامان برسد.

**

پیام سازنده و نورانی

مطلب ششم پیام بسیار سازنده و نورانی رهبر عزیز انقلابمان به حجاج بیت الله الحرام بود که بخشی از این پیام فقط مخصوص حجاج نیست، بلکه برای امت اسلامی و جهان اسلام درس سعادت و برون ‌رفت از بن ‌بست ‌هاست. ایشان در ابتدا تذکراتی درباره آثار بسیار معنوی حج می‌ دهند که چشمه جوشانی است که روح حاجی را جلا می‌دهد و انسان را الهی می‌ کند. بعد تذکر می‌دهند که امروز، روز هویت‌ یابی ملت ایران است.

 انقلاب اسلامی ایران تجربه موفقی بود. این تجربه هم در دنیای ما مایه پیشرفت بوده و هم از نظر سیاسی، معنوی، استقلال و اخلاق الگو شد و بیداری اسلامی را به دنبال داشت. این حرکت ‌های خونین منطقه، آغاز یک جهش و یک حرکت رو به جلو بود، اما در این شرایط، دشمنان با همه امکانات، ترفندها و روش‌های اقتصادی، امنیتی، فرهنگی، تبلیغاتی خود برای سرکوب کردن این حرکت استکبار برانداز استفاده کردند، تا امت اسلامی را در درون به خود مشغول کنند و این بیداری خنثی شود و به بن بست برسد.

در چنین شرایطی که انقلاب در منطقه جوانه می ‌زند و رو به جلو پیش می‌ رود، بر ماست که به دو مسئله اساسی و کلیدی توجه کنیم:

 مسئله اول؛ حفظ وحدت و اتحاد است. لذا مقام معظم رهبری و سایر مراجع تقلید ما، هر صدایی را که بین مذاهب مختلف اسلامی اختلاف ایجاد کند، صدای شیطانی، حرام و نامشروع می‌ دانند و یقیناً ریشه این صدا از جامعه صهیونیستی و دنیای سلطه و استکبار است که قدرت منطقه اسلامی را بر نمی ‌تابد. برخی که ملبّس به لباس روحانیت ‌اند – چه در این طرف، چه در آن طرف- می‌آیند و چماق تکفیر را بلند می ‌کنند؛ با این کار احساسات جامعه اسلامی را علیه یکدیگر بر می ‌انگیزند و کار اینها، خواست دنیای استکبار است.

اساسی‌ ترین مسئله و مصیبت جهان اسلام، مسئله فلسطین و اشغالگری اسرائیل است. دشمنان اسلام می خواهند با اختلاف ‌های داخلی برای آنها حصار امنیت ایجاد کنند، لذا این حرکت از هر کسی یا گروهی باشد، نامشروع، خلاف منطق و  مصالح امت اسلامی است.

مسئله دوم؛ شناخت دشمن و روشهایش است. امروز بر ماست که بدانیم دشمن اصلی ما، استکبار و صهیونیست ‌ها هستند که به صورت یک غدّه سرطانی درآمده ‌اند. سرزمین‌ های مسلمانان را غصب کردند، خانه ‌هایشان را بر سرشان ویران می‌ کنند، هر روز بچه ‌هایشان را دستگیر یا اسیر می ‌کنند، به مسجدالاقصی اهانت می ‌کنند، دانشمندان را ترور و مؤثرین اسلامی را نابود می ‌کنند؛ و از هیچ جنایتی در داخل و خارج از مرزها کوتاهی نمی ‌کنند.

روش ‌های چنین دشمنی را باید شناخت که در رأس آنها، ایجاد اختلاف است و بعد ایجاد و توسعه فساد اخلاقی، تهدید و تطمیع نخبگان. باید این روش‌ها را شناخت و آنها را به شکلی درست دفع کرد و دست برادری را محکم فشرد. باید با مقابله با فساد اخلاقی و استقامت در برابر تهدیدها و تطمیع‌ها نسبت به نخبگان، سالم به ساحل نجات رسید تا ان شاءالله با سرافرازی این پرچم را از دست رهبر عزیزمان به مولا و سیدمان، صاحب عالم، امام زمان ارواحنا فداه تحویل دهیم.

***

 

 در پایان بر خود لازم می‌دانم که عرض تسلیتی به حضرت آیت الله حائری شیرازی، استاد بزرگوارمان درباره درگذشت همسر گرامی ایشان داشته باشم. برای ایشان سلامت، طول عمر و عزّت از پروردگار متعال خواهانم.