- ثقلین - http://thaqalain.ir -
باز آیدم نسیم ز بستان کربلا[۱]
دارد حکایت از گل و ریحان کربلا
بگْشوده است خازن جنّت مگر دری
ازباغ خُلد و روضهی رضوان کربلا؟
یا بر زمین چکیده از آن خون که ریختند
اهل عِناد[۲] در صف میدان کربلا؟
آید به گوش نالهی طفلان که میدوند
از خوف دشمنان ز بیابان کربلا
مانند شمع سوزم و ریزم ز چشم، اشک
یاد آورم ز شمع شبستان کربلا
روزی که جان دهیم به یاد تو جان دهیم
ما راست قبله، خاک درخشان کربلا
روزی که سر ز خاک بر آریم، آرزوست
نور جمال صاحب ایوان کربلا
فطرس! سلام ما برسان چون که بگذری
بر تربت مطهّر سلطان کربلا
این چند بیت، تحفهی مور است و «آیتی»
آورده[۳] است نزد سلیمان کربلا
منابع: صد سال شعر خراسان، اثرآفرینان، نغمههای پیروزی، دیوان درّ غلطان
[۱]. دیوان درّ غلطان، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۳٫
[۲]. دشمنی، ستیزگی، خصومت، ستیزه.
[۳]. در دیوان وی «کآورده» ضبط شده که در مفهوم و معنا، نیازی به حرف ربط کاف نیست؛ لذا در متن، تصحیح شدهی آن آمده است.
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c%d8%9b-%d8%a2%db%8c%d8%aa%db%8c-%d8%a8%db%8c%d8%b1%d8%ac%d9%86%d8%af%db%8c/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.