ابتدا باید بدانیم که: خواندن نماز با نشاط، یکى از آداب نماز است. نمازگزار باید بکوشد نماز و عبادتش را بدون کسالت و خستگى و با تدبّر در معناى کلمات آن به جاى آورد، و وقتى را براى عبادت و نماز انتخاب کند که با تمام وجود و با شوق و علاقه کامل نماز بخواند.

امام حسن عسکرى (علیهالسلام) فرمود: «اذا نَشِطَتْ القُلُوبُ فَاودعوها و إذا نَفرت فوَدّعوها»؛[۱] «هنگامى که قلوب، نشاط و بهجت دارند، به آنها امانت بسپارید و وقتى که گریزانند، آنها را واگذارید».

پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «این دین، محکم و متین است. پس با ملایمت در آن وارد شوید و عبادت خدا را به بندگان خدا، با کراهت تحمیل نکنید.[۲]

امام خمینى(ره) در این باره مىفرماید: «… چنانچه اطبا را عقیده آن است که اگر غذا را از روى سرور و بهجت میل کنند، زودتر هضم مىشود؛  همین طور طبّ روحانى اقتضا مىکند که اگر انسان غذاهاى روحانى را از روى بهجت و اشتیاق تناول کند و از کسالت و تکلف احتراز کند، آثار آن در قلب زودتر واقع شود و باطن قلب با آن زودتر تصیفه مىشود…».

راههاى حصول نشاط :

نشاط، از هماهنگى روحیه و عمل به دست مىآید. کسى که عشق به کارى دارد، صبح زود و با نشاط سر کار مىرود. اگر روحیه او مجذوب درس خواندن هم باشد، با نشاط درس مىخواند و خود را در اوج خوشى مىبیند؛ چنانکه از خواجه نصیرالدین طوسى(ره) نقل شده که پس از مطالعه مىگفت: «این الملوک، این ابناء الملوک»؛ «کجایند پادشاهان و فرزندان آنها، که ببینند خوشى من در مطالعه کجا و خوشى آنها در سلطنت کجا؟». خواجه مىگوید:

لذات دنیوى همه هیچ است نزد من

در خاطر از تغیر آن هیچ ترس نیست

روز تنعم و شب و عِیش و طرب مرا

غیر از شب مطالعه و روز درس نیست

امید و محبت، دو حالتى هستند که اگر در انسان به وجود آیند، به دنبال خود نشاط مىآورند. بنابراین اگر انسان به عبادت خداوند عشق بورزد و امید به پاداش او داشته باشد، هرگز در انجام آن دچار کسالت و سستى نمىشود. چنین است که در وصف منافقین مىخوانیم:

«إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاهِ قامُوا کُسالى»؛[۳] «هنگامى که به نماز  مىایستد، با کسالت مىایستند».

راز این کسالت در بىاعتقادى آنان به پاداشها و کیفرهاى الهى است. هر قدر ایمان و اعتقاد و عشق و علاقه آدمى به خداوند افزون گردد، به همان میزان شور و نشاط در عبادت زیادتر مىشود.

زیبایى و حلاوت نماز نیز، به خشوع و خضوع نمازگزار است؛ چنانکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مىفرماید: «الخُشَوع زینه الصَّلاه»؛[۴] «خشوع، زینت و زیور نماز است».

راههاى به دست آوردن خشوع و خضوع

پیش از بیان راهکارهاى مناسب در این زمینه، ابتدا به روایتى از امام رضا (علیهالسلام)اشاره مىکنیم که فرمود: «چون خواستى به نماز بایستى با حال کسالت، خواب آلودگى، شتاب و لهو و بازى نایست؛ بلکه با آرامش و وقار نماز را به جاى آور. بر تو باد که [در نماز] خاشع و خاضع باشى و براى خدا تواضع کنى و خشوع و خوف را بر خود هموارسازى. در آن حال که بین بیم و امید ایستاده باشى و پیوسته نگران و محترز باشى؛ بسان بندهاى گریخته و گنهکار که [بازگشته] در محضر مولایش ایستاده، در پیشگاه خدا بایست. پاهاى خود را کنار هم نه و قامتت را راست نگهدار و به راست و چپ روى مگردان؛ و چنین بدان که گویى خدا را مىبینى؛ که اگر تو او را نمىبینى او تو را مىبیند».[۵]

براى به دست آوردن خشوع و خضوع در نماز و سایر عبادات، توجّه به امور ذیل توصیه مىشود:

۱ – به دست آوردن معرفتى که دنیا را در نظر انسان کوچک و خدا را در نظر انسان بزرگ کند تا هیچ کار دنیوى، نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود، نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.

۲ – توجّه به کارهاى پراکنده و مختلف، معمولاً مانع تمرکز حواس است و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغلههاى مشوش و پراکنده را کم کند، به حضور قلب در عبادت خود کمک کرده است.

۳ – انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز در این امر اثر دارد؛ به همین دلیل نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهایى که ذهن انسان را به خود مشغول مىدارد، مکروه است. همینطور در برابر درهاى باز و محل عبور و مرور مردم و در مقابل آینه و عکس و مانند آن. بر این اساس اگر مساجد، هر قدر سادهتر و خالى از رزق و برق تشریفات باشد، بهتر است؛ چرا که به حضور قلب کمک مىکند.

۴ – پرهیز از گناه نیز عامل موثرى است؛ زیرا گناه قلب را از خدا دور مىسازد و از خضوع آن مىکاهد.

۵ – آشنایى با معناى نماز و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل مؤثر دیگرى در این زمینه است.

۶ – انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن؛ چه در مقدمات و چه در اصل نماز.

۷ – از همه اینها گذشته، این کار مانند هر کار دیگر، نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پىگیرى دارد. بسیار مىشود که در آغاز، انسان در تمام نماز یک لحظه کوتاه، قدرت تمرکز فکر پیدا مىکند؛ امّا با  ادامه این کار و پىگیرى و تداوم آن، چنان قدرت نفس مىیابد که مىتواند به هنگام نماز دریچههاى فکر خود را بر غیرمعبود مطلقاً ببیند.[۶]

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:رحیم کارگر/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۱۴۴؛ بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۷۷٫

[۲] – اصول کافى، ج ۳، ص ۱۳۷٫

[۳] – نساء ۴، آیه ۱۴۲٫

[۴] – همان، ج ۷۷، ص ۱۳۱٫

[۵] – مستدرک الوسائل کتاب الصلاه، باب ۱، ۷۷٫

[۶] – ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۱۴، صص ۲۰۵، ۲۰۴، ۱۹۴، ۱۹۳؛ سوره مؤمنون آیه ۱ و ۲٫