امام سجاد علیه السلام پس از بازگشت از شام به همراه اسرا بر اساس سیاستی حکیمانه و با توجه به شناخت عمیقی که از مردم شهر داشت، و فرمایشی که از او نقل شده ( « در همه مکه و مدینه حتی بیست نفر که مرا دوست داشته باشند، وجود ندارد.») موضعی کاملاً بی طرف اتخاذ کرد و از اتفاقات جاری مدینه کناره گرفت. دلیل این کناره‌گیری این بود که امام می‌دانست این نهضت از مبنای صحیح اسلامی برخوردار نیست و قیام‌کنندگان نه به امامت او اعتقادی دارند و نه حتی از او نظر خواسته‌اند؛
از سوی دیگر با قرار دادن شهر پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان محل اصلی قیام، حرمت این شهر را در معرض هتک سپاه جرّار شام قرار داده‌اند؛ و از همه‌ی اینها گذشته، اهداف مشخصی برای مبارزه و تداوم آن از طرف آنها اعلان نشده است.
این کناره‌گیری موجب شد نام امام به کلّی از لیست سیاه دستگاه اموی حذف شود و در واقعه حرّه نه تنها خودش جان سالم به در ببرد، بلکه به بیش از چهار صد تن از مردم پناه داد و این بزرگواری، فقط ریشه در صفات متعالی و ملکوتی امام سجاد علیه السلام دارد .


به هرحال امام سجاد نزد مسلم بن عقبه (که بعدها به علت این جنایاتش به مسرف بن عقبه مشهور شد)، برای بسیاری از مردم شفاعت کرد و جان بسیاری را نجات داد.
علت عدم همراهی امام با این شورش را به صورت زیر می‌توان دسته بندی و ارائه نمود:


۱ – 
از نظر امام این حرکت ماهیت شیعی نداشت و در راه حفظ یا گسترش آرمان‌های شیعی نبود.


۲ – 
از دلیل قبل مهم‌تر آن که: این حرکت دقیقاً در راستای اهداف (و خط) زبیریان بود آن هم به رهبری عبدالله بن زبیر که از برپا کنندگان و یکی از اصلی‌ترین مهره‌های جنگ جمل بوده است.


۳ – 
کوچک‌‌ترین موضع امام به عنوان رهبر شیعه، خطیر ترین پیامدها را برای شیعیان اندک باقی مانده به همراه داشت. شیعیانی که خود پس از واقعه عاشورا به شدت زیر فشار عوامل حکومتی امویان بودند.[۱]


به دلایل فوق، امام در این حادثه که چندان خط و ربط روشن، بلکه درستی نداشت، شرکت نکرد.
جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به این منابع مراجعه فرمایید:
رسول جعفریان، تاریخ خلفا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴ش.
رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، ۱۳۷۹ش.
سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰ش.

 

 

منبع:پرسمان


[۱] . ر.ک: رسول جعفریان، تاریخ خلفا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴ش، ص ۵۵۰-۵۵۱.