- ثقلین - http://thaqalain.ir -
والفجر ۹ تمام شده بود. بچههای صدا و سیما رفتند سراغش. بساط مصاحبه را پهن کردند. خبرنگار، رو به دوربین، شروع کرد به صحبت: «ما هم اکنون در خدمت برادر کاوه، فرماندهی فاتح عملیات هستیم.»
محود صورتش سرخ شد. راهش را کشید و رفت. خبرنگار جا خورد، بقیه هم. خبرنگار راه افتاد دنبالش. گفت: «چرا ناراحت شدید برادر کاوه؟»
محمود اشاره کرد به نیروها و گفت: «فاتح عملیات، این بسیجیهای بینام و نشون هستند؛ باید بری با آنها مصاحبه کنی.»
خودش قید مصاحبه را زد.
رسم خوبان ۱۸ – چون مسافر زیستن، ص ۴۳٫/ اسوه، ص ۵۱٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d9%81%d8%a7%d8%aa%d8%ad-%d8%b9%d9%85%d9%84%db%8c%d8%a7%d8%aa/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.