- ثقلین - http://thaqalain.ir -

صافش می‌کنیم تا خودِ کربلا!
شهید حسن امیری

بار اوّل که رفتم تبلیغات، دیدم بچّه‌ها بی‌حال‌اند و ناراحت. یکی می‌گفت: «چرا عمو نیامد؟»

یکی می‌گفت: «پس عمو کی می‌آید؟»

همه سراغ عمو را می‌گرفتند. از یکی پرسیدم: «عمو کیه که همه دنبالش می‌گردند؟»

گفت: «دو سه روز دیگر می‌آید، می‌بینیش.»

چند روز بعد پیرمردی آمد، همه ریختند سرش، بوسیدنش. گفتم: «چه خبره؟ کی آمده؟»

گفتند: «عمو حسن.»

عمو حسن را دیدم؛ با دوچرخه و یک خورجین پر از خوراکی. گفتم: «آخر عمو، بیابانِ ناهموار خدا که جای دوچرخه نیست.» گفت: «صافش می‌کنیم بچّه جان. باش تا ببینی که تا خود کربلا صافش می‌کنیم.»


رسم خوبان ۱۰- روحیه،  ص ۷۷٫/ یادگاران ۱۵، صص ۶۱ ۶۰٫

 


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b5%d8%a7%d9%81%d8%b4-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%da%a9%d9%86%db%8c%d9%85-%d8%aa%d8%a7-%d8%ae%d9%88%d8%af%d9%90-%da%a9%d8%b1%d8%a8%d9%84%d8%a7/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.