- ثقلین - http://thaqalain.ir -

شهی که بود ز جانها لطیف تر بدنش
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام؛ شاعر:سید محمدباقر جندقی واعظ

شهی که بود ز جانها لطیف تر بدنش

نمود همچو زمرد ز زهر کینه تنش

امام دوم و سبط رسول و پور بتول

که ذوالجلال بنامید از ازل حسنش

روا نبود که آبش به زهر آلایند

کسی که فاطمه دادی ز جان خود لبنش

ز بس که جام بلا نوش کرد و صبر نمود

فزون ز جد و پدر بود گوئیا محنش

چه ناسزا که از آن قوم نانجیب شنید

که بود سخت تر از تیر و نیزه بر بدنش

شنید آن همه دشنام و در جواب عدو

نگفت غیر صفا حرفی از لب و دهنش

خبیثی آمد و خنجر به ران آن شه زد

که اوفتاد ز مرکب به خاک تیره تنش

کمان ز کینه کشیدند بر جنازه ی او

که پاره پاره ز پیکان تیر شد کفنش

مصائبی که بر آن سبط مستطاب رسید

هزار یک نتواند نوشت کلک منش

 

شاعر:سید محمدباقر جندقی واعظ


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b4%d9%87%d9%8a-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d9%88%d8%af-%d8%b2-%d8%ac%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%a7-%d9%84%d8%b7%d9%8a%d9%81-%d8%aa%d8%b1-%d8%a8%d8%af%d9%86%d8%b4/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.