- ثقلین - http://thaqalain.ir -

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام ۱۰
به روایت طبری

طبری با سند خود از حمید بن مسلم نقل می‌کند:

آن روز با گوش خودم شنیدم که حسین (ع) می‌گفت: پسرم! خدا بکشد کشندگان تو را. چقدر گستاخند به خدا و هتک حرمت پیامبر! پس از تو خاک بر سر دنیا! گوید: گویا می‌بینم زنی را که مثل خورشید می‌درخشد، شتابان از خیمه بیرون آمد و ندا داد: برادر جان! برادر زاده‌! پرسیدم: او کیست؟ گفتند: زینب دختر فاطمه‌ی زهرا (ع) است. آمد و خود را روی جسد علی اکبر افکند. حسین (ع) آمد و دست او را گرفت و به خیمه برگرداند. حسین (ع) به طرف فرزندش رفت. جوانان هم به طرف او آمدند. فرمود: برادرتان را بردارید. او را از محلّ شهادتش برداشته، جلوی خیمه‌‌ای بردند که در برابر آن می‌جنگیدند.

 

 

قال الطّبری:

قال أبو مخنف: حدّثنی سلیمان بن أبی راشد، عن حمید بن مسلم الأزدیّ، قال: سمع أُذنی یومئذ من الحسین یقول: قَتَلَ اللّه ُ قَوماً قَتَلوکَ یا بُنَیَّ! ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ و عَلَى انتِهاکِ حُرمَهِ الرَّسولِ! عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَاء. قال: و کأنی أنظر إلی إمرأه خرجت مسرعهً کأنها الشّمس الطّالعه تنادی: یا أُخَیّاه! و یا بن أُخیّاه! قال: فسألتُ علیها، فقیل: هذه زینب ابنه فاطمه ابنه رسول الله (ص) فجاءت حتّی أکبّت علیه، فجاءها الحسین فأخذ بیدها فرّدها إلی الفسطاط، و أقبل الحسین إلی ابنه، و أقبل فتیانه إلیه، فقال: اِحملوا أخاکم، فحملوه من مصرعه حتّی وضعوه بین یدی الفسطاط الّذی کانون یقاتلون أمامه.[۱]


[۱]– تاریخ الطّبری ۳: ۳۳۱، مقتل الخوارزمی ۲: ۳۱، الارشاد: ۲۳۹، الکامل فی التّاریخ ۲: ۵۶۹، تسلیه المجالس و زینه المجالس ۲: ۳۱۳، عنه البحار ۴۵: ۴۳ مع اختلاف فی بعض العبارات.


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b4%d9%87%d8%af%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%87%d9%84-%d8%a8%db%8c%d8%aa-%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%87-%d8%a7%d9%84%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%a7%da%a9%d8%a8-10/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.