سقیفه به معنای ایوانچه ای سقف دار (سایبان دار)( شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۱‌) در ناحیه شمال (غربی) مسجد النبی و با فاصله ای کمتر از یک کیلومتر از خانه حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ قرار داشت این سایبان جمعیتی کمتر از یکصد نفر را در خود جای می داد. آنجا محل اجتماع انصار (مردم مدینه از جمله اوس و خزرج) بود.( حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر اموی، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۱۹).


پس از رحلت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ گروهی از لشکر اسامه جدا شدند و اجازه ندادند پیامبر ضمن یک سند کتبی علی ـ علیه‎ السلام ـ را به عنوان جانشین خود انتخاب کند، ‌آنان، در حالی که علی ـ علیه‎ السلام ـ و بنی هاشم سرگرم مراسم غسل پیغمبر بودند، جسد پیامبر را رها کرده و برای تعیین رئیس خود در سقیفه بنی ساعده گرد آمدند، مهاجرین وانصار در سقیفه هر کدام خود را لایق تر از دیگری می پنداشتند، مردم مکه می گفتند: «اسلام در شهر ما و میان ما آشکار شد، پیامبر از مردم ماست؛ ما خویشاوندان او هستیم، ما پیش از شما این دین را پذیرفته ایم پس زمامدار مسلمانان باید از مهاجرین باشد.» انصار می گفتند: «مکه دعوت پیامبر را نپذیرفت با او به مقابله و دشمنی پرداخت و این ما بودیم که پیامبر را یاری کردیم و اسلام را رونق بخشیدیم و… پس زمامدار باید از انصار باشد. و برخی دیگر از انصار گفتند یک امیر از ما باشد و یک امیر از مهاجرین اما ابوبکر این رأی را نپذیرفت و روایتی جَعلی از پیامبر نقل کرد که فرموده است: «الأئمه من قریش» این حدیث هر چند متن و سند آن دارای اعتبار نبود امّا انصار را ساکت کرد از سوی دیگر دشمنی دیرینه اوس و خزرج نیز در پیشبرد نظر مهاجران موثر واقع شد.( شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۲‌).


در جریان سقیفه، انصار که به دنبال ریاست سعد ابن عباده بودند شکست خوردند که در این میان با بازی سیاسی عمر، توافق کردند که ابوبکر خلیفه شود و بلافاصله با او بیعت کردند و بیشتر حاضران نیز از آنان پیروی نمودند و پس از خروج از سقیفه با شیوه های مختلف، از دیگران بیعت گرفتند و تلاشهای حضرت علی علیه‎ السلام و حضرت زهرا سلام‎الله علیها و برخی از اصحاب پیامبر در برابر غاصبان خلافت راه به جایی نبرد و حکومت ابوبکر تثبیت شد. عده ای به بهانه اینکه با جماعت مسلمین نباید مخالفت کرد مجبور به بیعت شدند و غاصبان با مغالطه و موعظه و تطمیع و تهدید و قتل و ترور و جعل حدیث بیعت اکثریت را در مدّت کوتاهی بدست آوردند که بیعت کنندگان برخی از روی رغبت و برخی با بی میلی و اجبار با ابوبکر بیعت کردند.( رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(ع)، تهران، فرهنگ و اندیشه اسلامی،۱۳۸۰، ج ۸، صصص ۴۰۵، ۴۰۷، ۴۵۵)

 


در این انتخاب، بنی هاشم و برخی از سران مهاجران و انصار و نخبگان با سابقه و فداکار پیامبر اسلام و همچنین خود حضرت علی ـ علیه‎ السلام ـ که جان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بوده و از طرف خداوند به مقام خلافت مسلمین و جانشینی رسول چنین منصوب شده بود، حضور نداشتند.
آثار سقیفه
در پی غصب خلافت، حضرت فاطمه ـ سلام‎الله علیها ـ تنها یادگار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مورد بدترین جسارتها واقع شد و صدمات روحی و جسمی فراوانی به آن بزرگوار وارد شد و این امر تا جایی پیش رفت که حتی منجر به شهادت خود و فرزندش شد.
ایشان در آن روزهای آخر عمر شریفش به عنوان خشم و غضب از انحراف خلافت در پاسخ زنان قریش فرمودند: «از دنیای شما بیزارم و از فراق شما خوشحال، چون حق مرا حفظ نکردید و پیمان و عهد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مراعات نشد و وصیت او پذیرفته نگشت و…».
با غصب خلافت توسط ابوبکر و عمر هر چه مردم از آن سالها دورتر شدند آثار نامطلوب آن بیشتر پدیدار شد و اگر اندیشه پویای علی ـ علیه‎ السلام ـ و ائمه اطهار نبود امروزه چیزی از اسلام مشاهده نمی کردیم.( حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی سیاسی اسلام، ‌نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۲۱).
درپایان کلامی از علامه عسگری نقل می کنیم که به طور خلاصه و زیبا آثار سقیفه را بیان کرده اند:
در اثر اجتماع در آن سقیفه شریعت اسلام پس از پیامبر اکرم (ص) دگرگون شد!
در اثر سقیفه تاریخ اسلام دگرگون شد.
در اثر سقیفه به در خانه فاطمه زهرا(س) آتش بردند و شد آنچه شد.
در اثر سقیفه شمشیر ابن ملجم بر فرق امیر المؤمین علی (ع) فرود آمد.
در اثر سقیفه امام حسن (ع) با زهر شهید شد.
در اثر سقیفه حضرت امام حسین (ع) شهید شد! وزینب (س) ودیگر دختران پیامبر(ص) اسیر شدند!
در اثر آن سقیفه مسیر تاریخ بشریت دگرگون شد.
آثار سقیفه از آن روز تا کنون وتا ظهور حضرت مهدی موعود (عج) ادامه دارد.

 

 

منبع:پرسمان



معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱٫ دانش نامهء امام علی ـ علیه‎ السلام ـ ، ج ۸، زیر نظر علی اکبر رشاد
۲٫ تاریخ تحلیلی اسلام نوشته سیدجعفر شهیدی
۳٫ تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر امویان نوشته علی اکبر حسنی.
۴٫ ماجراى سقیفه، محمدرضا مظفر.
۵٫ مظلومى گمشده در سقیفه.
۶٫ صفحه‏اى از تاریخ سیاسى اسلام، خلیل عزمى.
۷٫ معالم المدرستین، علامه عسگری.