- ثقلین - http://thaqalain.ir -
روزهای شروع فعالیت محمّد بود که یک روز او را دیدم. آمد مغازه، در حالی که پیراهن سفیدش خونی بود. علت را پرسیدم. گفت: «داشتم با موتور از خیابان نظام آباد رد میشدم که یکی را دیدم به دنبال یک دختر راه افتاده و مزاحم او شده و قصد آزارش را دارد. خونم به جوش آمد. آن لکههای خونی که میبینی، نتیجهی درگیری با اوست.»
رسم خوبان ۱۹ – غیرت دینی و تقیّد به ضوابط شرعی، ص ۴۱٫/ چون کوه با شکوه، ص ۶۱٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d9%84%da%a9%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%d9%86/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.