در این زمینه روایاتی وجود دارد:
الف. ابن ابی الحدید از امام علی(ع) نقل می‌کند:
«
در زمان رسول خدا(ص) جزئی از ایشان محسوب می‌شدم. مردم هم‌چنانکه در افق آسمان به ستارگان نگاه می‌کنند به من نگاه می‌کردند. سپس روزگار از من چشم پوشاند و مرا هم‌سنگ این و آن قرار داد و بعد از آن نیز هم‌ردیف پنج نفر دیگر- در شورا – قرار داد که بالاترینشان عثمان بود. گفتم عجب بد شد، روزگار به این هم بسنده نکرد تا این‌که مرا تنزّل داد و قرین افرادی چون معاویه و عمرو عاص قرار داد».[۱]
ب. در کتاب «حدیقه الشیعه» منسوب به «مقدس اردبیلی» نیز روایتی با این متن وجود دارد: «الدهر انزلنى ثم انزلنى ثم انزلنى حتى قیل معاویه و على!؟»؛ روزگار، مرتبه مرا پایین آورد، پایین آورد، پایین آورد به حدى که مرا با معاویه برابر گردانید.[۲]

 

منبع: اسلام کوئست


پی نوشت ها

[۱]. ابن‏ أبی ‏الحدید، شرح ‏نهج ‏البلاغه، ج ۲۰ ، ص ۳۲۶، قم، نشر کتابخانه عمومى آیه الله مرعشى نجفى، چاپ اول، ۱۳۳۷ش.

[۲]. مقدس اردبیلی، احمد، حدیقه الشیعه، ج ‏۱، ص ۲۰۸، قم، انتشارات انصاریان‏، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش‏.‏