در قوانین اسلامی، نفقه نیز مانند مهر وضع مخصوص به خود دارد و نباید با آنچه در دنیای غیر اسلامی می‌گذشته یا می‌گذرد یکی دانست.

در اسلام سه نوع نفقه وجود دارد:

نوع اوّل: نفقه‌ای که مالک باید صرف فرزندان خود در حالی که صغیر یا فقیرند و یا صرف پدر و مادر خود که فقیرند و یا خویشاوندان خود (اگر کسی را ندارند و فقیرند) ننماید. ملاک این نوع نفقه حقوقی است که طبیعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پیدا می‌کنند و حقوقی است که پدر و مادر به حکم شرکت در ایجاد فرزند به حکم زحماتی که در دوره‌ی کودکی فرزند خود متحمّل شده‌اند بر فرزند پیدا می‌کنند. شرط این نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النّفقه است.

نوع سوم: نفقه‌ای است که مرد در مورد زن صرف می‌کند. ملاک این نوع از نفقه، مالکیت به مفهوم نوع اوّل و حقّ طبیعی به مفهوم نوع دوم نیست. حتّی عاجز بودن و ناتوان بودن و فقیر بودن زن نیز شرط نیست.

تفاوت دیگر نفقه‌ی زن با دو نوع قبل این است که در نوع اوّل و دوم اگر شخص از زیر بار وظیفه شانه خالی کند و نفقه ندهد، گناهکار است امّا تخلّف وظیفه به صورت یک دَین قابل مطالبه و استیفا در نمی‌آید یعنی، جنبه‌ی حقوقی ندارد. ولی در خصوص نفقه‌ی زن، اگر زیر بار وظیفه شانه خالی کند، زن حق دارد به صورت یک امر حقوقی اقامه‌ی دعوا کند و در صورت اثبات، مرد را محکوم کرده و از مرد بگیرد.

تفاوت سوم این است که اگر بین نفقه‌ی زن و باقی موارد تعارض پیش آید، نفقه‌ی زن مقدّم می‌شود چون هم واجب است و هم الزام حقوقی دارد.

از نظر اسلام تأمین بودجه‌ی کانون خانوادگی، و مخارج زن به عهده‌ی مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نیز ثروت و دارایی داشته باشد. حقیقت این است که اسلام نخواسته به نفع زن علیه مرد یا به نفع مرد و علیه زن قانون وضع کند. بلکه در اسلامی قوانین با واقع‌بینی و دوراندیشی وضع شده است.

مسئولیت و رنج و زحمات طاقت‌فرسای تولید نسل از لحاظ طبیعت به عهده‌ی زن گذاشته شده است. این زن است که باید عادت و رنج ماهانه را تحمّل کند، سنگینی دوره‌ی بارداری، سختی زایمان و عوارض آن را تحمّل نماید، کودک را شیر بدهد و پرستاری کند… .

این‌ها همه از نیروی بدنی و عضلانی زن می‌کاهد، توانایی او را در کار و کسب کاهش می‌دهد. حال اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمین بودجه‌ی زندگی در وضع مشابهی قرار دهد و به حمایت زن برنخیزد، زن وضع رقّت‌باری پیدا خواهد کرد.

مهم‌تر آن‌که تربیت فرزندان بیشتر بر عهده‌ی زنان است و چنانچه قرار باشد زن و شوهر هر دو شاغل باشند معمولاً در این امر خلل وارد می‌شود و نسل آینده صدمه خواهد دید. بی‌پروا باید گفت مادرانی که به خاطر اشتغال، تربیت فرزند را به مهد کودک‌ها واگذار می‌کنند، از پیامدهای سوء آن در امان نخواهند بود. هیچ کس و هیچ نهادی جای آغوش گرم مادر و مراقبت‌ها و هدایت‌ها و تربیت او را نخواهد گرفت، حتّی پدران دلسوز نیز خصلت‌های روحی لازم از جمله عواطف مادری، صبوری و احساسات لطیف آن‌ها را ندارند، به علاوه این‌که زن و مرد از لحاظ نیروی کار و فعّالیّت‌های خشن تولیدی و اقتصادی، مشابه و مساوی آفریده نشده‌اند. بنابراین وجود نفقه‌ی زن بر عهده‌ی مرد برای استحکام خانواده و تأمین آسایش بیشتر آن است.[۱]

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی حقوق خانوادگی زن؛ دفتر نشر معارف – مؤلف: سید ابراهیم حسینی


[۱]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهّری، بحث مهریه.