ما وقتی به یک کسی یک چیزی می‌دهیم، معمولاً این‌طور است که از سر طمع است که بعداً از او یک چیزی بگیریم. اگر به گوسفند علف می‌دهیم برای این‌که بعداً شیر او را بدوشیم. حالا بلاتشبیه، یک ضرب المثلی است می‌گویند گربه که برای خدا موش نمی‌گیرد! موش برای طمع خود او است، برای کسی دیگر یا برای چیزی دیگر نیست. واقع این است که معمولاً ما این‌طور هستیم که در داد و ستدهای خود، در تعاملات خود، خود را در نظر داریم. یک طمعی است، یک نیازی است. امّا پروردگار عالم مگر از سر نیاز این نعمت‌ها را داده است؟ او که به ما طمعی نداشته است. مگر ما می‌خواهیم برای او کاری کنیم؟ نیازی به ما نداشته است. تشبیهاً مانند مادر می‌ماند. حالا این خیلی تشبیه ضعیف است. مادر به بچّه‌ی کوچک خود؛ حالا شاید وقتی پیرزن شد، پیر شد، بچّه‌ی خود را به عنوان عصای دست می‌بیند و از او کمک می‌خواهد و به یک طمعی به او مهربانی می‌کند. ولی آن وقتی که طفل قنداقه است، وقتی مادر به او محبّت می‌کند هیچ طمعی نیست، هیچ طمعی ندارد، این می‌خواهد برای من چه کار کند؟ فقط از سر رحمت است. یک جلوه‌ای از رحمت خدا در بین این مادر و این بچّه‌ی کوچک است. هیچ طمعی در آن نیست.

پروردگار عالم هم بدون هیچ طمعی این نعمت را به ما داده است، هیچ اجباری هم نداشت. این‌طور نیست که مجبور است که مثلاً بگوییم خدا است دیگر، ما را خلق کرده است، باید بدهد. نه، بایدی ندارد، باید بدهد نیست! حالا اگر کسی این چهار قدم را رفت، نعمت‌ها را دید، نه از اسباب دید و وسائط و نه از خود و فهمید که پروردگار عالم این نعمت‌ها را سر لطف داده است، به منی که مستحقّ آن هم نبود و انصافاً اگر آدم بخواهد مو را از ماست بیرون بکشد، خیلی از اوقات مستحبّ عقاب خدا هم بودم. امّا با این وجود پرودگار عالم داد. آن وقت آدم برمی‌گردد می‌گوید خدایا از شما ممنون هستم. شکرگزار می‌شوید. آن وقت از صمیم قلب می‌گوید خدایا شما خیلی مهربان بودید، از شما ممنون هستم.

آن کیست که از روی کرم با من وفاداری کند        بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند

 من بدی کردم امّا شما خوبی کردید، جواب بدی را با بدی ندادید،

بر جای بدکاری چون من یک دم نکوکاری کند

اوّل به بانگ نای و نی گوید به من پیغام وی                     وانگه به یک پیمان می با من وفاداری کند

سلطان که جان فرسود از او، کام دلم نگشود از او      نومید نتوان بود از او

از این خدا ناامید هستید، این خدایی که شما نخواسته به شما داده است، در دعای ماه رجب می‌خوانیم «یا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ، یا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَه»[۱] الله اکبر! خدایی که به آن کسی که از شما درخواست کرده است دادید، به آن کسی که از شما درخواست هم نکرده است و حتّی شما را نمی‌شناسد، «یا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ» آن کسی که نه به شما معرفت دارد و می‌شناسد و نه از شما خواسته است باز هم به او دادید، «تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَه» از باب مهربانی و رحمت خود. آنوقت چنین خدایی را آدم نباشد شکر کند! آن وقت شکر گزار می‌شود.

 


[۱]– زاد المعاد، ص ۱۶٫