دقت کنیدکه شیطان در صف فرشتگان بود نه جزو فرشتگان. به عبارت دیگر شیطان را در صف ملائکه راه داده بودند نه این که از نظر جنس هم جزو فرشتگان باشد.

قران صریحا می گوید کان من الجن یعنی شیطان از جن بود. این کلام میرساند که فرشته نبوده است. به همین دلیل شیطان چون جزو فرشتگان نبود تمردکرد و ملائکه چون مطیع اوامر الهی بودند اطاعت کردند.(دقت کنید این باور که شیطان جزو فرشتگان بود نظر تورات است نه قران)
اشتباه طاهری هم دقیقا در همین نکته است که تصور کرده شیطان جزئی از وجود آدمی است در حالی که شیطان خودش وجودی مستقل دارد و از بیرون دارد آدمی را به بدی دعوت میکند. آن چیزی که جزو وجود آدمی است نفس اماره است نه شیطان. از همین جا پاسخ مطلبی که در متن سوال آورده اید معلوم میشود. یعنی برای این که وجود انسان دو قطبی باشد (قطب خداخواه و قطب هوس طلب) وجود نفس اماره کافی است و شیطان در حقیقت تشدید کننده نفس اماره است. چنان که ملائکه هم تشدیدکننده قطب خیراند. یعنی هر کدام از شیطان و ملائکه کمک کار یکی از آن دو قطب اند، یکی کمک کار نفس اماره است و یکی کمک کار فطرت خداخواهی انسان.

 

منبع:پرسمان