متن کامل خطبه پیامبر اسلام(ص) در غدیر خم


۱ – حمد و ثناى الهى


حمد و سپاس خدایى را که در یگانگى خود بلند مرتبه، و در تنهایى و فرد بودن خود نزدیک است. در قدرت و سلطه خود با جلالت، و در ارکان خود عظیم است. «علم او به همه چیز احاطه دارد»
[۱] در حالی که در جاى خود است، و همه مخلوقات را با قدرت و برهان خود تحت سیطره دارد.
همیشه مورد سپاس بوده و همچنان مورد ستایش خواهد بود. صاحب عظمتى دائمى است. ابتدا کننده و بازگرداننده، اوست و هر کارى به سوى او بازمی‌گردد.
به وجود آورنده بالا برده شده‌ها (آسمان‌ها و افلاک) و پهن کننده گسترده‌ها (زمین)، یگانه حکمران زمین‌ها و آسمان‌ها، پاک و منزّه و تسبیح شده است. پروردگار ملائکه و روح، تفضّل کننده بر همه آنچه خلق کرده و لطف کننده بر هر آنچه به وجود آورده است. هر چشمى زیر نظر اوست ولى چشم‌ها او را نمی‌بینند.
کَرَم کننده و بردبار و تحمّل کننده است. رحمت او همه چیز را فرا گرفته و با نعمت خود بر همه آنها منّت گذارده است. در انتقام گرفتن خود عجله نمی‌کند، و به آنچه از عذابش که مستحقّ آنند مبادرت نمی‌ورزد.
باطن‌ها و اسرار و رازها را می‌فهمد و ضمایر را می‌داند و پنهان‌ها بر او مخفى نمی‌ماند و مخفی‌ها بر او مشتبه نمی‌شود. احاطه او بر هر چیزى و غلبه بر همه چیز و قوّت در هر چیزى و قدرت بر هر چیزى دارد و مانند او شیئى نیست. اوست به وجود آورنده شىء (چیز) هنگامى که چیزى نبود. دائم و زنده است، «و به قسط و عدل قائم است. نیست خدایى جز او که با عزّت و حکیم است».
[۲]


«بالاتر از آن است که چشم‌ها او را درک کنند ولى او چشم‌ها را درک می‌کند و او لطف کننده و آگاه است».
[۳]هیچ‌کس نمی‌تواند با دیدن، به صفت او راه یابد، و هیچ‌کس به چگونگى او از سرّ و آشکار دست نمی‌یابد مگر به آنچه خداوند عزّ و جلّ راهنمایى کرده است.
گواهى می‌دهم براى او که اوست خدایى که قُدس و پاکى و منزّه بودن او روزگار را پر کرده است. او که نورش ابدیّت را فرا گرفته است. او که دستورش را بدون مشورتِ مشورت کننده‌اى اجرا می‌کند و در تقدیرش شریک ندارد و در تدبیرش کمک نمی‌شود.
آنچه ایجاد کرده بدون نمونه و مثالى تصویر نموده و آنچه خلق کرده بدون کمک از کسى و بدون زحمت و بدون احتیاج به فکر و حیله خلق کرده است. آنها را ایجاد کرد، پس به وجود آمدند و خلق کرد، پس ظاهر شدند. پس «اوست خدایى که جز او خدایى نیست»،
[۴] صنعت او محکم و کار او زیبا است، عادلى که ظلم نمی‌کند و کَرَم کننده‌اى که کارها به سوى او بازمی‌گردد.
شهادت می‌دهم که اوست خدایى که همه چیز در مقابل عظمت او تواضع کرده و همه چیز در مقابل عزّت او ذلیل شده و همه چیز در برابر قدرت او سر تسلیم فرود آورده و همه چیز در برابر هیبت او خاضع شده‌اند.


پادشاهِ پادشاهان و گرداننده افلاک و مسخّر کننده آفتاب و ماه، که «همه با زمانِ تعیین شده در حرکت هستند».
[۵]«شب را بر روى روز و روز را بر روى شب می‌گرداند که به سرعت در پى آن می‌رود».[۶] در هم شکننده هر زورگوى با عناد، و هلاک کننده هر شیطان سرِ پیچ و متمرّد است.
براى او ضدّى و همراه او معارضى نبوده است. یکتا و بی‌نیاز است. «زاییده نشده و نمی‌زاید و براى او هیچ همتایى نیست».
[۷] خداى یگانه و پروردگار با عظمت، می‌خواهد پس به انجام می‌رساند؛ و اراده می‌کند پس مقدّر می‌نماید؛ و می‌داند پس به شماره می‌آورد. می‌میراند و زنده می‌کند، فقیر می‌کند و غنى می‌نماید، می‌خنداند و می‌گریاند، نزدیک می‌کند و دور می‌نماید، منع می‌کند و عطا می‌نماید. «پادشاهى از آن او و حمد و سپاس براى اوست».[۸]خیر به دست اوست «و او بر هر چیزى قادر است».[۹]
«شب را در روز و روز را در شب فرو می‌برد».
[۱۰] نیست خدایى جز او که «با عزّت و آمرزنده است».[۱۱] اجابت کننده دعا، بسیار عطا کننده، شمارنده نَفَس‌ها و پروردگار جنّ و بشر، که هیچ امرى بر او مشکل نمی‌شود، و فریاد دادخواهان او را منضجر نمی‌کند، و اصرار اصرار کنندگانش او را خسته نمی‌کند. نگهدارنده صالحان و موفق کننده رستگاران و صاحب اختیار مؤمنان و پروردگار عالمیان. خدایى که از هر آنچه خلق کرده مستحق است که او را در هر حالى شکر و سپاس گویند.
او را سپاسِ بسیار می‌گویم و دائماً شکر می‌نمایم، چه در آسایش و چه در گرفتارى، چه در حال شدّت و چه در حال آرامش. و به او و ملائکه‌اش و کتاب‌هایش و پیامبرانش ایمان می‌آورم. دستور او را گوش می‌دهم و اطاعت می‌نمایم و به آنچه او را راضى می‌کند مبادرت می‌ورزم و در مقابل مقدّرات او، به عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او تسلیم می‌شوم؛ چرا که اوست خدایى که نمی‌توان از مکر او در امان بود و از ظلم او هم ترس نداریم (یعنى ظلم نمی‌کند).

۲ – فرمان الهى براى مطلبى مهمّ


اقرار می‌کنم براى خداوند بر نفس خود به عنوان بندگى او، و شهادت می‌دهم براى او به پروردگارى، و آنچه به من وحى نموده ادا می‌نمایم از ترس آن‌که مبادا اگر انجام ندهم عذابى از او بر من فرود آید که هیچ‌کس نتواند آن‌را دفع کند هر چند که حیله عظیمى به کار بندد و دوستى او خالص باشد. نیست خدایى جز او؛ زیرا خداوند به من اعلام فرموده که اگر آنچه در حقّ على بر من نازل نموده ابلاغ نکنم رسالت او را نرسانده‌ام، و براى من حفظ از شرّ مردم را ضمانت نموده و خدا کفایت کننده و کریم است.
خداوند به من چنین وحى کرده است: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ»
[۱۲] فی علی یعنى فی الخلافه لعلیّ بن ابى طالب  «وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ»؛[۱۳] “اى پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده  درباره علی؛ یعنى خلافت علی بن ابی‌طالب و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده‌اى، و خداوند تو را از مردم حفظ می‌کند.


اى مردم! من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهى نکرده‌ام، و من سبب نزول این آیه را براى شما بیان می‌کنم:
جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم که او سلام است را به من رسانده و مرا مأمور کرد که در این محلّ اجتماع بپا خیزم و بر هر سفید و سیاهى اعلام کنم که علىّ بن ابی‌طالب، برادرِ من و وصىّ من و جانشین من بر امّتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى است، جز این‌که پیامبرى بعد از من نیست. و او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسولش است، و خداوند در این مورد آیه‌اى از کتابش بر من نازل کرده است: «اِنَّما وَلِیُّکمُ اللهُ وَ رَسولُهُ وَ الَّذینَ آمنوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ»؛
[۱۴]صاحب اختیار شما خدا و رسولش هستند و کسانى که ایمان آورده و نماز را بپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند و علىّ بن ابی‌طالب است که نماز را بپا داشته و در حال رکوع زکات داده و در همه حال، خداوند عزّ و جلّ را قصد می‌کند.


اى مردم! من از جبرئیل درخواست کردم که از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ این مهم معاف بدارد؛ زیرا از کمى متّقین و زیادى منافقین و افساد ملامت کنندگان و حیله‌هاى مسخره کنندگانِ اسلام اطلاع دارم، کسانى که خداوند در کتابش آنان را چنین توصیف کرده است که «با زبانشان می‌گویند آنچه در قلب‌هایشان نیست»
[۱۵] و «این کار را سهل می‌شمارند در حالی که نزد خداوند عظیم است».[۱۶] همچنین به خاطر این‌که منافقین بارها مرا اذیّت کرده‌اند تا آن‌جا که مرا «اُذُن » (گوش دهنده هر حرفى) نامیدند، و گمان کردند که من چنین هستم به خاطر ملازمت بسیار او (على) با من و توجه من به او و تمایل او و قبولش از من؛ تا آن‌که خداوند عزّ و جلّ در این‌باره چنین نازل کرد: «وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِىَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ قُلْ اُذُن»[۱۷]  على الذین یزعمون أنّه اُذن «خیر لَکمْ، یؤْمنُ باللهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ…»؛[۱۸] و از آنان کسانى هستند که پیامبر را اذیّت می‌کنند و می‌گویند او «اُذُن» (گوش دهنده بر هر حرفى) است، بگو: «گوش خوبى براى شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن‏] مؤمنان را باور می‌کند.


و اگر من بخواهم گویندگان این نسبت (اُذُن) را نام ببرم می‌توانم، و اگر بخواهم به شخص آنها اشاره کنم می‌نمایم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرّفى کنم می‌توانم. ولى به خدا قسم من در کار آنان با بزرگوارى رفتار کرده‌ام.
بعد از همه اینها، خداوند از من راضى نمی‌شود مگر آنچه در حق علىّ بر من نازل کرده ابلاغ نمایم.
[سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمودند:] «یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» فى حقّ علیّ «و إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ».


۳ – اعلام رسمى ولایت و امامت دوازده امام(ع)


اى مردم! این مطلب را درباره او بدانید و بفهمید، و بدانید که خداوند او را براى شما صاحب اختیار و امامى قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرین و انصار و بر تابعین آنان به نیکى؛ و بر روستایى و شهرى؛ و بر عجمى و عربى؛ و بر آزاد و بنده؛ و بر بزرگ و کوچک؛ و بر سفید و سیاه.
بر هر یکتاپرستى حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر کس با او مخالفت کند ملعون است، و هر کس تابع او باشد و او را تصدیق نماید مورد رحمت الهى است. خداوند او را و هر کس را که از او بشنود و او را اطاعت کند آمرزیده است.


اى مردم! این آخرین بارى است که در چنین اجتماعى بپا می‌ایستم؛ پس بشنوید و اطاعت کنید و در مقابل امر خداوند پروردگارتان سر تسلیم فرود آورید، چرا که خداوند عزّ و جلّ صاحب اختیار شما و معبود شما است، و بعد از خداوند، رسول و پیامبرش که شما را مخاطب قرار داده، و بعد از من على صاحب اختیار شما و امام شما به امر خداوند است، و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزى که خدا و رسولش را ملاقات خواهید کرد.
حلالى نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان (امامان) حلال کرده باشند، و حرامى نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان (امامان) بر شما حرام کرده باشند. خداوند عزّ و جلّ حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده‌ام.


اى مردم! على را [بر دیگران] فضیلت دهید. هیچ علمى نیست مگر آن‌که خداوند آن‌را در من جمع کرده است و هر علمى را که آموخته‌ام در امام المتقین جمع نموده‌ام. و هیچ علمى نیست مگر آن‌که آن‌را به على آموخته‌ام. اوست «امام مبین» [که خداوند در سوره یس ذکر کرده است: «وَ کُلَّ شَیْىءٍ اَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ؛ و هر چیزى را در امام مبین جمع کردیم].
اى مردم! از او (على) به سوى دیگرى گمراه نشوید، و از او روى بر مگردانید و از ولایت او سرباز نزنید. «اوست که به حق هدایت نموده»
[۱۹] و به آن عمل می‌کند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهى می‌نماید، و در راه خدا سرزنش ملامت کننده‌اى او را مانع نمی‌شود.


او(على)، اوّل کسى است که به خدا و رسولش ایمان آورد و هیچ‌کس در ایمانِ به من، بر او سبقت نگرفت. اوست که با جان خود در راه رسول خدا فداکارى کرد. اوست که با پیامبر خدا بود در حالى که هیچ‌کس از مردان همراه او خدا را عبادت نمی‌کرد. اوّلین مردم در نماز گزاردن، و اوّل کسى است که با من خدا را عبادت کرد. از طرف خداوند به او امر کردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالى که جانش را فداى من کرده بود در جاى من خوابید.
اى مردم! او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده است، و او را قبول کنید که خداوند او را منصوب نموده است.


اى مردم! او از طرف خداوند امام است، و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبه‌اش را نمی‌پذیرد و او را نمی‌بخشد. حتمى است بر خداوند که با کسى که با او مخالفت نماید چنین کند و او را به عذابى شدید تا ابدیّت و تا آخر روزگار معذّب نماید. پس بپرهیزید از اینکه با او مخالفت کنید و گرفتار آتشى شوید که «آتشگیره آن مردم و سنگ‌ها هستند و براى کافران آماده شده است».
[۲۰]
اى مردم! به خدا قسم! پیامبران و رسولان پیشین به من بشارت داده‌اند، و من، به خدا قسم! خاتم پیامبران و مرسلین و حجّت بر همه مخلوقین از اهل آسمان‌ها و زمین‌ها هستم. هر کس در این مطالب شکّ کند مانند کفر جاهلیت اوّل کافر شده است. و هر کس در چیزى از این گفتار من شکّ کند در همه آنچه بر من نازل شده شکّ کرده است، و هر کس در یکى از امامان شک کند در همه آنان شک کرده است، و شک کننده درباره ما در آتش است.


اى مردم! خداوند این فضیلت را بر من ارزانى داشته که منّتى از او بر من و احسانى از جانب او به سوى من است. خدایى جز او نیست. حمد و سپاس از من بر او تا ابدیّت و تا آخر روزگار و در هر حال.
اى مردم! على را فضیلت دهید که او افضل مردم بعد از من از مرد و زن است تا مادامى که خداوند روزى را نازل می‌کند و خلق باقى هستند. کسى که این گفتار مرا ردّ کند و با آن موافق نباشد ملعون است ملعون است، مورد غضب است مورد غضب است. بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را براى من آورده است و می‌گوید: «هر کس با على دشمنى کند و ولایت او را نپذیرد لعنت و غضب من بر او باد». «هر کس ببیند براى فردا چه پیش فرستاده است. از خدا بترسید»
[۲۱] که با على مخالفت کنید «و در نتیجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد، خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است».[۲۲]
اى مردم! او (على) «جَنبُ الله» است که خداوند در کتاب عزیزش ذکر کرده و درباره کسى که با او مخالفت کند فرموده است: «اى حسرت بر آنچه درباره جنب خداوند تفریط و کوتاهى کردم».
[۲۳]


اى مردم! قرآن را تدبّر نمائید و آیات آن‌را بفهمید و در محکمات آن نظر کنید و به دنبال متشابه آن نروید. به خدا قسم! باطن آن‌را براى شما بیان نمی‌کند و تفسیرش را برایتان روشن نمی‌کند مگر این شخصى که من دست او را می‌گیرم و او را به سوى خود بالا می‌برم و بازوى او را می‌گیرم و با دو دستم او را بلند می‌کنم و به شما می‌فهمانم که: هر کس من صاحب اختیار اویم این على صاحب اختیار او است، و او علىّ بن ابی‌طالب برادر و جانشین من است، و ولایتِ او از جانب خداوندِ عزّ و جلّ است که بر من نازل کرده است.
اى مردم! على و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است. هر یک از این دو از دیگرى خبر می‌دهد و با آن موافق است. آنها از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. بدانید که آنان امین‌هاى خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند.
بدانید که من ادا نمودم؛ بدانید که من ابلاغ کردم؛ بدانید که من شنوانیدم؛ بدانید که من روشن نمودم؛ بدانید که خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عزّ و جلّ می‌گویم؛ بدانید که امیرالمؤمنینى جز این برادرم نیست؛ بدانید که امیرالمؤمنین بودن بعد از من، براى احدى جز او حلال نیست.


۴ – معرفى و بلند کردن امیرالمؤ منین(ع) به دست پیامبر(ص)


سپس پیامبر(ص) دستش را بر بازوى على(ع) زد و آن‌حضرت را بلند کرد. و این در حالى بود که امیرالمؤ منین(ع) از زمانى که پیامبر(ص) بر فراز منبر آمده بود یک پلّه پایین‌تر از مکان حضرت ایستاده بود و نسبت به صورت حضرت به طرف راست مایل بود که گویى هر دو در یک مکان ایستاده‌اند.
پس پیامبر(ص) با دستش او را بلند کرد و هر دو دست را به سوى آسمان باز نمود و علىّ(ع) را از جا بلند نمود تا حدّى که پاى آن‌حضرت موازى زانوى پیامبر(ص) رسید. سپس فرمود:
اى مردم! این على است برادر من و وصىّ من و جامع علم من، و جانشین من در امّتم، بر آنان که به من ایمان آورده‌اند؛ و جانشین من در تفسیر کتاب خداوند عزّ و جلّ و دعوت به آن، و عمل کننده به آنچه او را راضى می‌کند، و جنگ کننده با دشمنان خدا و دوستى کننده بر اطاعت او و نهى کننده از معصیت او.


اوست خلیفه رسول خدا، و اوست امیرالمؤمنین و امام هدایت کننده از طرف خداوند، و اوست قاتل ناکثان و قاسطان و مارقان. به امر خداوند می‌گویم: «سخن در پیشگاه من تغییر نمی‌پذیرد».
[۲۴] به امر پروردگارم می‌گویم: خدایا! دوست بدار هر کس على را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس على را دشمن بدارد، و یارى کن هر کس على را یارى کند و خوار کن هر کس على را خوار کند، و لعنت نما هر کس على را انکار کند و غضب نما بر هر کس که حقّ على را انکار نماید.
خدایا! بنا بر آنچه خود فرمودى اعلام داشتم که امامت پس از من براى على ابن أبی‌طالب است و او را به این مقام منصوب نمودم، تا شریعت خود را براى بندگانت به کمال رسانى، و نعمت خود را بر ایشان تمام کنى، و اسلام را دین آنان بپسندى، که خود در قرآن فرموده‌اى: «و هر کس که جز اسلام دینى بجوید هرگز از او پذیرفته نشود و او در آخرت از زیانکاران است»‏.
[۲۵]


۵ – تأکید بر توجه امّت به مسئله امامت


اى مردم! خداوند دین شما را با امامت او کامل نمود. پس هر کس اقتدا نکند به او و به کسانى که جانشین او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قیامت و روز رفتن به پیشگاه خداوند عزّ و جلّ، «چنین کسانى اعمالشان در دنیا و آخرت از بین رفته»
[۲۶] و «در آتش  دائمى خواهند بود».[۲۷] «عذاب از آنان تخفیف نمی‌یابد و به آنها مهلت داده نمی‌شود».[۲۸]
اى مردم! این على است که یارى کننده‌ترین شما نسبت به من و سزاوارترین شما به من و نزدیک‌ترین شما به من و عزیزترین شما نزد من است. خداوند عزّ و جلّ و من از او راضى هستیم. هیچ آیه رضایتى در قرآن نازل نشده است مگر درباره او، و هیچ‌گاه خداوند مؤمنین را مورد خطاب قرار نداده مگر آن‌که ابتدا او مخاطب بوده است؛ و هیچ آیه مدحى در قرآن نیست مگر درباره او، و خداوند در «هَلْ اَتى علَى الاِْنسانِ…»
[۲۹] شهادت به بهشت نداده مگر براى او و این سوره را درباره غیر او نازل نکرده و با این سوره جز او را مدح نکرده است.
اى مردم! او یارى دهنده دین خدا و دفاع کننده از رسول خدا است، و اوست با تقواى پاکیزه هدایت کننده هدایت شده. پیامبرتان بهترین پیامبر و وصیّتان بهترین وصىّ و فرزندان او بهترین اوصیا هستند.


اى مردم! نسل هر پیامبرى از صلب خود او هستند ولى نسل من از صلب على است.
اى مردم! شیطان آدم را با حسد از بهشت بیرون کرد. مبادا به على حسد کنید که اعمالتان نابود شود و قدم‌هایتان بلغزد. آدم به خاطر یک گناه به زمین فرستاده شد در حالى که انتخاب شده خداوند عزّ و جلّ بود، پس شما چگونه خواهید بود در حالى که شمایید و در بین شما دشمنان خدا هستند.
بدانید که با على دشمنى نمی‌کند مگر شقىّ، و با على دوستى نمی‌کند مگر با تقوا، و به او ایمان نمی‌آورد مگر مؤمن مخلص. به خدا قسم! درباره على نازل شده است سوره «والعصر»: «بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، وَ الْعَصْرِ، اِنَّ الاِْنْسانَ لَفی خُسْرٍ…»؛ قسم به عصر، انسان در زیان است، مگر على که ایمان آورد و به حق و صبر راضى شد.
اى مردم! من خدا را شاهد گرفتم «و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم، و بر عهده رسول جز ابلاغ روشن چیزى نیست».
[۳۰] اى مردم! «از خدا بترسید آن‌طور که باید ترسید و از دنیا نروید مگر آن‌که مسلمان باشید».[۳۱]


۶ – اشاره به کارشکنی‌هاى منافقین


اى مردم! ایمان آورید به خدا و رسولش و به نورى که همراه او نازل شده است، «قبل از آن‌که وجوهى را هلاک کنیم و آن صورت‌ها را به پشت برگردانیم»
[۳۲] یا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت کنیم. به خدا قسم! از این آیه قصد نشده است مگر قومى از اصحابم که آنان را به اسم و نسبشان می‌شناسم ولى مأمورم که از آنان پرده‌پوشى کنم. پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حبّ یا بغض نسبت به علىّ می‌یابد.


اى مردم! نور از جانب خداوند عزّ و جلّ در من نهاده شده و سپس در على بن ابی‌طالب و بعد در نسل او تا مهدى قائم که حق خداوند و هر حقّى که براى ما باشد می‌گیرد؛ چرا که خداوند عزّ و جلّ ما را بر کوتاهى کنندگان، معاندان، مخالفان، خائنان، گناهکاران، ظالمان، غاصبان و همه عالمیان، حجّت قرار داده است.
اى مردم! شما را می‌ترسانم و انذار می‌نمایم که من رسول خدا هستم و قبل از من پیامبران بوده‌اند. آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم «عقب گرد می‌نمایید؟ هر کس به عقب برگردد به خدا ضررى نمی‌رساند، و خداوند به زودى شاکرین را پاداش  می‌دهد».
[۳۳] بدانید که على است توصیف شده به صبر و شکر و بعد از او فزندانم از نسل او چنین‌اند.
اى مردم! با اسلامتان بر من منّت مگذارید و به خدا هم منّت نگذارید، که این کار اعمالتان را نابود می‌نماید و خدا بر شما غضب می‌کند و شما را به شعله‌اى از آتش و مس (گداخته) مبتلا می‌کند، پروردگار شما در کمین است.


اى مردم! بعد از من پیشوایانى خواهند بود که «به آتش دعوت می‌کنند و روز قیامت کمک نمی‌شوند».
[۳۴] اى مردم! خداوند و من از آنان بیزار هستیم. اى مردم! آنان و یارانشان و تابعینشان و پیروانشان «در پایین‌ترین درجه آتش‌اند»[۳۵] و چه بد است جاى متکبّران! بدانید که آنان «اصحاب صحیفه» هستند، پس هر یک از شما در صحیفه خود نظر کند.
[راوى می‌گوید: وقتى پیامبر(ص) نام «اصحاب صحیفه» را آورد اکثر مردم منظور حضرت از این کلام را نفهمیدند و برایشان سؤال انگیز شد و فقط عدّه کمى مقصود حضرت را فهمیدند].
اى مردم! من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثتِ آن در نسل خودم تا روز قیامت به ودیعه می‌سپارم، و من رسانیدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجّت باشد بر حاضر و غائب و بر همه کسانى که حضور دارند یا ندارند، به دنیا آمده‌اند یا نیامده‌اند. پس حاضران به غائبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند.


به زودى امامت را بعد از من به عنوان پادشاهى و با ظلم و زور می‌گیرند. خداوند غاصبین و تعدّى کنندگان را لعنت کند! و در آن هنگام است اى جنّ و انس که «می‌ریزد براى شما آن‌که باید بریزد»
[۳۶] و «می‌فرستد بر شما شعله‌اى از آتش و مس [گداخته] و نمی‌توانید آن‌را از خود دفع کنید».[۳۷]
اى مردم! خداوند عزّ و جلّ «شما را به حال خود رها نخواهد کرد تا آن‌که خبیث را از پاکیزه جدا کند، و خداوند شما را بر غیب مطلع نمی‌کند».
[۳۸]
اى مردم! هیچ سرزمین آبادى نیست مگر آن‌که در اثر تکذیبِ [اهل آن آیات الهى را] خداوند قبل از روز قیامت آنها را هلاک خواهد کرد و آن‌را تحت حکومت حضرت مهدى خواهد آورد، و خداوند وعده خود را عملى می‌نماید.


اى مردم! قبل از شما اکثر پیشینیان هلاک شدند، و خداوند آنها را هلاک نمود و اوست که آیندگان را هلاک خواهد کرد. خداى تعالى می‌فرماید: «آیا ما پیشینیان را هلاک نکردیم؟ آیا در پى آنان دیگران را نفرستادیم؟ ما با مجرمان چنین می‌کنیم. واى بر مکذّبین در آن روز».
[۳۹]
اى مردم! خداوند مرا امر و نهى نموده است، و من هم به امر الهى على را امر و نهى نموده‌ام، و علم امر و نهى نزد اوست. پس امرِ او را گوش دهید تا سلامت بمانید، و او را اطاعت کنید تا هدایت شوید و نهى او را قبول کنید تا در راه درست باشید، و به سوى مقصد و مراد او بروید و راه‌هاى بیگانه، شما را از راه او منحرف نکند.

 

۷ – پیروان اهل بیت(ع) و دشمنان ایشان


اى مردم! من راه مستقیم خداوند هستم که شما را به تابعیّت آن امر نموده، و سپس على بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او که امامان هدایت‌اند، به حق هدایت می‌کنند و به یارى حق به عدالت رفتار می‌کنند.
سپس حضرت چنین خواندند: «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، اَلْحَمْدُ لله رَبِّ الْعالَمینَ…» تا آخر سوره [حمد] و سپس فرمودند:
این سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم! درباره ایشان(امامان) نازل شده است. هم به طور عموم و هم به طور خاصّ شامل آنهاست. ایشان دوستان خدایند که «ترسى بر آنان نیست و محزون نمی‌شوند»،
[۴۰] بدانید که «حزب خداوند پیروز است».[۴۱]
بدانید که دشمنان ایشان سفهای گمراه و برادران شیاطین‌اند که «براى فریب مردم همواره گفتارى باطل ولى به ظاهر آراسته و دلپسند به یکدیگر القاء می‌کنند».
[۴۲]
بدانید که دوستان ایشان(اهل بیت) کسانی‌اند که خداوند در کتابش آنان را یاد کرده و فرموده است: «نمی‌یابى قومى را که به خدا و روز قیامت ایمان آورده باشند، و در عین حال با کسانى که با خدا و رسولش ضدّیت دارند روى دوستى داشته باشند…».
[۴۳]


بدانید که دوستان ایشان(اهل بیت) کسانی‌اند که خداوند عزّ و جلّ آنان را توصیف کرده و فرموده است: «کسانى که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمى [چون شرک‏] نیامیختند، ایمنى [از عذاب‏] براى آنان است، و آنان راه یافتگانند».
[۴۴]
بدانید که دوستان ایشان کسانی‌اند که ایمان آورده‌اند و به شک نیفتاده‌اند.
بدانید که دوستان ایشان کسانی‌اند که با سلامتى و در حال امن وارد بهشت می‌شوند، و ملائکه با سلام به ملاقات آنان می‌آیند و می‌گویند: سلام بر شما، «پاکیزه شدید، پس براى همیشه داخل بهشت شوید».
[۴۵]
بدانید که دوستان ایشان کسانى هستند که بهشت براى آنان است و در آن بدون حساب روزى داده می‌شوند.
بدانید که دشمنان ایشان(اهل بیت) کسانی‌اند که به شعله‌هاى آتش وارد می‌شوند، بدانید که دشمنان ایشان کسانی‌اند که از جهنّم در حالى که می‌جوشد صداى وحشتناکى می‌شنوند و شعله کشیدن آن‌را می‌بینند.


بدانید که دشمنان ایشان کسانی‌اند که خداوند درباره آنان فرموده است: «هر گروهى که داخل [جهنم] می‌شود همتاى خود را لعنت می‌کند…».
[۴۶]
بدانید که دشمنان ایشان کسانی‌اند که خداوند عزّ و جلّ می‌فرماید: «هرگاه گروهى در آن افکنده شوند، نگهبانانش از آنان می‌پرسند: آیا شما را بیم‌دهنده‌اى نیامد؟ می‌گویند: چرا، بیم‌دهنده آمد، ولى او را انکار کردیم و گفتیم: خدا هیچ چیز نازل نکرده است؛ شما بیم‌دهندگان جز در گمراهى بزرگى نیستید».
[۴۷]
بدانید که دوستان ایشان(اهل بیت) کسانى هستند که «در پنهانى از پروردگارشان می‌ترسند و براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است».
[۴۸]


اى مردم! چقدر فاصله است بین شعله‌هاى آتش و بین اَجر بزرگ!
اى مردم! دشمن ما کسى است که خداوند او را مذمت و لعنت نموده، و دوست ما آن کسى است که خداوند او را مدح نموده و دوستش بدارد.
اى مردم! بدانید که من نذیر و ترساننده‌ام و على بشارت دهنده است.
اى مردم! بدانید که من مُنذر و برحذر دارنده‌ام و على هدایت کننده است.
اى مردم! من پیامبرم و على جانشین من است.
اى مردم! بدانید که من پیامبرم و على امام و وصىّ بعد از من است، و امامان بعد از او فرزندان او هستند.
بدانید که من پدر آنانم و آنها از صلب او به وجود می‌آیند.


۸ – حضرت مهدى(عج)


بدانید که آخرینِ امامان، مهدى قائم از ماست. اوست غالب بر ادیان، اوست انتقام گیرنده از ظالمین؛ اوست فاتح قلعه‌ها و منهدم کننده آنها؛ اوست غالب بر هر قبیله‌اى از اهل شرک و هدایت کننده آنان.
بدانید که اوست گیرنده انتقام هر خونى از اولیای خدا. اوست یارى دهنده دین خدا.
بدانید که اوست استفاده کننده از دریای عمیق. اوست که هر صاحب فضیلتى را به قدر فضلش و هر صاحب جهالتى را به قدر جهلش نشانه می‌دهد: اوست انتخاب شده و اختیار شده خداوند: اوست وارث هر علمى و احاطه دارنده به هر فهمى.
بدانید که اوست خبر دهنده از پروردگارش، و بالا برنده آیات الهى. اوست هدایت یافته استوار.
اوست که کارها به او سپرده شده است.
اوست که پیشینیان به او بشارت داده‌اند، اوست که به عنوان حجّت باقى می‌ماند و بعد از او حجّتى نیست. هیچ حقّى نیست مگر همراه او، و هیچ نورى نیست مگر نزد او.
بدانید او کسى است که غالبى بر او نیست و کسى بر ضد او کمک نمی‌شود. اوست ولى خدا در زمین، حکم کننده خدا بین خلقش و امین او بر نهان و آشکارش.


۹ – طرح بیعت

اى مردم! من برایتان روشن کردم و به شما فهمانیدم، و این على است که بعد از من به شما می‌فهماند.
بدانید که من بعد از پایان خطابه‌ام شما را به دست دادن با من به عنوان بیعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا می‌خوانم.
بدایند که من با خدا بیعت کرده‌ام و على با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بیعت می‌گیرم خداوند می‌فرماید: «کسانى که با تو بیعت می‌کنند در واقع با خدا بیعت می‌کنند، دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر کس بیعت را بشکند این شکستن بر ضرر خود اوست، و هر کس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظیمى عنایت خواهد کرد».
[۴۹]


۱۰ – حلال و حرام، واجبات و محرّمات


اى مردم! حج و عمره «از شعائر الهى هستند، پس هر کس به خانه خدا به عنوان حجّ یا عمره بیاید براى او اشکالى نیست که بر صفا و مروه بسیار طواف کند».
[۵۰]
اى مردم! به حجّ خانه خدا بروید. هیچ خاندانى به خانه خدا وارد نمی‌شوند مگر آن‌که مستغنى می‌گردند و شاد می‌شوند، و هیچ خاندانى آن‌را ترک نمی‌کنند مگر آن‌که منقطع می‌شوند و فقیر می‌گردند.
اى مردم! هیچ مؤمنى در موقف(عرفات، مشعر، مِنى) وقوف نمی‌کند مگر آن‌که خداوند گناهان گذشته او را تا آن وقت می‌آمرزد، و هرگاه که حجّش پایان یافت اعمالش را از سر می‌گیرد.
اى مردم! حاجیان کمک می‌شوند و آنچه خرج می‌کنند به آنان برمی‌گردد، و خداوند «جزاى محسنین را ضایع نمی‌نماید».
[۵۱]
اى مردم! با دین کامل و با تَفَقُّه و فهم به حجّ خانه خدا بروید و از آن مشاهد مشرّفه جز با توبه و دست کشیدن از گناه برمگردید.


اى مردم! «نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید»
[۵۲] همان‌طور که خداوند عزّ و جلّ به شما فرمان داده است، و اگر زمان طویلى بر شما گذشت و کوتاهى نمودید یا فراموش کردید، على صاحب اختیار شما است و براى شما بیان می‌کند؛ او که خداوند عزّ و جلّ بعد از من او را امین بر خلقش منصوب نموده است. او از من است و من از اویم.
او و آنان که از نسل من‌اند، از آنچه سؤال کنید به شما خبر می‌دهند و آنچه را نمی‌دانید براى شما بیان می‌کنند.
بدانید که حلال و حرام بیش از آن است که من همه آنها را بشمارم و معرفى کنم و بتوانم در یک مجلس به همه حلال‌ها دستور دهم و از همه حرام‌ها نهى کنم. پس مأمورم که از شما بیعت بگیرم و با شما دست بدهم بر این‌که قبول کنید آنچه از طرف خداوند عزّ و جلّ درباره امیرالمؤمنین على و جانشینان بعد از او آورده‌ام که آنان از نسل من و اویند، [و آن موضوع] امامتى است که فقط در آنها به پا خواهد بود، و آخر ایشان مهدى است تا روزى که خداى مدبِّرِ قضا و قدر را ملاقات کند.
اى مردم! هر حلالى که شما را بدان راهنمایى کردم و هر حرامى که شما را از آن نهى نمودم، هرگز از آنها برنگشته‌ام و تغییر نداده‌ام. این مطلب را به یاد داشته باشید و آن‌را حفظ کنید و به یکدیگر سفارش کنید، و آن‌را تبدیل نکنید و تغییر ندهید.


من سخن خود را تکرار می‌کنم: نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و به کار نیک امر کنید و از منکرات نهى نمایید.
بدانید که بالاترین امر به معروف آن است که سخن مرا بفهمید و آن‌را به کسانى که حاضر نیستند برسانید و او را از طرف من به قبولش امر کنید و از مخالفتش نهى نمایید؛ چرا که این دستورى از جانب خداوند عزّ و جلّ و از نزد من است، و هیچ امر به معروف و نهى از منکرى نمی‌شود مگر با امام معصوم.
اى مردم! قرآن به شما می‌شناساند که امامان بعد از على فرزندان او هستند و من هم به شما شناساندم که آنان از نسل من و از نسل اویند. آن‌جا که خداوند در کتابش می‌فرماید: «[امامت] را کلمه باقى در نسل او قرار داد»،
[۵۳]و من نیز به شما گفتم: «اگر به آن دو(قرآن و اهل بیت) تمسّک کنید هرگز گمراه نمی‌شوید».
اى مردم! تقوا را، تقوا را؛ از قیامت برحذر باشید همان‌گونه که خداى عزّ و جلّ فرموده: «زلزله رستاخیز امر عظیمى است!».
[۵۴]
مرگ و معاد و حساب و ترازوهاى الهى و حسابرسى در پیشگاه رب العالمین و ثواب و عقاب را به یاد آورید. هر کس حسنه با خود بیاورد طبق آن ثواب داده می‌شود، و هر کس گناه بیاورد در بهشت او را نصیبى نخواهد بود.


۱۱ – بیعت گرفتن رسمى

اى مردم! شما بیش از آن هستید که با یک دست و در یک زمان، [براى بیعت] با من دست دهید و پروردگارم مرا مأمور کرده است که از زبان شما اقرار بگیرم درباره آنچه منعقد نمودم براى على امیرالمؤمنین و امامانى که بعد از او می‌آیند و از نسل من و اویند، چنان‌که به شما فهماندم که فرزندان من از صلب اویند. پس همگى چنین بگویید: ما شنیدیم و اطاعت می‌کنیم و راضى هستیم و سر تسلیم فرود می‌آوریم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت به ما رساندى درباره امر امامتِ اماممان على امیرالمؤمنین و امامانى که از صلب او به دنیا می‌آیند. بر این مطلب با قلب‌هایمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بیعت می‌کنیم. بر این عقیده زنده‌ایم و با آن می‌میریم و [روز قیامت] با آن محشور می‌شویم. تغییر نخواهیم داد و تبدیل نمی‌کنیم و شک نمی‌کنیم و انکار نمی‌نماییم و تردید به دل راه نمی‌دهیم و از این قول بر نمی‌گردیم و پیمان را نمی‌شکنیم.


تو ما را به موعظه الهى نصیحت نمودى درباره على، امیرالمؤمنین و امامانى که گفتى بعد از او از نسل تو و فرزندان اویند، یعنى حسن و حسین و آنان که خداوند بعد از آن دو منصوب نموده است. پس براى آنان عهد و پیمان از ما گرفته شد، از قلب‌هایمان و جان‌هایمان و زبان‌هایمان و ضمائرمان و دست‌هایمان. هر کس توانست با دست بیعت می‌نماید و گرنه با زبانش اقرار می‌کند. هرگز در پى تغییر این عهد نیستیم و خداوند [در این‌باره] از نفس‌هایمان دگرگونى نبیند.
ما این مطالب را از قول تو به نزدیک و دور از فرزندانمان و فامیلمان می‌رسانیم، و خدا را بر آن شاهد می‌گیریم. خداوند در شاهد بودن کفایت می‌کند و تو نیز بر این اقرار ما شاهد هستى.
اى مردم! چه می‌گویید؟ خداوند هر صدایى را و پنهانی‌هاى هر کسى را می‌داند. پس هر کس هدایت یافت به نفع خودش است و هر کس گمراه شد به ضرر خودش گمراه شده است، و هر کس بیعت کند با خداوند بیعت می‌کند، دست خداوند بر روى دست آنها (بیعت کنندگان) است.


اى مردم! با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با على امیرالمؤمنین و حسن و حسین و امامان از ایشان در دنیا و آخرت، به عنوان امامتى که در نسل ایشان باقى است بیعت کنید. خداوند غدر کنندگان (بیعت شکنان) را هلاک و وفاداران را مورد رحمت قرار می‌دهد. و هر کس بیعت را بشکند به ضرر خویش شکسته است، و هر کس به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند خداوند به او اجر عظیمى عنایت می‌فرماید.
اى مردم! آنچه به شما گفتم بگویید (تکرار کنید)، و به على، به عنوان «امیرالمؤمنین» سلام کنید و بگویید: «شنیدیم و اطاعت کردیم، پروردگارا مغفرت تو را می‌خواهیم و بازگشت به سوى توست».
[۵۵] و بگویید: «حمد و سپاس خداى را که ما را به این هدایت کرد، و اگر خداوند هدایت نمی‌کرد ما هدایت نمی‌شدیم».[۵۶]
اى مردم! فضایل على بن ابی‌طالب نزد خداوند که در قرآن آن‌را نازل کرده بیش از آن است که همه را در یک مجلس بشمارم، پس هر کس درباره آنها به شما خبر داد و معرفت آن‌را داشت او را تصدیق کنید.


اى مردم! هر کس خدا و رسولش و على و امامانى را که ذکر کردم اطاعت کند، به رستگارى بزرگ دست یافته است.
اى مردم! کسانى که براى بیعت با او و قبول ولایت او و سلام کردن به عنوان «امیرالمؤمنین» با او، سبقت بگیرند آنان رستگارانند و در باغ‌هاى نعمت خواهند بود.
اى مردم! سخنى بگویید که به خاطر آن خداوند از شما راضى شود، و اگر شما و همه کسانى که در زمین هستند کافر شوند به خدا ضررى نمی‌رسانند.
خدایا! به خاطر آنچه ادا کردم و امر نمودم، مؤمنین را بیامرز، و بر منکرین که کافرند غضب نما، و حمد و سپاس مخصوص خداوند عالم است.
[۵۷]

 

منبع: اسلام کوئست


[۱] . «أَحاطَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْما»؛ تحریم، ۱٫

[۲]. «بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»؛ ‏آل عمران، ۱۸٫

[۳]. «الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیر»؛ انعام، ۱۰۳٫

[۴]. «هُوَ اللهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُو»؛ حشر، ۲۲٫

[۵]. «کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى»؛ رعد، ۲٫ 

[۶]. «کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى»؛ رعد، ۲٫  «یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهارِ وَ یُکَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّیْلِ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً»؛ زمر، ۵٫ 

[۷]. «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَد»؛ اخلاص، ۳ – ۴٫

[۸]. «لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْد»؛ تغابن، ۱٫

[۹]. «وَ هُوَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیر»؛ تغابن، ۱٫

[۱۰]. «یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْل‏»؛ فاطر، ۱۳٫

[۱۱]. «هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّار»؛ زمر، ۵٫

[۱۲]. مائده، ۶۷٫

[۱۳]. مائده، ۶۷٫

[۱۴]. مائده، ۵۵٫

[۱۵]. «یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِم‏»؛ فتح، ۱۱٫

[۱۶]. «هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِیم‏»؛ نور، ۱۵٫

[۱۷]. توبه، ۶۱٫

[۱۸]. توبه، ۶۱٫

[۱۹]. «یَهْدِی إِلَى الْحَق»؛ یونس، ۳۵٫‏

[۲۰]. «وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِین‏»؛ بقره، ۲۴٫

[۲۱]. «فلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا الله‏»؛ حشر، ۱۸٫

[۲۲]. «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها إِنَّ اللهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُون»؛ نحل، ۹۴٫‏

[۲۳]. «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ الله‏»؛ زمر، ۵۶٫

[۲۴]. «ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی‏»؛ ق، ۲۹٫

[۲۵]. «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِین‏»؛ آل عمران، ۸۵٫

[۲۶]. «أُولئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُم‏»؛ آل عمران، ۲۲٫