صلوات[۱] دستور خداوند متعال در قرآن مجید است که می‌فرماید: «خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستد اى کسانى که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم [فرمان او] باشید».[۲] پس بندگان خدا وظیفه دارند امر خداوند را اطاعت کرده و بر آنها درود بفرستند. و طبیعی است که این درخواست نزول رحمت و مغفرت توسط مؤمنان از خداوند و مستجاب شدن آن و نزول بیش از پیش رحمت الهی بر آن مخلوق بی‌همتا، نمی‌تواند بی‌نتیجه و بی‌ثمر باشد. بویژه آن‌که خداوند، قبل از این‌که کسی از او درخواست فرستادن صلوات بر پیامبر کند، خود بر او صلوات فرستاده و رحمت و نعمتش را بر او نازل کرده است.
صلوات ما  بر پیامبر اکرم(ص) دارای جنبه‌های مختلفی است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:

۱ – روایات متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد ائمه معصومین(ع) و حتی پیامبر اسلام، از بُعد علمی، به طور مستمر در حال تکامل هستند. طبق این روایات؛ در هر شب جمعه، علم زیادی به دریای علم ایشان اضافه می‌شود. این علم ابتدا به پیامبر(ص) و سپس به امیرالمؤمنین علی(ع) و به ترتیب، به سائر ائمه اعطاء می‌شود.[۳] این ازدیاد در علم، خود نوعی تکامل و بالا رفتن مقام و درجه برای این ذوات مقدس محسوب می‌شود؛ از این‌رو اشکالی وجود نخواهد داشت، اگر بگوییم که این صلوات‌ها و رحمت‌ها، موجب تکامل و بالا رفتن مقام این بزرگواران خواهد شد. لذا امیرالمؤمنین(ع) در خطبه نماز جمعه به اثر صلوات اشاره کرده و می‌فرماید: «خدایا! بر محمد، فرستاده و پیامبرت صلواتی روینده و بالنده بفرست که توسط آن، مقام او را بالا بری».[۴]

۲ – صلوات و درود بر پیامبر در حقیقت، تقدیر و تشکر از زحمات و تلاش‌های پیامبر(ص) و اهل بیت او است که سال‌ها با راستی و درستی در بین جامعه زیسته و همه سختی‌ها و ناملایمات را در راه هدایت بشر تحمل کرده و  اسوه و نمونه انسان کامل شدند. بر این اساس آنان قطعاً مستحق تقدیر و تشکر می‌باشند که کمترین درجه این تشکر ذکر صلوات بر آن‌حضرت می‌باشد. حتی اگر ایشان به این صلوات نیازی نداشته باشند ما به عنوان کسی که از زحمات آنان بهره‌مند هستیم وظیفه داریم که قدرشناس باشیم.

۳ – علامه طباطبایی(ره) درباره فایده صلوات بر پیامبر(ص) گفته‌اند: صلواتی که ما می‌فرستیم اولاً از خودمان چیزی اهدا نمی‌کنیم بلکه به خدا عرض می‌کنیم و از او می‌خواهیم که بر پیامبر و خاندانش رحمت ویژه بفرستد و ثانیاً گرچه این خاندان نسبت به ما محتاج نیستند ولی به ذات اقدس اله ‏نیازمندند و باید دائماً فیض الهی بر آنها نازل شود. ما با این صلوات در واقع خود را به این خاندان نزدیک کرده‌ایم. بعد در ضمن مثالی فرموده‌اند: اگر باغبانی در باغی که همه‎ ‎گل‌ها و میوه‌هایش مِلک صاحب باغ است کار کند و از صاحب باغ حقوق بگیرد و روز عید، یک دسته گل از باغ تهیه کند و به حضور صاحب باغ ببرد آیا عمل او موجب تقرب به‏ صاحب باغ هست یا نه؟ مسلّماً هست. این عمل نشانه ادب باغبان است. صلوات هم ‏ادب ما را ثابت می‌کند واِلاّ ما که از خودمان چیزی نداریم. بلکه از ذات اقدس اله مسئلت ‏می‌کنیم که بر مراتب و درجات این بزرگواران بیفزاید. و همین عرض ادب برای ما باعث تقرّب است.‏[۵]

۴ – برخی با استدلال به این‌که پیامبر خدا(ص) و خاندان پاک او، به بالاترین درجه کمال رسیده‌؛ به گونه‌ای که همه استعدادهای او به فعلیت رسیده است و دیگر راهی برای طی شدن باقی نمانده، معتقدند که صلوات، چندان فایده‌ای برای این وجود نورانی ندارد، بلکه این ما هستیم که محتاج به آن و آثار و برکات صلوات هستیم و فقط ما از آن بهره‌مند خواهیم بود.[۶]
اما با این وجود شاید بتوان گفت؛ اگرچه پیامبر(ص) در مقام ثبوت به بالاترین درجه رسیده است، اما صلوات ما منجر می‌شود که گستره مقام اثبات ایشان وسیع‌تر شود که این خود نوعی ارتقای درجه است.
به عنوان نمونه، مقام والای شفاعت به پیامبر(ص) هدیه شده است، اما شاید با صلوات مؤمنان، حضرتشان افراد بیشتری را تحت شمول شفاعتشان قرار دهد.

 

منبع: اسلام کوئست


پی نوشت ها

[۱]صلوات بر پیامبر(ص) از جانب خدا به معنای فرستادن رحمت بر ایشان است. اما صلوات از جانب فرشتگان به معنای مدح و طلب مغفرت برای او است و صلوات از جانب مؤمنان، به معنای درخواست نزول رحمت از جانب خداوند بر وجود مبارک آن‌حضرت است. طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۶، ص ۳۸۸، قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق

[۲]. احزاب، ۵۶.

[۳]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج ‏۱، ص ۲۵۳- ۲۵۵، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم ۱۴۰۷ق.

[۴]. صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، محقق، مصحح: غفاری، علی اکبر، ج ۱، ص ۴۳۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.

[۵]. بر گفته از: هفته نامه معرفت، فایده صلوات.

[۶]. حسن زاده آملی، حسن، هزار و یک نکته، ص ۱۲۶، تهران، رجا، چاپ پنجم، ۱۳۶۵ش.