حجاب قبل از این که به نفع مردان جامعه و سبب پیشگیری از گمراهی و به گناه افتادن آنان باشد، به نفع زنان است. هرگاه کاری در شریعت واجب می‌ شود، در می‌‌بابیم که مصلحتی در آن نهفته است. همچنین هرگاه رفتاری در شریعت حرام می‌‌شود در می‌‌یابیم که مفسده ای در آن نهفته که نمی‌‌توان از آن به آسانی گذشت، لذا فهم علت همه حرام‌ها و واجب‌ها جز در موارد اندکی که در حوزه علوم تجربی قابل شناخت است، از عهده و توان انسان خارج است.

البته با مراجعه به آیات و روایات معصومین(علیهم السلام) درمی‌یابیم که زن هنگام مواجهه با مرد برای آرامش خاطر خود نیازمند حفاظ و پوششی است که علاوه بر آرامش خاطر، امنیت او حفظ و شأنیت و احترام و مقام انسانی او در جامعه محفوظ شده و مورد سوء استفاده سودجویان قرار نگیرد.

 

دیگر این که، حجاب نقش پیش گیری از تحریک و تهییج بی‌جای مردان دارد که آنها هم در جامعه سلامت مانده و این منفعت به جامعه برگشته؛ زن، مرد و خانواده سالم می‌‌ماند. آیات قرآن مردهایی که محارم نامیده می‌‌شوند، را استثناء کرده و از زنان حفظ حجاب و رعایت حدود در مقابل آنان را همانند مردان بیگانه نخواسته است.

در حالی که متأسفانه گاهی دیده شده که مردانی نسبت به خویشاوندان، نگاه شهوانی و جنسیتی همراه با تلذذ داشته اند و به برخی خطاهای نامشروع اقدام شده است. به همین جهت اگرچه در ادیان آسمانی به جهت حفظ تعادل و دوری از افراط و تفریط مادر و خواهر و مادرزن و برخی دیگر را به عنوان محارم دانسته و به مردان اعتماد شده است اما مرد مجاز نیست که نگاه سوء استفاده داشته باشد و به خانم های محرم، به ویژه مادرزن و یا کسانی که نامحرم هستند اما رفت و آمد با آنان زیاد است؛ مانند خواهرزن، توصیه شده که از جهت اخلاقی مراقبت کنند  و لباس های تحریک آمیز و یا رفتارهای تحریک آمیز نداشته باشند و شدت مجازات گناه با محارم بیشتر از خطا نسبت به دیگران است. لذا، اراده قوی باید حاکم بر روابط شده و نگاه‏ ها کنترل شود.

 

زن پدر و مادر زن چون در جایگاه مادری می‌‌نشینند اگر به پسر شوهر و داماد خویش محرم نباشند هر دو طرف بسیار به زحمت افتاده و این از الطاف خداوند نسبت به بندگان و گشایش و راحتی زندگی آنان است که آنان محرم می‌‌شوند. البته نکته مهمی که در رابطه محارم بسیار باید رعایت شود و این رعایت سبب پیش گیری از تحریکات بی‌جا نسبت به محارم است، رعایت حدود پوشش و روابط است که باید بین پدر و دختر، خواهر و برادر، مادر و پسر، مادرزن و داماد و زن پدر و پسر شوهر صورت گیرد؛ که مراقبت کنند هرگونه پوشش و هر نوع رابطه ای گسترش نداشته باشد. همچنان که در دستورات دینی می‌‌یابیم دختر زمانی که بزرگ می‌‌شود و احساساتش به گونه ای دیگر شکل می‌ گیرد تا آماده ازدواج و به کارگیری احساساتش برای شوهر شود، دیگر صحیح نیست که در آغوش پدر خویش رود و بدن خویش را باید از پدر بپوشاند. البته محدوده پوشش برای محارم با نامحرم تفاوت دارد. مثلاً پوشش موها لازم نیست، اما خودآرایی تحریک کننده و یا لباس های بدن نما و تحریک کننده نیز جایز نیست.

 

در هر صورت محرمیت زن پدر و مادر زن می‌ تواند دلایل متعددی داشته باشد که یکی از آنها آسانی زندگی و یکی قطع طمع از ازدواج با آنهاست تا زندگی توأم با محبت و سلامت به دور از هرگونه نگاه خباثت آلود شکل بگیرد، حال آن که می‌‌بینیم این دلیل برای دختر خاله و عمه و… وجود ندارد. به همین جهت مرد اجازه ازدواج با دختر خاله و… را دارد ولی چنین اجازه ای درباره مادرزن و زن پدر وجود ندارد. ازدواج مادر زن با داماد خود و زن پدر با پسر شوهر خود برای همیشه حرام و برای همیشه به هم محرم هستند.

لازم به ذکر است که دستورات شارع مقدس از حکمت واسعه خداوند سرچشمه می‌‌گیرد و ما قادر به فهم کامل آن نیستیم و با اطمینان از جایگاه صدور حکم خداوند است که به آن عمل می‌‌کنیم. این بهترین دلیل برای اطاعت ماست. آنچه در زندگی مهم است، رعایت چارچوب ها و دوری از ناهنجاری از یک سو و بهره مندی از لذت ها از سوی دیگر است.