معناى صلوات بر آن حضرت این است که: خدایا رحمتت را بر پیامبر و آل او نازل فرما. وقتى رحمت بر حضرت نازل شد به دیگران هم مىرسد چون او مجراى فیض است و اگر بخواهد خیرى به دیگران برسد باید به عنوان رحمت خاصه، نخست بر حضرت نازل شود و سپس به دیگران برسد. على (علیهالسلام)مىفرماید: دعا یا حاجت خود را محفوف (در برگرفته و پیچیده) به صلوات بر رسول خدا کنید؛ زیرا صلوات بر حضرت دعایى مستجاب است و چون به همراه صلوات حاجت خود را خواستهاید، چنین نیست که خداى سبحان یکى از دو حاجت را برآورد و دیگرى را رد کند.[۱]

امام سجاد (علیهالسلام) در صحیفه سجادیه، روش دعا کردن و حاجت خواستن را به ما مىآموزد؛ در بسیارى از فقرات ادعیه آن حضرت صلوات به چشم مىخورد، هر مطلبى را که از خدا مىخواهد قبل یا بعدش صلوات است، چون خدا در پرتو صلوات دعاى همراه آن را نیز مستجاب مىکند.

صلواتى را که خدا و فرشتگان بر پیامبر مىفرستند بر مؤمنان نیز مىفرستند! مؤمن، به جایى مىرسد که خداى سبحان و فرشتگان بر او صلوات مىفرستند! در سوره احزاب هر دو مسئله بازگو شده است، یعنى هم صلوات خدا و ملائکه بر پیامبر و هم صلوات خدا و فرشتگان بر مؤمنان.

صلوات خدا، که صفت فعل او است همان نورانى کردن است، قول خدا همان فعل خدا است، وقتى توفیقى نصیب انسان شد که در فضاى دلش تاریکى احساس نکرد بلکه نورانیتى دید معلوم مىشود صلوات الهى و فرشتگان نصیب او شده است.

خداى متعال در تجلیل از پیامبر مىفرماید: «إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ»[۲] وقتى خدا بخواهد بر پیامبر عظیمالشأن صلوات بفرستد همه فرشتگان را همراه خود ذکر مىکند، مثل این که وقتى مهمان عزیزى وارد شهرى مىشود و شخصیتى بخواهد از او به نحو احسن تجلیل کند با همه دوستان و آشنایانش به دیدار او مىروند.

لیکن خداى متعال در تجلیل از مؤمنان و صلوات بر آنان، مىفرماید: «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»[۳] یعنى خدا جدا و فرشتگان جدا بر مؤمنان درود مىفرستند.

تفاوت دیگر در این است که درباره پیامبر نفرمود که ما بر او صلوات مىفرستیم تا او را از ظلمت خارج و به نور برسانیم؛ زیرا او خود نور است و مصداق کامل آیه: «وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النّاسِ»[۴] است ولى درباره مؤمنان مىفرماید: خداوند بر شما درود مىفرستد و فرشتگان نیز، تا شما را از ظلمتها به نور خارج کنند؛ معلوم مىشود صلوات خدا یعنى نورانى کردن و اگر این فیض قطع شود و خداوند بر کسى درود نفرستد، او در ظلمت خواهد ماند.

باید خود را با این معیار بسنجیم که اگر توفیق اطاعت و انجام تکالیف شرعى نصیب ما شد و از احکام و آداب عبادات کم و بیش به حکمت آنها ره یافتیم، بدانیم که صلوات خدا و فرشتگان نصیب ما شده است و گرنه لغزش داشته و گرفتار گناه شدهایم.

وقتى مؤمن از این راه نورانى شد هم راه خود را مىبیند و هم مىتواند راهبر باشد و به دیگران راه را نشان دهد. على (علیهالسلام)مىفرماید: «لَیْسَ فِى الْبَرْقِ الْخطِفِ مُسْتَمْتِعٌ لِمَنْ یَخُوضُ فِى الظُّلْمَهِ»[۵] انسانى که در تاریکى فرو رفته، و مسافرى که در شب تاریک ره گم کرده براى او رعد و برق لحظهاى مفید نخواهد بود، او با یک لحظه برق آسمانى راهى به جایى نمىبرد. انسان دنیازده هم مانند گرفتارى است که در تاریکى فرو رفته باشد براى چنین شخصى اگر گاهى نورى در دلش جهید و خاموش شد چندان مفید نیست.

ذیل آیه: «وَ ما تَشئون إِلاّ أَنْ یَشاءَ اللّهُ»[۶] روایتى شریف از معصوم (علیهاالسلام)نقل شده که فرمود: «بَلْ قُلوُبُنا اَوْعِیَهٌ لِمَشِیَّهِ اللّه»[۷] دلهاى ما ظرف اراده خدا است، خداى سبحان اگر بخواهد در جهان، کار مشخصى انجام دهد با اراده انجام مىدهد و اراده خدا صفت فعل و زاید بر ذات او است و در موجودى ممکن و مظهر ظهور مىکند، آن مظهر قلب معصوم اولیاى الهى است.

لذا مرحوم استاد علامه طباطبایى قدسسره مىفرمودند: معناى صلوات بر محمد و آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) این است که خدایا! رحمتت را بر آنان فرو فرست که از آنان به ما برسد، اگر بخواهد رحمتى ببارد ابتدا بر این خاندان مىبارد و سپس به دیگران مىرسد لذا طلب رحمت کردن مستلزم اجابت دعا است.

مرحوم سید حیدر آملى این سخن بلند را نقل مىکند و به محقق طوسى هم منسوب است که درباره حضرت ولى عصر (ارواحنا فداه) گفته مىشود: «بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»[۸] به یمن وجود امام عصر (عجل اللّه فرجه الشریف) جهانیان روزى مىخورند و به پاس وجود آن حضرت آسمان و زمین برجا است. پس همه برکات از این خانواده به سایرین مىرسد.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – نهجالبلاغه، حکمت ۳۶۱٫

[۲] – سوره احزاب۳۳: آیه ۵۶٫

[۳] – سوره احزاب۳۳: آیه ۴۳٫

[۴] – سوره انعام۶: آیه، ۱۲۲٫

[۵] – نهجالبلاغه ابن ابى الحدید، ج ۲۰، ص ۴۳۵، ملحقات حکمت ۱۶۵٫

[۶] – سوره انسان۷۶: آیه ۳۰٫

[۷] – بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۳۳۶٫

[۸] – مفاتیح الجنان، دعاى عدیله.