«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

«ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ».[۲]

فاجعه‌ی هولناک جسارت به مضاجع شریف آل عصمت علیهم السلام و تخریب قبور ائمه معصومین علیهم السلام در بقیع و تخریب قبور شهدا، هتک حرمت مقرّبین خدای متعال و گلگون‌کفنان صدر اسلام، این حادثه‌ی هولناک را به محضر شریف امام زمان ارواحنا فداه و ارواح طیّبه‌ی ائمه علیهم السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و به همه‌ی موحدان عالَم و به شما عزیزان تسلیت عرض می‌کنم.

لازم است که نکاتی را در این مناسبت‌ها مورد توجّه قرار بدهیم.

انسان‌ها اکرام شده‌اند

نکته‌ی اول مقامِ انسانیّت و گوهر آدمیّت در ادیان الهی مورد احترام خدای متعال بوده است و توصیه‌ی اکرام به بندگان خدا شده است.

خدای متعال در قرآن کریم فرموده است: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»،[۳] ما بنی آدم را اکرام کردیم، خدای متعال به فرزندان آدم کرامت عنایت فرموده است و خود خدای متعال اعلان فرموده است که من به بشر احترام قائل هستم، حرمت بشر هم حرمتِ جسمِ او نیست، جسم بشر لباس بشر است، جسم بشر مرکبِ بشر است، ولی چون بشر احترام دارد مرکبِ او هم احترام دارد.

قسم خدای متعال به سُمِ اسبِ مجاهدان فی سبیل الله

این آیات مبارکات سوره مبارکه والعادیات را زیاد بخوانید، تأکید شده است که فضیلت زیادی دارد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا * فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا * فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا * فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا * فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا»،[۴] این «عادیات» دوندگان هستند؛ مرکب حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه در «جنگ ذات السلاسل» و مجاهدان فی سبیل الله… خدای متعال به اسب‌های آن‌ها قسم یاد می‌نماید، این «وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا» دوندگانی که برای مجاهدان فی سبیل الله می‌دویدند و نفس می‌زدند، خدای متعال به این نفس زدنِ اسب‌های مجاهدان قسم یاد می‌کند، و به سُمِ اسب‌ها که هنگام دویدن با سنگ‌ها برخورد می‌کردند و جرقّه می‌زدند، «وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا * فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا»، وقتی مرکبِ مجاهد فی سبیل الله قداست پیدا می‌کند، خدای متعال به قداستِ این مرکب و به سُمِ این اسب‌ها قسم یاد می‌کند، این بدنی که برای مؤمن مدّت‌ها خادم بوده است، مدّت‌ها مرکب بوده است، مدّت‌ها وسیله‌ی سجده و قیام و قعود و انفاق و احسان و زیارت اولیاء الله بوده است، آیا این بدن نباید مورد احترام قرار بگیرد؟ آیا وقتی مُرد دیگر باید این بدن را سوزاند و بی‌احترامی کرد؟ آیا بدنِ انسان با بدنِ حمار تفاوت ندارد؟

وقتی مجاهد فی سبیل الله در محضر پروردگار آنقدر احترام دارد که خدای متعال به آن قسم می‌خورد، جسم بندگان هم برای همیشه مورد اکرام و احترام حضرت حق سبحانه و تعالی است.

داستان پیراهن حضرت یوسف علیه السلام

برای تأیید این مطلب، جریان حضرت یوسف علی نبیّنا و آله و علیه السلام، حضرت یوسف علیه السلام چهل سال مفقود الاثر بود و هیچ خبری از این عزیزِ ربوده شده به خانواده‌ی او نرسیده بود، و خدای متعال جامعه‌ی مَدیَن را، و سکنه‌ی آن شهری که حضرت یوسف علیه السلام را تحمّل نکردند و به غیبت حضرت یوسف علیه السلام مبتلا شدند به قحطی و خشکسالی هم مبتلا شدند، مجبور شدند به مصر بروند و به عزیز مصر پناه ببرند. آمدند، همین بچه‌هایی که حضرت یوسف علیه السلام را سر به نیست کردند، همه‌ی فرزندان حضرت یعقوب علیه السلام که صورتِ ملکوتی‌شان در زمان ربودن حضرت یوسف علیه السلام گُرگ بود، و وقتی بچه‌ها به حضرت یعقوب علی نبیّنا و آله و علیه السلام پیشنهاد کردند که اجازه بده تا یوسف را با خود ببریم که او هم بازی کند و ورزش کند، او را به مرتع و ورزشگاه ببریم، حضرت یعقوب علیه السلام فرمودند: من می‌ترسم «أَخَافُ أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ»[۵] گرگ یوسف را بخورد.

حضرت یعقوب علیه السلام پیغمبر بودند و خبر داشتند که هیچ حیوانی پیغمبر و پیغمبرزاده را نمی‌درد و از بین نمی‌برد، ولی بشری که باطن او با حسد به گرگ تبدیل می‌شود، او بدنِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را تکه تکه می‌کند و پیغمبران را می‌کشد.

حضرت یوسف علیه السلام باطن فرزندان خود را گرگ می‌دیدند، و این گرگ‌ها حضرت یوسف علیه السلام را بردند و حضرت یعقوب علیه السلام و حضرت یوسف علیه السلام را به هجران یکدیگر مبتلا کردند تا به ما هم درس بدهند که شما هم یوسف دارید، چرا مانند حضرت یعقوب علیه السلام اشک نمی‌ریزید؟ چرا سراغِ او را نمی‌گیرید؟ چرا چشم به راه او نمی‌نشینید؟

بعد از چهل سال، این گرفتاری باعث که به در خانه‌ی حضرت یوسف علیه السلام بروند، آن‌ها به دنبال حضرت یوسف علیه السلام نبودند، بلکه به دنبال مشکلاتِ خودشان بودند.

خدای متعال ما را دوست دارد، به ما کرونا می‌دهد، به ما جنگ هشت ساله می‌دهد، به ما مقابله‌ی با داعش را می‌دهد، چرا این گرفتاری‌ها پیش می‌آید؟ چون خدای متعال ما را دوست دارد، «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا»،[۶] شما که در حال عادی خیلی در خانه‌ی ما نمی‌آیید، من صدا و گریه و سوز و ناله‌ی شما را دوست دارم، ولی شما نمی‌آیید، شما را بیچاره می‌کنم تا به در خانه‌ی من بیایید.

این‌ها بیچاره بودند، بخاطر رفع بیچاری خودشان رفتند و نمی‌دانستند به در خانه حضرت یوسف علیه السلام رفته‌اند، ولی خدای متعال «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ».[۷]

خیلی‌ها از اول انقلاب منتظر هستند که این انقلاب شکست بخورد، دنیای استکبار از ابتدای پیروزی این انقلاب مرتب چشم به راه است که این انقلاب از بین برود، اما وقتی خدای متعال بخواهد حضرت یوسف علیه السلام را عزیز کند، حسد فرزندان حضرت یعقوب علیه السلام و به چاه انداختنِ حضرت یوسف علیه السلام او را نابود نمی‌کند، بلکه این عمل درواقع برای او مقدّمه‌ی عزّت بیشتر است، تمام مشکلاتی که تا به امروز برای انقلاب ما پیش آمده است، دقیقاً مشکلاتی بوده است که برای حضرت یوسف علیه السلام پیش آمده بود، مدام عزّت و قدرت او را بیشتر می‌کرد. اگر این جنگ نبود، اگر این مقابله‌ی با داعش نبود، آیا ملّت ایران این سرافرازی را داشتند؟ آیا شهید سلیمانی رضوان الله تعالی علیه اینطور برجسته می‌شد و ملّت ما را عزیز می‌کرد؟ اقتدار ما هر روز بیشتر شده است، نفوذ منطقه‌ای ما هر روز بیشتر شده است، و ما امروز پناهگاه هر کشوری که در منطقه گرفتار می‌شود هستیم، قطر با آن‌ها بود ولی وقتی همه پشت کردند ما پناه آن‌ها بودیم، و همه‌ی کشورهای دیگر در منطقه همینطور هستند، اربابانشان به این‌ها پناه نمی‌دهند، وقتی این گرگ‌ها زمین می‌خورند به ما پناه می‌آورند، خدای متعال را شکر می‌کنیم که مملکت ما صاحب دارد، مملکت ما پرچم نیابت امام زمان ارواحنا فداه را دارد، علمدار دین اینجاست.

این‌ها به در خانه‌ی حضرت یوسف علیه السلام رفتند، «یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ»[۸]

مرحوم سیّد اهل مراقبه سیّد بن طاووس اعلی الله مقامه الشّریف به فرزند خود سیّد محمد، در کتاب «کشف المحجّه» که کتاب خیلی شیرین و خواندنی است، به پسر خود می‌فرماید که هر وقت خواستی با حضرت حجّت ارواحنا فداه وصل بشوی با این دو روزنه ارتباط برقرار کن، یکی از آن‌ها خواندنِ همین آیه است، که فرزندان بیچاره‌ی حضرت یعقوب علیه السلام که گرگ حسد باعث شد حضرت یعقوب علیه السلام و مردم را مبتلا به غیبت کنند، این غیبتِ امام زمان ارواحنا فداه هم در اثر بدی‌های خود ماست، نباید امام زمان ارواحنا فداه اینقدر در چاه غیبت بمانند، نباید اینقدر گرفتارها از امام زمان ارواحنا فداه مهجور باشند، ولی این‌ها وقتی بیچاره شدند و به آنجا رفتند چه گفتند؟ گفتند: «یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ»، گفتند: ای عزیز مصر! ما کم آورده‌ایم، ولی شما کم نداریم، لطفاً برای ما کم نگذارید، او هم کم نگذاشت، به سابقه‌ی آن‌ها هم نگاه نکرد، به روی آن‌ها هم نیاورد که شما با من چه کرده‌اید و الآن با چه رویی به در خانه‌ی من آمده‌اید؟ بار آن‌ها را بست، و آن کسی را که قصد داشت نزد خود نگه دارد، چیزی از دستگاه عزیز مصر در بار او گذاشتند تا سنخیت پیدا کند و با حضرت یوسف علیه السلام بماند.

ما هم گاهی به امام زمان ارواحنا فداه عرض می‌کنیم چیزی در بار خود نداریم، خود شما چیزی در بار من بگذارید و ما را نزد خودتان نگه دارید.

بخدا قسم مهربانی و کرم حضرت حجّت ارواحنا فداه بیشتر از حضرت یوسف علیه السلام است، ما هم علی الظاهر جسارتی که برادران حضرت یوسف به ایشان کردند نمی‌کنیم، اصلاً جرأت چنین کاری را نداریم.

زمانی دل من در قبرستان بقیع شکسته بود و چند جمله‌ای به حضرت عرض کردم، عرض کردم: آقا جان! ما شیعیان کسی را بغیر از شما نداریم، در همان حال جسارت کردم و عرض کردم شما هم کسی را بغیر از ما ندارید، زیر این آسمان تنها ملّتی که دم از امام زمان ارواحنا فداه می‌زنند و برای آمدن حضرت حجّت ارواحنا فداه نیابت آن بزرگوار یعنی ولایت فقیه را برملا و به پا کرده است، به فرمان ولی فقیه جوان می‌دهد، خون می‌دهد، از حرم دفاع می‌کند، ایثار می‌کند، نثار می‌کند، ملّت‌های دیگر که اینطور نیستند…

بالاخره خدای متعال این را مقدّمه قرار داد تا اینکه حضرت یعقوب علیه السلام و حضرت یوسف علیه السلام به یکدیگر برسند، اما قبل از آنکه حضرت یوسف علیه السلام خود را به حضرت یعقوب علیه السلام نشان بدهد بشیر را صدا زد و گفت: «اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا»،[۹] این پیراهن من را به مَدیَن ببرید، پدر من نابینا شده است… آنقدر که حضرت یعقوب علیه السلام در فراق حضرت یوسف علیه السلام گریه کرده بودند «وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ»،[۱۰] قرآن کریم می‌فرماید چشم‌های مبارک ایشان از غصه سفیدی آورده بود و نابینا شده بود.

حضرت یوسف علیه السلام…

این‌ها دیگر قرآن کریم است، وهابیت خبیث دین ندارد که بگوییم این دین است، او اصلاً دین را قبول ندارد، اما آیا این کار شرک است؟ آیا قرآن کریم به ما آموزش شرک می‌دهد؟

حضرت یوسف علیه السلام به بشیر دستور می‌دهد که دستور من را ببر و به سر پدرم بینداز «یَأْتِ بَصِیرًا»، چشم‌های نابینای او بینا می‌شود.

هنوز نه بشیر آمده است و نه بشیر، اما حضرت یعقوب علیه السلام بوی حضرت یوسف علیه السلام را احساس می‌کند و می‌فرماید: «إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ».[۱۱]

آیا تبرّک جستن به مضجع شریف حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین شرک است؟

حال پیراهن حضرت یوسف علیه السلام که بدنِ حضرت یوسف آن را متبرّک کرده است خیلی عزّت دارد یا مضجعی که بدن حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در آن است؟ یا آن خاکی که بدن حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را در خود جای داده است؟ یا آن خاکی که بدن حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را در خود جای داده است؟ یا آن خاکی که بدن نازنین حضرت اباالحسن علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه را در خود جای داده است؟ کدامیک متبرّک‌تر است؟ این بدنِ حضرت یوسف علیه السلام است، تفاوت حضرت یوسف علیه السلام با اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین…

میان ماه من تا ماه گردون           تفاوت از زمین تا آسمان است

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم کجا و حضرت یوسف علیه السلام کجا؟ امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت زین العابدین صلوات الله علیه کجا و حضرت یوسف علیه السلام و حضرت یعقوب علیه السلام کجا؟

این بزرگواران مشمول آیه تطهیر هستند و به حکم قرآن کریم تافته‌های جدا بافته هستند، به حکم آیه تطهیر حضرات ائمه علیهم السلام از حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام برتر هستند، این بزرگواران برجستگان عالم امکان هستند.

بدن نازنین این بزرگواران چه در حال حیاتشان… حضرت رضا صلوات الله علیه به دعبل پیراهن دادند و فرمودند: این پیراهن به درد تو می‌خورد و آن را نگه دار، بعد هم قمی‌ها با توسّل به زور این پیراهن را از او گرفتند، دعبل فرمود: حداقل کمی از پارچه‌ی آن پیراهن را به من بدهید، آن‌ها هم مختصری از پارچه را همراه با خود برد، دخترِ دعبل نابینا بود، با همین پارچه بینا شد.

این قبور شریف حضرات معصومین علیهم السلام، یک مورد این آیه کریمه‌ی پیراهن حضرت یوسف علیه السلام است، یک مورد آیه کریمه‌ی قسم خدا به مرکب مجاهدان فی سبیل الله و به سُمِ مرکبِ آن‌هاست، نکته‌ی دیگر آن صندوقی که در سوره مبارکه بقره در جریان حاکمیت یک کسی که… باز از جمله دلایل ولایت فقیه که اذن الهی می‌خواهد و رأی مردم کفایت نمی‌کند و مشروعیت هم نمی‌آورد، امضای نایب امام زمان ارواحنا فداه به رأی مردم اعتبار می‌دهد، همه‌ی ما صفر هستیم، اگر امام زمان ارواحنا فداه در کنار ما نباشد ما هیچ اعتباری نداریم، ارزش همه‌ی انسان‌ها به آن انسان کامل است که جانِ جانِ ماست، ما به منزله‌ی جسم امام زمان ارواحنا فداه هستیم. امام زمان ارواحنا فداه ارزشِ آدمیت انسانِ کامل هستند، امام زمان ارواحنا فداه خلیفه الله هستند.

لذا آن‌هایی که ولایت ندارند، آن‌هایی که ارتباط تکوینی با امام خود ندارند… هم امام باقر صلوات الله علیه و هم امام زین العابدین صلوات الله علیه در مکّه چشم مردم را باز کردند، مردم خیال می‌کردند این همه حاجی در این بیابان است، گفتند: «مَا أَکْثَرَ اَلْحَجِیجَ»،[۱۲] امام فرمودند: «مَا أَکْثَرَ اَلضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ اَلْحَجِیجَ»، حاجی خیلی کم است، آن شخص گفت: حاجی‌ها بیابان را پُر کرده‌اند، این همه سفیدپوش حاجی هستند، حضرت فرمودند: بیا و نگاه کن! نگاه کرد و دید فقط چهار نفر آدم هستند و بقیه صورت آدمی ندارند.

افتخار ما این است، ما روح داریم، ما جان داریم، جانِ دینِ ما و قرآن ما حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه هستند، جانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه است، هم جانِ خودِ ما حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین هستند، ما حیاتِ اینطوری داریم، این حیاتِ طیّبه است، این حیاتِ انسانی است.

برای زیارت قبر شریف حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و صلحا و علما و مؤمنین، روایات در کتب اهل سنّت موج می‌زند، فقط یک یا دو مورد نیست، زیارت قبور هم بوده است، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بر سرِ قبر مادرشان رفته‌اند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بر سرِ قبر حضرت آمنه سلام الله علیها هم گریه کردند و همه‌ی کسانی که در آنجا بودند به گریه‌ی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گریه کردند.

وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای زیارت قبورِ آن‌ها به قبرستان بقیع می‌آمدند، و هم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در زمان پدرشان برای زیارت شهدای احد در روزهای جمعه از مدینه تا احد می‌رفتند و مزار شهدا را زیارت می‌کردند و از قبر شریف حضرت حمزه سلام الله علیه خاک برداشتند و تسبیحی درست کردند و بعنوان تبرّک از آن استفاده می‌کردند، و هم در حالاتِ همان خلفای آن‌ها… عمر برای زیارت حدیث از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نقل می‌کند، عایشه برای زیارت قبر برادر خودش یعنی عبدالرحمن آمده است، که حالا وهابی‌ها اصلاً حضور بانوان را در قبرستان ممنوع می‌دانند و بانوان را از زیارت قبرستان بقیع محروم می‌کنند، عایشه که برای آن‌ها خیلی مهم است، عایشه بر سر قبر عبدالرحمن آمده است، این‌ها را در کتاب‌های خودشان مانند صحیح مسلم و کتاب احمد حنبل و هم کتاب مستدرک حاکم نیشابوری آورده‌اند، این موضوع در کتب مختلف آن‌ها موج می‌زند.

اهل سنّت از وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه نقل کرده‌اند که حضرت فرموده‌اند سه روز بعد از رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه می‌فرمایند: من کنار قبر مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودم و عربی نالان بر سر قبر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمد و این آیه «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا»[۱۳] را خواند و سر روی قبر مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گذاشت.

آیا توسّل جستن حرام است؟

این‌ها توسّل را حرام می‌دانند چون قرآن کریم را قبول ندارند، دروغ می‌گویند که قرآن کریم را قبول دارند، ولی ما به حکم قرآن کریم توسّل داریم، «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا».

چرا وقتی این مؤمنین به گناه مبتلا می‌شوند، آلود می‌شوند، گرفتار می‌شوند، زمین می‌خورند، اگر این‌ها بعد از آنکه به گناه مبتلا شدند به سراغ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌آمدند و سراغی از حضرت می‌گرفتند و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای آن‌ها دعا می‌کرد و آن‌ها هم نزدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم استغفار می‌کردند «لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا» خدا را می‌یافتند، این خیلی بالاتر از این است که خدای متعال این‌ها را می‌بخشد، خدای متعال را می‌یافتند، گناه باعث می‌شود که انسان خدای متعال را گُم کند، اما وقتی توبه می‌کنیم و واسطه و شفیع ما هم حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌شود ما خدای خودمان را می‌یابیم و گمشده‌ی خودمان را می‌یابیم و با صفت توّاب و رحیم هم می‌یابیم.

لحظه‌ای بر عمر تو نگذرد که تو رجوع الی الله نداشته باشی، با انگشتِ شرمندگی درِ رحمتِ او را نزن، مرتّب «یا توّاب» و «یا ستّار» بگو.

ان شاء الله خدای متعال مرحوم آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف را رحمت کند، ایشان معمولاً به صورت اشخاص نگاه نمی‌کردند، سرِ ایشان پایین بود و مشغول ذکر بودند، وقتی نگاهی می‌کردند سریع «یا ستّار» می‌گفتند.

خدای متعال ستّار است، اگر انسان به در خانه‌ی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برود و درخواست کند که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم واسطه بشوند خدای متعال را توّاب و رحیم خواهد یافت.

بچه‌های حضرت یعقوب علیه السلام هم وقتی دیدند که عزّت بدست خدای متعال است و این‌ها بیخود حرف می‌زدند، مانند برخی از بدبخت‌هایی که در مملکت ما در حال تلاش مذبوحانه هستند، همه چیز خودشان را از دست داده‌اند، آخرت و دنیای خودشان را از دست داده‌اند، ولی نمی‌دانند که «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»،[۱۴] نمی‌دانند که این کشور پشتوانه دارد، دست خدا حامی انقلاب و مردم انقلابی ما بوده و هست و خواهد بود، این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف متّصل خواهد شد، تردید نکنید، ان شاء الله با دست همین رهبرمان در همین پنجشنبه به دست صاحبمان برسد، ان شاء الله ما هم ببینیم، ان شاء الله ما هم به این آرزوی خودمان برسیم.

وقتی فرزندان حضرت یعقوب علیه السلام هم دیدند که پرونده‌ی خیلی سنگینی دارند، خدای متعال هم که حضرت یوسف علیه السلام را خیلی بالا برده است، گفتند: «یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ»،[۱۵] بی‌آبرویی ما خیلی زیاد است، نزد تو آمده‌ایم که آبرودار هستی، تو واسطه شو تا خدای متعال ما را ببخشد، «یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ».

آیا خدای متعال امر به شرک می‌کند؟

نکته‌ی آخری که در این رابطه به خدمت شما عرض می‌کنم این است که خدای متعال برای تثبیت احترام قبور مقرّبین و آبرومندان درگاهش، این‌ها را شعار قرار داده است، خدای متعال حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت هاجر سلام الله علیها و چند تن از انبیاء بنی اسرائیل که در کنار کعبه مدفون هستند، تمام حاجی‌ها، تمام انبیاء، تمام اوصیای انبیاء که به حج و عمره می‌روند، خدای متعال این‌ها را به دور قبر حضرت هاجر سلام الله علیها می‌چرخاند.

ای وهابیِ کوردلِ بدبخت! تو کجای کار هستی؟ خودِ خدای متعال بطور عملی یک دستور اجرایی داده است تا عالم بداند که در مقام آدمیت هم روح ارزش دارد و هم این جسمی که در خدمت آن روح موحّد و روح نوری بوده است نزد خدای متعال احترام و ارزش دارد.

لذا ما مفتخر هستیم که شهدای ما شمع محفل ما هستند، قبورشان برای ما بارگاه است و حکم امامزاده را دارد، امامزاده‌های ما وسائط رحمت الهی هستند، مزار صلحای ما، مزار علمای ما، مزار حضرت امام ما، تا چه برسد به امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و اما سجّاد صلوات الله علیه و امام باقر صلوات الله علیه و امام صادق صلوات الله علیه، قبور شریف شهدای احد، شهدایی که در بقیع مدفون هستند، ما عزیزان زیادی در بقیع داریم، مادر حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه در آنجاست، اگر در ایران بودند چه گنبد و بارگاه و حرم و جلالی داشتند، ولی در آنجا خاک قبر… گاهی هم آن ملعون‌ها گازوئیل می‌ریزند… هیچ احترامی برای بزرگان عالم قائل نیستند، قبر مادرمان حضرت خدیجه سلام الله علیها در مکّه مبتلا به چه غربتی هست، ایشان امّ المؤمنین هستند، جزو یکی از چهار بانوی ممتاز عالم امکان هستند، حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها انسان کامل هستند.

ولی این شجره خبیثه و ننگین وهابیت، کار انگلیس و دنیای مادّیت قداست زدایی است، عمامه نزد مردم ما احترام دارد و احترام داشت، سیادت احترام دارد و احترام داشت، محاسن سفید احترام دارد و احترام داشت، پدر قداست دارد، مادر قداست دارد، محل‌هایی که در آنجا حسینیه است قداست دارد، این روح انسانی و عاطفی شیعه است.

مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در حسینیه‌ای که هشتاد سال سبقه داشت و در آنجا روضه خوانده شده بود، قسمتی بازسازی شده بود، وقتی برای روضه آمده بودند فرموده بودند به آن قسمت قدیمی برویم که در آنجا هشتاد سال اشک ریخته شده است، در این حسینیه سیاهی‌هایی کشیده بودند که ایشان می‌گفتند این‌ها روز قیامت شفیع ما هستند، مجلس حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و این پیراهن سیاه ما والله قداست دارد، شیعه اهل هنر است، اهل ذوق است، اهل فطرت است، اهل توحید است.

این شواهد و قرائن، از قبر حضرت هاجر سلام الله علیها و حضرت اسماعیل علیه السلام گرفته که خدای متعال مطاف قرار داده است، تا پیراهن حضرت یوسف علیه السلام.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه می‌فرمایند: آن عرب آمد و این آیه را خواند و گفت: یا رسول الله! خدای متعال آدرس تو را داده است، من آلوده هستم و آمده‌ام که من را پاک کنی.

وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه می‌فرمایند که ندایی از قبر برخواست که همه شنیدند، خدای متعال تو را بخشید.

به قبر متوسل شد، راوی هم حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه هستند، از قبر مطهّر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ندا برخواست که خوش‌آمدی و توبه‌ی تو قبول شده است و خدای متعال تو را بخشیده است.

«وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا».

روضه و توسّل به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین

اما در این شب حزین تخریب قبور شریف حضرات ائمه بقیع علیهم السلام و غرّاء و شهدا و قبر شریف حضرت امّ البنین سلام الله علیها… ای کاش در ایران بود، ببینید دختر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام چه مقامی برای ما دارد، اگر حضرت امّ البنین سلام الله علیها در اینجا بودند چه می‌شد، اگر حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها در اینجا بود چه می‌شد، اگر حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها در اینجا بود چه می‌شد…

به قبرستان بقیع برویم، نه شمعی، نه چراغی، نه زائری…

اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ، اَلسَلامُ عَلَیکَ یا زَینُ العَابِدین، اَلسَلامُ عَلَیکَ یا بَاقِرَ عِلمِ النَّبیِّین، اَلسَلامُ عَلَیکَ یا جَعفَر بن مُحَمَّد، بِأبی أنتُم وَ اُمّی وَ نَفسِی وَ أهلِی وَ مَالِی و اُسرَتِی، همه کس من به قربان شما ای امامان مظلوم ما.

هم قبر شریفشان مظلوم است، هم خودشان مظلوم بودند، همه‌ی این بزرگواران در دست ستم ظالمین، چه مظلومیت‌هایی را تحمّل کردند، اما ای کاش که برای امام حسن مجتبی صلوات الله علیه بمیرم… همیشه آل الله بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مظلوم بودند، اولین کسی که بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به عالم بقاء شتافتند مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود، اما تنها یادگار حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را شبانه برداشتند…

شما با شهدا چه می‌کنید؟ با مدافعین حرم چه می‌کنید؟ دختر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شهیده بودند اما فقط هفت نفر در تشییع شبانه‌ی ایشان شرکت داشتند، فرق مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه هم در محراب عبادت شکافته شد، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه وصیّت نمودند که مرا شبانه به خاک بسپارید… هم خودشان امنیت نداشتند و هم بدن‌های مطهّرشان امنیت نداشت، از این جهت شبانه دفن کردند که قبر شریفشان مشخص نباشد…

اما می‌گویند ای کاش امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را هم شبانه تشییع می‌کردند که این همه تیر به تابوت امام حسن مجتبی صلوات الله علیه اصابت نمی‌کرد… وقتی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه تابوت را زمین گذاشتند دیدند این تیرها از کفن عبور کرده است و به بدن نازنین امام حسن مجتبی صلوات الله علیه اصابت کرده است، این موضوع خیلی برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و حضرت اباالفضل العباس علیه السلام گران بود… حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بلند بلند گریه می‌کردند و می‌فرمودند: حسن جان! غارت‌زده آن کسی نیست که مال او را برده‌اند، غارت‌زده من هستم که برادری مانند تو را از من گرفته‌اند…

اما باز هم باید بگوییم لا یوم کیومک یا اباعبدالله…

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم غریبانه دفن شدند، اهل سقیفه نیامدند و فقط حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه بودند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها غریبانه دفن شدند، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه غریبانه دفن شدند، پیکر مطهّر امام حسن مجتبی صلوات الله علیه مظلومانه تیرباران شد، اما بدن نازنینشان قطعه قطعه نبود، بر حسب نقل امام زین العابدین صلوات الله علیه به بنی اسد فرمودند: بروید و بوریا بیاورید، چون کفن برای جایی لازم است که بدنی مانده باشد، اما بدن زیر سُمِ اسب‌ها لِه شده بود…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

دعا

خدایا! تو را به عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و به غربت امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و ائمه‌ی بقیع علیهم السلام قسم می‌دهیم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! مریض‌های ما را شفاء عنایت بفرما.

خدایا! خیر و برکت خودت را بر این مملکت نازل بفرما.

خدایا! مریض‌های ما را شفاء عنایت بفرما.

خدایا! جوان‌های ما را به سامان برسان.

خدایا! شهدا و امام شهدا را از ثواب این مجالس بهره‌مند بگردان.


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه حج، آیه ۳۲

[۳] سوره مبارکه اسراء، آیه ۷۰ (وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا)

[۴] سوره مبارکه والعادیات، آیات ۱ تا ۵

[۵] سوره مبارکه یوسف، آیه ۱۳ (قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ)

[۶] سوره مبارکه انعام، آیه ۴۳ (فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ)

[۷] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۲۶ (قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)

[۸] سوره مبارکه یوسف، آیه ۸۸ (فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ)

[۹] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۳ (اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ)

[۱۰] سوره مبارکه یوسف، آیه ۸۴ (وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ)

[۱۱] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۴ (وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ)

[۱۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۴۶ ، صفحه ۲۶۱ (قب، [المناقب] ، لابن شهرآشوب : قَالَ أَبُو بَصِیرٍ لِلْبَاقِرِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ مَا أَکْثَرَ اَلْحَجِیجَ وَ أَعْظَمَ اَلضَّجِیجَ فَقَالَ بَلْ مَا أَکْثَرَ اَلضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ اَلْحَجِیجَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَعْلَمَ صِدْقَ مَا أَقُولُهُ وَ تَرَاهُ عِیَاناً فَمَسَحَ یَدَهُ عَلَى عَیْنَیْهِ وَ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَعَادَ بَصِیراً فَقَالَ اُنْظُرْ یَا أَبَا بَصِیرٍ إِلَى اَلْحَجِیجِ قَالَ فَنَظَرْتُ فَإِذَا أَکْثَرُ اَلنَّاسِ قِرَدَهٌ وَ خَنَازِیرُ وَ اَلْمُؤْمِنُ بَیْنَهُمْ مِثْلُ اَلْکَوْکَبِ اَللاَّمِعِ فِی اَلظَّلْمَاءِ فَقَالَ أَبُو بَصِیرٍ صَدَقْتَ یَا مَوْلاَیَ مَا أَقَلَّ اَلْحَجِیجَ وَ أَکْثَرَ اَلضَّجِیجَ ثُمَّ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَعَادَ ضَرِیراً فَقَالَ أَبُو بَصِیرٍ فِی ذَلِکَ فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ مَا بَخِلْنَا عَلَیْکَ یَا أَبَا بَصِیرٍ وَ إِنْ کَانَ اَللَّهُ تَعَالَى مَا ظَلَمَکَ وَ إِنَّمَا خَارَ لَکَ وَ خَشِینَا فِتْنَهَ اَلنَّاسِ بِنَا وَ أَنْ یَجْهَلُوا فَضْلَ اَللَّهِ عَلَیْنَا وَ یَجْعَلُونَا أَرْبٰاباً مِنْ دُونِ اَللّٰهِ  وَ نَحْنُ لَهُ عَبِیدٌ – لاَ نَسْتَکْبِرُ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ لاَ نَسْأَمُ مِنْ طَاعَتِهِ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ  .)

[۱۳] سوره مبارکه نساء، آیه ۶۴ (وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا)

[۱۴] سوره مبارکه فتح، آیه ۱۰ (إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ ۚ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنْکُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ ۖ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا)

[۱۵] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۷ (قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ)