محدوده‌ بودن فرهنگ‌سازی ولیّ شیطان

 یک موقع است که ولیّ شیطان که ظلمت‌پراکنی و فرهنگ‌سازی برای احیاء پستی‌ها می‌کند، محدوده‌ی این فرهنگ‌سازی او کوچک است فقط در حد یک خانه است. مثل یک پدر ظالم که ولیّ یک خانواده است، او هم ولیّ است، ولایت دارد، ظلمت‌پراکنی می‌کند امّا در حد یک خانه، زور او فقط به همین حد می‌رسد. اگر دختر او مثلاً فرض کنید می‌خواهد اهل حجاب و عفاف شود اوّلین کسی که به او متلک می‌اندازد پدرش است که برو این چیزها را دور بینداز، برخورد می‌کند یعنی بستری می‌سازد که او به سمت خوبی نرود. اگر پسر جوان او بخواهد اهل نماز باشد، احیاناً اهل گوش کردن قرآن و خواندن قرآن باشد، می‌گوید این آخوندبازی‌ها را کنار بگذار. ظلمت‌پراکنی او در همین حد است، در حد خانه است. یک موقع است یک مقداری وسیع‌تر است مثل یک کدخدای در یک روستایی است، در آن حد کار می‌کند. یک موقع باز وسیع‌تر است مثل حاکم یک شهری است، یک مقدار وسیع‌تر مثل رئیس یک کشوری در این حد فرهنگ‌سازی می‌کند، گاهی اوقات وسیع‌تر می‌شود مثل یک فردی که حتّی اگر امکان داشته باشد در حد جهانی فرهنگ‌سازی می‌کند، امّا در یک مقطعی از تاریخ.

خاموش شدن نور خدا توسط اولیای شیطان

امّا یک موقع اولیای شیطان به قدری کثیف می‌شوند، به قدری خبیث می‌شوند که می‌خواهد یک شهر، یک کشور، جهان در یک مقطع بلکه کلّ تاریخ را در همه‌ی عصرها و نسل‌ها به لجن بکشد و مشکلی که امام حسین با یزید داشت این بود. آن‌ها می‌خواستند کلّ تاریخ را به لجن بکشند. مشکلی که صدر اسلام، اهل بیت نه فقط امام حسین، قبل از امام حسین، امام حسن قبل از امام حسن امیر المؤمنین؛ مشکل این بود که اولیای شیطان سر بلند کرده بودند نه فقط برای این‌که مدینه را بگیرند، نه فقط برای این‌که یک فدک را بگیرند، فدک مگر چه بود که حضرت زهرا و امیر المؤمنین بخواهند این‌قدر از خود مایه بگذارند، هزینه کنند و در مقابل آن بایستند. فدک یک تکه زمین بود. داستان این نبود که فقط یک عدّه می‌خواستند فدک را بگیرند و حضرت زهرا با تمام توان در مقابل آن‌ها ایستاد، امیر المؤمنین با تمام توان در مقابل آن‌ها ایستاد. فدک که چیزی نبود. داستان فقط گرفتن مدینه نبود؛ داستان این بود که اولیای شیطان می‌خواستند کاری کنند که نور خدا در طول تاریخ خاموش شود و در سوره‌ی نور، آیه‌ی ظلمت، آیه‌ای که معروف به آیه‌ی ظلمت است «أَوْ کَظُلُماتٍ فی‏ بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ»[۱] ظلمت‌های متراکم و انباشه به وجود آمده بود. در روایات است این برای زمان صدر اسلام است، انحرافی که از غدیر شروع شد.


 

[۱]– سوره‌ی نور، آیه ۴۰٫