در این کتاب نورانی، مرحوم علامه ابن فهد حلی، بخشی [از] اموری که مانع استجابت دعا می شود را در آئینه روایات اهل بیت عصمت و طهارت به ما ارائه فرمودند. تا ما حواسمان را جمع نمائیم و بدانیم که دعا اقتضای ارتباط با خدا را دارد، ولی گاهی عایق دارد، مانع دارد، دیواری بین ما و خدا حائل می شود. و مانع صعود صدای ما به سوی حق تعالی می گردد. قلب ما محجوب است، قلب ما مغلول است و با یک همچین مشکلاتی توقع استجابت دعا بی جاست.

متن کتاب نورانی عده الداعی

المتحمل لمظالم العباد و تبعات المخلوقین‏، مردود الدعاء.[۱]

فَعَنْهُمْ ع فِیمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ عِیسَى ع‏ یَا عِیسَى قُلْ لِظَلَمَهِ بَنِی إِسْرَائِیلَ غَسَلْتُمْ وُجُوهَکُمْ وَ دَنَّسْتُمْ قُلُوبَکُمْ أَ بِی تَغْتَرُّونَ أَمْ عَلَیَّ تَجْتَرِءُونَ تَتَطَیَّبُونَ بِالطِّیبِ لِأَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَجْوَافُکُمْ عِنْدِی بِمَنْزِلَهِ الْجِیَفِ الْمُنْتِنَهِ کَأَنَّکُمْ أَقْوَامٌ مَیِّتُونَ یَا عِیسَى قُلْ لَهُمْ قَلِّمُوا أظافرکم [أَظَافِیرَکُمْ‏] مِنْ کَسْبِ الْحَرَامِ وَ أَصِمُّوا أَسْمَاعَکُمْ عَنْ ذِکْرِ الْخَنَى‏ [الْفَحْشَاءِ] وَ أَقْبِلُوا عَلَیَّ بِقُلُوبِکُمْ فَإِنِّی لَسْتُ أُرِیدُ صُوَرَکُمْ یَا عِیسَى قُلْ لِظَلَمَهِ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَاتَدْعُونِی وَ السُّحْتُ‏ تَحْتَ أَقْدَامِکُمْ وَ الْأَصْنَامُ فِی بُیُوتِکُمْ فَإِنِّی آلَیْتُ‏ أَنْ أُجِیبَ مَنْ دَعَانِی وَ إِنَّ إِجَابَتِی إِیَّاهُمْ لَعْناً لَهُمْ حَتَّى یَتَفَرَّقُوا.

وَ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ‏ أَوْحَى اللَّهُ إِلَیَّ أَنْ یَا أَخَا الْمُرْسَلِینَ وَ یَا أَخَا الْمُنْذِرِینَ أَنْذِرْ قَوْمَکَ لَا یَدْخُلُوا بَیْتاً مِنْ بُیُوتِی وَ لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِی عِنْدَ أَحَدٍ مِنْهُمْ مَظْلِمَهٌ فَإِنِّی أَلْعَنُهُ مَا دَامَ قَائِماً یُصَلِّی بَیْنَ یَدَیَّ حَتَّى یَرُدَّ تِلْکَ الْمَظْلِمَهَ فَأَکُونُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ أَکُونُ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ یَکُونُ مِنْ أَوْلِیَائِی وَ أَصْفِیَائِی وَ یَکُونُ جَارِی مَعَ‏ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ [وَ الصَّالِحِینَ‏] فِی الْجَنَّهِ.

وَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع‏ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى عِیسَى قُلْ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ لَا یَدْخُلُوا بَیْتاً مِنْ بُیُوتِی إِلَّا بِأَبْصَارٍ خَاشِعَهٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَهٍ وَ أَیْدٍ تَقِیَّهٍ- وَ أَخْبِرْهُمْ أَنِّی لَا أَسْتَجِیبُ لِأَحَدٍ مِنْهُمْ دَعْوَهً وَ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِی لَدَیْهِ مَظْلِمَهٌ «۴».

 

متن سخنان استاد

[فَعَنْهُمْ علیهم السلام فِیمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ عِیسَى علیه السلام ‏ یَا عِیسَى قُلْ لِظَلَمَهِ بَنِی إِسْرَائِیلَ غَسَلْتُمْ وُجُوهَکُمْ وَ دَنَّسْتُمْ قُلُوبَکُمْ أَ بِی تَغْتَرُّونَ أَمْ عَلَیَّ تَجْتَرِءُونَ تَتَطَیَّبُونَ بِالطِّیبِ لِأَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَجْوَافُکُمْ عِنْدِی بِمَنْزِلَهِ الْجِیَفِ الْمُنْتِنَهِ کَأَنَّکُمْ أَقْوَامٌ مَیِّتُونَ یَا عِیسَى قُلْ لَهُمْ قَلِّمُوا أظافرکم [أَظَافِیرَکُمْ‏] مِنْ کَسْبِ الْحَرَامِ وَ أَصِمُّوا أَسْمَاعَکُمْ عَنْ ذِکْرِ الْخَنَى‏ [الْفَحْشَاءِ] وَ أَقْبِلُوا عَلَیَّ بِقُلُوبِکُمْ فَإِنِّی لَسْتُ أُرِیدُ صُوَرَکُمْ یَا عِیسَى قُلْ لِظَلَمَهِ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَاتَدْعُونِی وَ السُّحْتُ‏ تَحْتَ أَقْدَامِکُمْ وَ الْأَصْنَامُ فِی بُیُوتِکُمْ فَإِنِّی آلَیْتُ‏ أَنْ أُجِیبَ مَنْ دَعَانِی وَ إِنَّ إِجَابَتِی إِیَّاهُمْ لَعْناً لَهُمْ حَتَّى یَتَفَرَّقُوا.]

«فَعَنْهُمْ علیهم السلام»(۲:۱۲) از ائمه اهل بیت سلام خدا برآنها باد در مورد موعظه هایی که حناب عیسی ابن مریم به قوم خودش داشت این جور نقل شده «فِیمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ عِیسَىعلیه السلام» در موعظه هایی که خدا به حضرت عیسی موعظه فرموده اینطور آمده: «یَا عِیسَى قُلْ لِظَلَمَهِ بَنِی إِسْرَائِیلَ غَسَلْتُمْ وُجُوهَکُمْ وَ دَنَّسْتُمْ قُلُوبَکُمْ» جناب عیسی مامور شد تا به کسانی که در بنی اسرائیل ظلمه بودند، اهل ستم به یکدیگر بودند، به آنها بفرماید: «غَسَلْتُمْ وُجُوهَکُمْ».(۳:۰۸) شما صورتهایتان را شسته اید، ولی دلهایتان را آلوده کرده اید: «دَنَّسْتُمْ قُلُوبَکُمْ».

«أَ بِی تَغْتَرُّونَ» (۳:۲۴) آیا خودتان را در ارتباط با من گول می زنید؟ «أَمْ عَلَیَّ تَجْتَرِءُونَ» یا به من جرأت دارید، حریم من را حفظ نمی کنید؟! خدا می گوید ها. «تَتَطَیَّبُونَ بِالطِّیبِ لِأَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَجْوَافُکُمْ عِنْدِی بِمَنْزِلَهِ الْجِیَفِ الْمُنْتِنَهِ» شما ظاهرتان را عطر می زنید، برای اهل دنیا، خودتان را خوشبو می کنید، ولی جوف شما، باطن شما، پیش من از جیفه هم بد بو تر است. باطنتان را خراب کردید، بد بو کردید، باطنتان متعفن شده [است]. (۴:۱۰) اما ظاهرتان را خوشبو می کنید.

«کَأَنَّکُمْ أَقْوَامٌ مَیِّتُونَ» شما ظاهرتان زنده است، ولی دلهایتان مرده است، باطنتان جیفه بد بویی شده [است]. «یَا عِیسَى قُلْ لَهُمْ قَلِّمُوا أظافرکم [أَظَافِیرَکُمْ‏] مِنْ کَسْبِ الْحَرَامِ وَ أَصِمُّوا أَسْمَاعَکُمْ عَنْ ذِکْرِ الْخَنَى‏ [الْفَحْشَاءِ]»(۴:۴۲) عیسی به قوم خودت بگو که به مال حرام انگشت نزنید و گوشتان را از شنیدن حرفهای رکیک و فحش باز دارید. یعنی با اهل گناه که زبانشان حساب و کتاب ندارد، با اینها معاشرت نکنید.

«وَ أَقْبِلُوا عَلَیَّ بِقُلُوبِکُمْ»(۵:۱۲) دلتان را متوجه من بکنید، «فَإِنِّی لَسْتُ أُرِیدُ صُوَرَکُمْ» ظاهر سازی می کنید، عبادتهای زبانی دارید. من به ظاهر نگاه نمی کنم من به دلتان نگاه می کنم! «یَا عِیسَى قُلْ لِظَلَمَهِ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَاتَدْعُونِی وَ السُّحْتُ‏ تَحْتَ أَقْدَامِکُمْ وَ الْأَصْنَامُ فِی بُیُوتِکُمْ»(۵:۴۳) به این ظلمه های بنی اسرائیل، به این اهل ظلم در بنی اسرائیل، بگو من را نخوانید، شما صدایتان را به سوی من بلند می کنید، دعا می کنید؛ در حالی که مال حرام زیر پایتان است، زندگی تان حرام است.

«وَ الْأَصْنَامُ فِی بُیُوتِکُمْ» بت ها را در خانه هایتان گذاشتید، در خانه های دل یا در خانه های ظاهری یک چیزی دلتان را می برد. این طلا و جواهرات، این خانه های آنچنانی برای شما بت است. «فَإِنِّی آلَیْتُ‏ أَنْ أُجِیبَ مَنْ دَعَانِی وَ إِنَّ إِجَابَتِی إِیَّاهُمْ لَعْناً لَهُمْ حَتَّى یَتَفَرَّقُوا.»(۶:۳۰) من قسم خوردم که هر کس من را بخواند، جواب بدهم ولی به هر کسی یک نوع اجابت نمی کنم. اینهایی که زیر پایشان مال حرام است و دلبرهایشان در خانه هایشان گذاشته شده؛ و دلی به من ندادند و دلهایشان، صنم هایشان است. اجابت من در برابر دعای آنها لعن من است. من اینها را لعن می کنم تا متفرق بشوند. پناه بر خدا!

 

«وَ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ‏ أَوْحَى اللَّهُ إِلَیَّ أَنْ یَا أَخَا الْمُرْسَلِینَ وَ یَا أَخَا الْمُنْذِرِینَ أَنْذِرْ قَوْمَکَ لَا یَدْخُلُوا بَیْتاً مِنْ بُیُوتِی وَ لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِی عِنْدَ أَحَدٍ مِنْهُمْ مَظْلِمَهٌ.» (۷:۳۵) وجود مبارک پیامبرصلی الله علیه و آله ما فرمود: خداوند متعال به من وحی کرد با این عبارت. ای کسی که برای همه مرسلین تو برادری کردی، و برای همه هشدار دهندگان برادری، قوم خودت را هشدار بده، به اینها بگو به هیچ بیتی از بیوت من وارد نشوید، این مسجد ها خانه خداست؛ محل های عبادت، خانه حق تعالی است. وقتی می خواهید به خانه من بیائید، با حالی بیائید که حق هیچ کسی بر گردن شما نباشد. شما به بندگان من ظلم بکنید و مظلمه در عُهده شما، در ذمه شما باشد؛ بعد هم وارد خانه من بشوید، فکر می کنید، آدم های مقدسی هستید؟

«فَإِنِّی أَلْعَنُهُ مَا دَامَ قَائِماً یُصَلِّی بَیْنَ یَدَیَّ حَتَّى یَرُدَّ تِلْکَ الْمَظْلِمَهَ.»(۸:۳۷) من کسی که حقوق بندگانم به عده اش هست، حق بنده های من را ضائع کردند، بعد هم می آیند و با همان حال، جلوی من می ایستند، من اینها را لعن می کنم. «فَإِنِّی أَلْعَنُهُ» من آنها را لعن می کنم، مادامی که به پا ایستاده، به حساب خودش دارد پیش من عبادت می کند.

 

ثمره ادای حقوق ناس

تا کی لعنش می کنم؟ «حَتَّى یَرُدَّ تِلْکَ الْمَظْلِمَهَ.»(۹:۱۵) تا اینکه این حق الناس را ادا کند. این ظلمی که به کسی کرده، [برود] او را راضی کند. «فَأَکُونُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ» اگر این رشته حقوق الناس را توانست قطع بکند و حقوق بندگانم را ادا بکند، آنوقت من گوش او می شوم؛ و من چشم او می شوم. «وَ یَکُونُ مِنْ أَوْلِیَائِی» این پاک شدن از حقوق مردم، اینقدر انسان را پیش خدا عزیز می کند که خدای متعال به او گوش حق شنو می دهد. چشم حق بین به او می دهد. و نتیجه اش این می شود که « وَ یَکُونُ مِنْ أَوْلِیَائِی وَ أَصْفِیَائِی»(۱۰:۰۳) او را از اولیاء خودم، او را از اصفیاء، کسانی که من خودم صافشان می کنم، زلالشان می کنم [قرار می دهم.] «وَ یَکُونُ جَارِی مَعَ‏ «النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ [وَ الصَّالِحِینَ‏]»[۲] فِی الْجَنَّهِ.» عجب وعده ای پیغمبر می دهد.

بیائید برای آنهایی که دسترسی داریم، حقی به گردن ما دارند، امشب تصمیم بگیریم آنها را از خودمان راضی کنیم و آنهایی هم که دستمان به ایشان نمی رسد، حساب و کتابی برایشان باز کنیم. یا بعضی از عبادت هایمان را به آنها هدیه کنیم یا بخشی از مالمان را به عنوان ردّ مظالم به فقرا بدهیم.(۱۰:۴۵) ولی ثوابش مال صاحب حقمان باشد، تا وعده هایی که خدا به پیغمبرش داده و پیغمبر در نهایت این جمله می فرماید: «وَ یَکُونُ جَارِی مَعَ‏ النَّبِیِّینَ»(۱۱:۰۰)

کسانی که به حقوق مردم، به حقوق همسایه ها، به حقوق فامیل، به حقوق زیر دست، به حقوق بالا دست حساس هستند؛ -اگر به این حقوق حساسیت به خرج دادید و حق مردم را ادا کردید- «یکون جاری مع النبیین» این در قیامت در بهشت همسایه من خواهد بود، در کنار نبیین و صدیقین و شهدا و صالحین همسایه های بهشتی من خواهند بود.

 

«وَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ [علی] علیه السلام: أَوْحَى اللَّهُ إِلَى عِیسَى قُلْ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ لَا یَدْخُلُوا بَیْتاً مِنْ بُیُوتِی إِلَّا بِأَبْصَارٍ خَاشِعَهٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَهٍ وَ أَیْدٍ تَقِیَّهٍ» (۱۲:۰۲) وحی فرمود، الله سبحانه به جناب عیسی: عیسی به بنی اسرائیل بگو وقتی می خواهید به خانه ای از خانه های من وارد بشوید، باید این صفات را کسب کنید: یکی اینکه چشمتان خشوع داشته باشد، بعضی چشم ها خیلی بی حیاست. چشمتان را نرم کنید، آدمی که از کسی حساب می برد، خیلی رک نمی تواند نگاه کند، حیا در چشمش هست. این(حیا) را داشته باشید.

[دوم اینکه] دلهایتان را طهارت ببخشید. با دلهای طاهر به خانه های من بیائید. [سوم اینکه] دستتان پاک باشد. بنابراین خشوع چشم، طهارت قلب و پاکی دست؛ این سه چیز را خدا به کسانی که به خانه او وارد می شوند، این را از ما می خواهد. بنابراین هر وقت می خواهیم به مسجد بیایم، از خدا طلب کنیم، توبه کنیم. امام حسن مجتبی علیه السلام در مسجد که می رسید، می ایستاد و گریه می کرد.(۱۳:۰۶) می گفت «یَا مُحْسِنُ‏ قَدْ أَتَاکَ الْمُسِی‏ءُ»[۳] همینی که موقع نماز می گویم، می گوئیم خدایا پیش تو آمدیم، ولی ما گنه کاریم، تو احسانت زیاد است، بخشش تو زیاد است. چشممان خشوع پیدا کند. قلبمان طاهر بشود. دستمان پاک. «وَ أَخْبِرْهُمْ أَنِّی لَا أَسْتَجِیبُ لِأَحَدٍ مِنْهُمْ دَعْوَهً وَ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِی لَدَیْهِ مَظْلِمَهٌ.» (۱۳:۳۶)

به ایشان اعلام کن این نرخ من است، مادامی که حق کسی به عهده شما هست، من دعایتان را قبول نمی کنم. اگر می خواهید من به شما جواب بدهم، بروید و بندگان من را راضی کنید. بدون رضایت خلق من، دعای شما را مستجاب نخواهم کرد.

 

وفات حضرت عبدالمطلب

امشب هم شب وفات حضرت عبدالمطلب است و هم شب وفات بی بی ما، مادر باب الحوئج، ام البنین است. جناب عبدالمطلب حق به گردن عالمیان دارد نمی دانید چه عشقی نسبت به رسول الله داشت؛ و ایمان داشت. تا شش سالگی حضرت رسول را مثل جان حفاظت می کرد. جریاناتی حضرت عبدالمطلب دارد، از موحدین از اوصیاء، از انبیاء سلف است.(۱۴:۳۴)

 

این انقلاب صاحب دارد

جریان برخورد ایشان با ابرهه، به این دلخوشی که به ماها داده هیچ وقت نگران انقلاب نباشید، نگران کشور اسلامی نباشید، نگران دینتان نباشید، نگران خودتان باشید. این انقلاب صاحب دارد این کشور صاحب دارد؛ ولی اگر ناشکری کنید، کم بگذارید، خودتان چوب می خورید، خسارت به شما وارد می شود.

و شکست برای خودتان قابل جبران نخواهد بود. ها. و الا این انقلاب طرفداران خودش را دارد و تا ظهور هم پیش می رود. حضرت عبدالمطلب به ابرهه این جمله را فرمود و برای همیشه، برای طرفداران حق یک تابلو شد. فرمود من به فکر شترهای خودم هستم، ««فَقَالَ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ أَنَا رَبُّ الْإِبِلِ وَ لِهَذَا الْبَیْتِ رَبٌّ یَمْنَعُه‏».[۴] (۱۵:۲۴) این خونه صاحب دارد، والله این انقلاب صاحب دارد، خون شهدا صاحب دارد، ولایت صاحب دارد؛ هر کس کوتاهی کرد، خودش بیچاره می شود، خودش عقب می ماند و الا این سبب تا قیامت باقی هست.

 

حضرت ام البنین سلام الله علیها

و اما درباره حضرت ام البنین؛ نذر به ام البنین، نزد بستگان ما مجرب است. هر وقت دستشان کوتاه می شود، آخرین جایی که پناه می برند، گوشه چادر حضرت ام البنین سلام الله علیها را می گیرند. ام البنین! مراتب معرفت ایشان، امام شناسی و ولایت مداری ایشان، عشق به امام حسینعلیه السلام، در مورد حضرت ام البنین سلام الله علیها واقعا جزو برجستگی های تاریخ امامت و ولایت است. اولا آن ادبی که در خانه امیر المومنین علیه السلام نسبت به بچه های فاطمه، از خودش نشان می داد؛ هیچ وقت خودش را به جای مادر آنها نمی دید، به جای کنیز حضرت زهرا [می دید]. بعد هم چند تا بچه داشت که فدای ابا عبدالله الحسین علیه السلام کرد. در رأسش حضرت ابوالفضل علیه السلام است.


 

[۱] عده الداعی و نجاح الساعی، ص: ۱۴۱

[۲] نساء؛ ۶۹

[۳] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۱، ص ۷۳، فصل فی سیاقه الصلوات الإحدى و الخمسین رکعه فی الیوم و اللیله

[۴] الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۱، ص ۴۴۷، باب مولد النبی ص و وفاته

«یَا مُحْسِنُ‏ قَدْ أَتَاکَ الْمُسِی‏ءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أَنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِی‏ءِ وَ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسِی‏ءُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدِی بِحُسْنِ مَا عِنْدَکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین‏».