- ثقلین - http://thaqalain.ir -
محمّد بن ابی طالب گوید:
حدیثی دیدم که ابن وهب، مسیحی بود. او و مادرش به دست امام حسین (ع) مسلمان شدند. در جنگ، ۲۴ پیاده و ۱۲ سواره را کشت، آنگاه اسیر شد. او را نزد عمر سعد بردند. گفت: سخت میجنگیدی! آنگاه دستور داد گردنش را زدند و سر او را به طرف لشکرگاه امام پرتاب کردند. مادرش آن سر را گرفت و بوسید. سپس آن را به طرف سپاه عمر سعد پرتاب کرد. به مردی خورد و او را کشت. پس از آن چوب خیمه را برداشت و حمله کرد و دو نفر را به هلاکت رساند. امام حسین (ع) به او فرمود: امّ وهب برگرد! تو و پسرت در بهشت همراه پیامبر خدایید. جهاد بر زنان نیست. او برگشت، در حالی که میگفت: خدایا! ناامیدم مکن. امام به او فرمود: امّ وهب! خدا امدیت را ناامید نمیکند.
قال محمّد بن أبی طالب:
و رأیت حدّیثا أنّ وهب هذا کان نصرانیّاً، فأسلم [هو و أمّه] على یدی الحسین (ع) فقتل فی المبارزه أربعه و عشرین رجلاً و اثنی عشر فارساً، ثمّ أخذ أسیراً، فأتی به عمر بن سعد، فقال: ما أشدّ صولتک! ثمّ أمر فضربت عنقه، و رمی برأسه إلى عسکر الحسین (ع)، فأخذت أمّه الرّأس فقبّلته، ثمّ رمت بالرأس إلى عسکر ابن سعد فأصابت به رجلاً فقتلته، ثمّ شدّت بعمود الفسطاط فقتلت [به] رجلین.
فقال لها الحسین: ارجعی یا أمّ وهب، أنت و ابنک مع رسول الله (ص) فی الجنّه، فإنّ الجهاد مرفوع عن النّساء، فرجع و هی تقول: إلهی لا تقطع رجائی.
فقال لها الحسین (ع): لا یقطع الله رجاک یا أم وهب.[۱]
[۱]– تسلیه المجالس و زینه المجالس ۲: ۲۸۷، البحار ۴۵: ۱۷، العوالم ۱۷: ۲۶۱٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b4%d9%87%d8%a7%d8%af%d8%aa-%d8%a7%d8%b5%d8%ad%d8%a7%d8%a8-%d8%b9%d8%a8%d8%af-%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%a8%d9%86-%d8%b9%d9%85%db%8c%d8%b1-3/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.