انسان برای سجده کردن خم شده و سر بر خاک می گذارد، بر این اساس سجده کردن نجم و شجر در آیه: “و النجم و الشجر یسجدان” به چه معنا است؟

پاسخ اجمالی

“نجم” به معناى ستاره است، و گاه به معناى گیاه بدون ساقه می آید، و در این آیه(رحمن، ۶) به قرینه “شجر” (درخت) منظور معناى دوم یعنى گیاه بدون ساقه است.

اساساً این واژه در اصل به معناى طلوع است، و اگر به گیاهان بدون ساقه “نجم” مى‏گویند؛ بدان جهت است که از زمین سر بر مى‏ آورند. و اگر به ستاره “نجم” گفته مى‏شود نیز به دلیل طلوع آن است.

“شجر” به انواع گیاهان ساقه ‏دار؛ مانند غلات، درختان میوه و … گفته مى‏شود. بنابر این، و با توجه به کنار هم قرار گرفتن “نجم” و “شجر”، بیشتر مفسران معتقدند که منظور از سجده “نجم” و “شجر”، خضوع و اطاعت این دو موجود در برابر امر خدا است؛ یعنی به امر او از زمین سر بر مى ‏آورند و به فرمان او رشد و نمو مى‏کنند.

البته، برخی از مفسران نیز نجم را حمل بر همان معنای اصلی خود کرده اند و می گویند نجم آن است که در آسمان است و شجر همان درخت است که در زمین است و آن را مى ‏شناسیم، و شاید هدف از یاد کردن این دو با هم، بیان دورترین چیزها و نزدیک ترین آنها به ما در طبیعت بوده باشد.

در نتیجه: نجم چه به معنای ستاره باشد یا گیاه و نبات، سجده آنها مانند سجده انسان (نهادن پیشانی بر خاک) نیست، بلکه به معنای تسلیم و خضوع در برابر خدای متعال است که تمام موجودات در مقابل او تسلیم اند و تسبیح او می گویند، منتها هرکدام متناسب با زبان خود.

پاسخ تفصیلی

برای روشن شدن معنای آیه و این که منظور از سجده “نجم” و “شجر” چیست! ناگزیر نخست معنای این دو واژه را بررسی می کنیم، آن گاه به سراغ تفسیر آیه می رویم تا دریابیم که منظور از سجده نجم و شجر در قرآن کریم چیست!

نجم: “نجم” چنان که راغب در مفردات می گوید: “أصل النَّجْم، الکوکب الطالع، و جمعه نُجُومٌ، و نَجَمَ، طَلَعَ، … و منه شُبِّهَ به طلوعُ النّبات،…”.[۱]

“نجم” در اصل به معناى ستاره است، و گاه به معناى گیاه بدون ساقه می آید. اساساً این واژه در اصل به معناى طلوع است، و اگر به این گیاهان(گیاه بدون ساقه) “نجم” مى‏گویند؛ بدان جهت است که از زمین سر بر مى‏ آورند، و اگر به ستاره “نجم” گفته مى‏شود، نیز به دلیل طلوع آن است. در این جا(سوره الرحمن) به قرینه “شجر” (درخت) منظور معناى دوم یعنى گیاهان بدون ساقه است. به این ترتیب “نجم” به انواع گیاهان کوچک و خزنده؛ مانند بوته کدو، خیار، خربزه و…. می گویند.

شجر: “الشَّجَرُ من النّبات، ما له ساق”،[۲] و الشجر: “ما قام على ساق…”.[۳] شجر به انواع گیاهان ساقه ‏دار؛ مانند غلات، درختان و … گفته مى‏شود.

بنابر این، اگرچه معنای اصلی نجم همان ستاره است، اما بسیاری از مفسران قرآن با توجه به کنار هم قرار گرفتن “نجم” و “شجر” نجم را به گیاه بدون ساقه (بوته ای) معنا کرده اند.

با این مقدمه و با توجه به روشن شدن معنای این دو واژه (نجم و شجر) به بررسی دیدگاه مفسران در تفسیر این آیه می پردازیم تا روشن شود که منظور از سجده نجوم و درختان چیست.

بیشتر مفسران قرآن، پس از معنای نجم به گیاهان بی ساقه، سجده گیاهان و درختان را اطاعت بی چون و چرا از خداوند متعال می دانند. و این اطاعت، همان پیروی از قوانین تکوین و عدم تخلف و سرپیچی از مداری است که خداوند در عالم تکوین برایشان ترسیم کرده است.

علامه طباطبائی ضمن نقل نظر مشهور مفسران از معنای نجم مى ‏گوید: … این معناى خوبى است، آنچه که این نظر را تأیید می کند این است که کلمه نجم با شجر جمع شده است، هر چند که آمدن نام “شمس” و “قمر” در آیه جلوتر، ممکن است باعث این تصور در ذهن شود که شاید مراد از نجم، ستاره باشد. وی آن گاه می گوید این که آیه شریفه می فرماید: گیاه و درخت براى خدا سجده مى‏کنند، منظور از این سجده، خضوع و اطاعت این دو موجود در مقابل امر خدا است که به امر او از زمین سر بر مى‏آورند، و به فرمان او رشد و نمو مى ‏کنند… “.[۴]

برخی از مفسران نیز نجم را حمل بر همان معنای اصلی خود کرده و می گویند؛ نجم آن است که در آسمان است(ستاره) و شجر همان درخت است که در زمین است، و شاید هدف از یاد کردن این دو با هم، بیان دورترین چیزها و نزدیک ترین آنها به ما، در طبیعت بوده باشد، و اینها هر چند در نظر جامد و بى ‏روح به نظر مى‏رسند، اما اندازه‏اى از فهم و احساس دارند که آنان را به عبادت پروردگارشان دعوت مى‏کند: “وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ”؛[۵] و هیچ چیز نیست جز آن که تسبیح گوید به سپاسگزارى از پروردگارش، ولى شما ستایش و تسبیح آنها را درنمى‏یابید.

از آن جا که سجود دلالت بر منتهاى خضوع و عبودیت دارد، سجود ستاره و درخت در خاضع بودن آنها نسبت به سنت هاى الاهى مربوط به خود آنها تجلّى پیدا مى‏کند، چه هیچ ستاره ای را نمى ‏بینیم که از مدار خود انحراف پیدا کند و هیچ درختى را که میوه ‏اى جز میوه خود به بار آورد.‏[۶]

نتیجه: این که نجم چه به معنای ستاره باشد یا گیاه و نبات، سجده آنها مانند سجده انسان (نهادن سر بر خاک) نیست، بلکه به معنای تسلیم و خضوع در برابر خدای متعال است که تمام موجودات در مقابل او تسلیم اند و تسبیح او می گویند، منتها هرکدام متناسب با زبان خود؛ چرا که هر نوعى از موجودات را سجده مخصوص به خودشان است و ما با این چشم سر نمی توانیم سجده آنها را درک کنیم،[۷] چنانچه هر نوعى از موجودات را تسبیح مخصوص به خود است که ما چگونگى آن را نمی توانیم درک نماییم به دلیل: “وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ”؛ اما شما ستایش و تسبیح آنها را درنمى‏یابید.

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

 

[۱]  راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج ۱،  ص ۷۹۱- ۷۹۲، واژه “نجم”.

[۲]  همان، ج ۱، ص ۴۴۶، واژه “شجر”.

[۳]  طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج ۶، ۱۷۳، واژه “شجر”.

[۴]  طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج ‏۱۹، ص ۹۶، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق.

[۵]  اسراء، ۴۴٫

[۶]  مترجمان، تفسیر هدایت، ج ‏۱۴، ص ۲۹۱، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى‏، مشهد، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.‏

[۷]  “ماسمیعیم و بصیریم و هشیم   ***    با شما نامحرمان ما خامشیم”، مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم. ص ۳۸۷،