- ثقلین - http://thaqalain.ir -
من جگر پاره زهرایم و پاره جگرم
همه را یارم و خود از همه مظلومترم
خانـهام قتلگـه و یـار ستمگر قاتل
سوخته از شرر زهر، ز پا تا به سرم
عمر من بود محرّم، همه روز و همه شب
قاتل از زهر جفا کشت به ماه صفرم
لب فرو بستم و دیدم که اهانت میکرد
قاتـل مـادر مظلومه ی مـن بـر پدرم
با وجودی که خزان کُشت بهارانم را
طشت شد باغ گل و لاله ز خون جگرم
من که طاووس بهشتم به چه جرم و گنهی
سوختـه از شـرر دوزخیان بال و پرم؟
قسمتم بود به مسجد که ز طفلی هر روز
قاتـل مـادر خـود را سـر منبـر نگـرم
تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود
تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم
مضطرب بـودم و لرزیدم و حیـران بودم
که چسان مادر خود را به سوی خانه برم
در همان لحظه که شد مادر من نقش زمین
مـن نگـه کـردم و او گفت خدایـا پسرم
«میثم» از آه تو گر سوخت جهان، نیست عجب
از شـرار جگـر و سـوز دلـت بـا خبـرم
شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d9%85%d9%86-%d8%ac%da%af%d8%b1-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b2%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%8a%d9%85-%d9%88-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%ac%da%af%d8%b1%d9%85/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.