- ثقلین - http://thaqalain.ir -

من می‌خواهم بروم
شهید محمد قائمی‌پور

محمد ۱۲ ساله شده بود، یکی از روزها در مراسم نماز جمعه آقای احمدی از مردم سؤال کرد: «از میان شما کسی هست بخواهد به عنوان داوطلب به جبهه اعزام شود؟»

محمد بلند شد و دستش را بالا گرفت و گفت: «من می‌خواهم بروم.»

آقای احمدی از او پرسید: «چند سال داری؟» و او از ترس این‌که او را به جبهه نفرستند گفت: «۱۳ سال.»

وقتی به خانه برگشت، تصمیمش را با مادر میان گذاشت. پدرش گفت: «آخر! تو آن جا چه کار می‌توانی بکنی؟» با لحنی محکم و مصمم گفت: «یعنی من نمی توانم کار آن نوجوان سیزده ساله را بکنم که زیر تانک دشمن رفت؟.»


رسم خوبان ۱۷- تعهد و عمل به وظیفه، ص ۷۶٫/ هم رنگ صبح، ص ۸۶٫


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d9%85%d9%86-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d9%88%d9%85/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.