- ثقلین - http://thaqalain.ir -

شب دوم فاطمیه مسجد غدیر خم
آیت الله صدیقی؛ 08 بهمن 98

مقدّمه

اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْدِیِّ الَّذی وَعَدَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الاُْمَمَ اَنْ یَجْمَعَ بِهِ الْکَلِمَ، وَیَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ، وَیَمْلاََ بِهِ الاَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً، وَیُمَکِّنَ لَهُ وَیُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنینَ.

مَولانا یَابنَ الحَسَن آجَرَکَ الله فِی شَهادَه جَدَّتِک و مُحسِنِها المَقتول.

جهت عرض تسلیت شهادت جانگداز بزرگ بانوی عالَمِ خلقت، بزرگ انسانِ عالَمِ آفرینش، حجّتِ خدای متعال، ولیّه الله، صفیّه الله، بقیّه النّبوّه، امّ الأئمه النّجباء، امّ ابیها، شفیعه‌ی روز جزاء، باب الحوائج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و شهادت حضرت محسن علیه السلام و شهدای عزیزِ اخیرِ ما که برای حفاظت از حرمِ فرزندانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جانِ خود را فدا کردند، و جهت تعجیل در ظهورِ حضرت حجّت ارواحنا فداه و ثباتِ قدمِ ما در این امتحاناتِ سختِ آخرالزمان و رضایتِ همیشگیِ قلبِ مبارکِ ایشان از ما و عائله و اقوام و امّتِ ما صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

تقدیم به ارواحِ تابناکِ شهدا، خاصّه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، شهدای عزیزِ جبهه‌ی مقاومت، و سیّدِ شهدای مدافعانِ حرم سردار سپهبد، عبد صالحِ خدای متعال، سربازِ مخلصِ ولایت، حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی و هم‌سنگرانِ دیگرِ ایشان صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

ان شاء الله خدای متعال به برکتِ دل‌های سوخته‌ی ما برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عنایت کند و امشب تمامِ گناهانِ ما را از صحیفه‌ی اعمالِ ما پاک کند و هر حقّ النّاسی که بر گردنِ ما هست خدای متعال به عصمتِ  بی‌بی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پاک کند و بقیه‌ی عمرمان در خط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، خط تقوا، خط امانت و صداقت، و در مسیرِ شهدا و شهادت باشیم صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ و آلِهِ الأطْهَرینَ سِیَّمَا مَولَانَا بَقیَّهَ اللهِ فِی العَالَمینَ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

شهادتِ جانگدازِ بی‌بیِ ما، شفیعه‌ی ما، مادرِ امامانِ ما، پاسدارِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، قربانیِ خاکریزِ امامت و ولایت، دختِ گرامیِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را به وجود اقدسِ امام زمان ارواحنا فداه و به شما پاک‌دلان و سینه سوخته‌ها تسلیت عرض می‌کنم.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حقیقتِ قرآن هستند

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حقیقتِ قرآن کریم است، این عبارتی که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دارند: «فَاطِمَهُ مُهْجَهُ قَلْبِی»[۲]، «مُهجَه» به معنای خون است، یعنی فاطمه خونِ قلبِ من است، هم «بَهجَهُ قَلبی» فرموده‌اند و هم «مُهجَهُ قَلبی» فرموده‌اند، هم وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نشاطِ رسالت و امامت بود، وقتی دلِ وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای بهشت تنگ می‌شد می‌آمدند و سینه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌بوسیدند و می‌بوییدند. بعضی از همسرانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حساس بودند و فاطمه‌آزار بودند، یک وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به منزل وارد شدند و دیدند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در حالِ گریه کردن هستند، فرمودند: فاطمه جان چرا گریه می‌کنی؟ عرض کرد: عایشه مرا اذیت می‌کند. گفتند: چرا سینه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌بوسید؟ وجود مبارکِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: هر وقت مشتاقِ بهشت می‌شوم من بوی بهشت را از فاطمه‌ام استشمام می‌کنم و با بوییدنِ وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دلِ من آرام می‌گیرد.

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هم می‌فرمودند: اگر غمِ عالَم در دلِ من ریخته باشد، وقتی می‌آیم و یک نگاه به فاطمه می‌کنم همه‌ی غم‌های من از دلم زدوده می‌شود.

لذا بهجتِ قلبِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بودند.

اما «مُهجَهُ قَلبی» حیاتِ انسان به جریانِ خون در رگ‌های انسان است، و این موضوع به مقداری حساس است که اگر یک مویرگی بسته بشود انسان سکته می‌کند و می‌میرد. این قلب است که خون را تصفیه می‌کند و به همه‌ی رگ‌های بدن پمپاژ می‌کند و حیاتِ جسمیِ ما به جریانِ خون در رگ‌های ماست.

در عالَمِ دیانت، در عالَمِ معنویت، در عالَمِ باطن قلبِ مبارکِ وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به نور وحی روشن است، «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ * عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ»[۳]، روح الامین بر قلبِ تو نازل می‌شود تا حیاتِ دینی را در جامعه و نسل بشر انذار و تأمین کنی تا این‌‌ها زندگیِ انسانی و زندگیِ بهشتی داشته باشند که خدای متعال از این موضوع با «حیات طیّبه» یاد می‌کند، «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً»[۴]، حال از یک طرف قرآن کریم می‌فرماید قرآن بر قلبِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نازل می‌شود و از یک طرف حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌فرماید: خونِ قلبِ من فاطمه است؛ معلوم می‌شود حقیقتِ قرآن، باطنِ قرآن که در خونِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم… حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم قلبِ عالَم است، این قرآن حیاتِ همه‌ی نسل‌هاست، آن خونی که جریان پیدا می‌کند و روح انسانی در دلِ مؤمنین و در تاریخ بشر تا قیامت محفوظ می‌ماند و دمیده می‌شود «حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها» است، «مُهجَهُ قَلبی».

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نورِ نبوّت هستند

وجود نازنینِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در موردِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: «فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی»[۵]، «بَضعَه» به معنای «بضاعت» است، هر عضو «بَضعَه» نیست، عضوی که اگر نباشد من نیستم «بَضعَه» نام دارد، و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رکنِ زندگیِ رسالتی و نبوّتیِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است که فرمودند «فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی». «وَ نورُ عَینی»، نمی‌فرمایند که فاطمه چشمِ من است، می‌فرمایند: نورِ چشمِ من است.

اگر انسان چشمِ سالم و بینا و پُردیدی داشته باشد اما چراغ یا آفتابی روشن نباشد یا ستاره‌ای سو سو نکند، در تاریکیِ محض چشمِ سالمِ شما نمی‌بیند، چشمِ شما چه زمانی می‌بیند؟ زمانی که این چلچراغ در اینجا روشن است و فضا را روشن کرده است، آن وقت چشم‌های شما گوینده را می‌بیند و ان شاء الله امشب رزقی از اشک بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها داشته باشیم بارانِ رحمتِ چشمِ ما می‌بارد و مایه‌ی آمرزشِ گناهانِ ما می‌شود و برای آخرتِ ما ذخیره‌ی ماندگار خواهد بود.

اگر آفتاب در روز نتابد و تاریک باشد چشم نمی‌بیند، اگر چراغ‌ها در شب روشن نباشد چشم نمی‌بیند، آن نوری که با آن نور دیدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دیدگاه پیدا می‌کند، منظره پیدا می‌کند، افقِ وحیِ او را تا دامنه‌ی قیامت روشن می‌کند، آن نورِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

لذا وقتی از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سوال می‌کنند «لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَهُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ؟»[۶]، چرا نامِ مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها «زهرا» شده است؟ فرمودند: «لِأَنَّهَا کَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ» همانگونه که نورِ خورشید زمین را روشن می‌کند نورِ فاطمه آسمان را روشن می‌کند، یعنی خورشید نورِ خود را از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌گیرد، ملائکه نورِ خود را از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌گیرند، بنابراین اگر ایمان بر دلِ ما از جانبِ خدای متعال تجلّی می‌کند و جانِ ما به نورِ ایمان روشن می‌شود به برکتِ نورِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

از این جهت نورِ دیدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم… نه نورِ جسمِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، نورِ نبوّتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که افق باز کرده است، خورشیدِ نبوّت و هدایتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم جهان را تا دامنه‌ی قیامت روشن کرده است که «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ»[۷] این افقِ روشن با نورِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها روشن شده است که دیدِ نبی دیدگاه پیدا کرده است و این نورِ قرآن کریم را در فضای روشن به دل‌های جهانیان و بشریت تابانده است.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در قرآن کریم

«وَ رُوحِیَ اَلَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ»، شریعت جسم است، ولایت جان است، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بر اساسِ آیه‌ی کریمه‌ی مباهله «أَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ»[۸] جانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، جانِ نبوّت است، جانِ رسالت است، جانِ شریعت است، ولی حیاتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ولایت و امامتِ ایشان از چشمه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جوشیده است که اگر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نبودند نه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌ماندند و نه خبری از امامت و ولایت می‌ماند.

اهل سقیفه بنا داشتند حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را از میان بردارند، این حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که خود را سپر قرار دادند، دیدند حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از میانِ مردان قشون ندارند، سپاه ندارند، نیروی مسلّح ندارند، اما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک تنه بیش از یک لشکر برای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام اثر دارد، خدای متعال چه توان و نیرو و انرژی به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها داده است، لذا قصد کردند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را از میان بردارند تا حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام دیگر سپر و شمشیر و پاسدار و نگهبانی نداشته باشند. و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تاکتیکی را اجراء کردند که با رفتن‌شان خون‌شان، وصیت‌شان، خطبه‌های ایشان، گریه‌های ایشان حیاتی برای ولایت و امامت باشد، خط گُم نشود، تا روز و روزگاری مردمِ ایران قدرِ امامت و ولایت را بدانند که خودِ خدای متعال هم وعده داده بودند و فرموده بودند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَهَ لَائِمٍ»[۹]، در احادیث داریم اینکه خدای متعال پیش‌بینی کرده است مؤمنین مرتد می‌شوند… این را خودِ خدای متعال می‌فرماید «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ» مسئله‌ی ارتداد بی‌نمازی نبود، روزه‌خواری نبود، فحشاء و منکر نبود، ارتداد از امامت و ولایت است، قرآن کریم تصریح می‌کند، «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ» اگر شما قدرِ امامت و رهبریِ عرشی و آسمانیِ مشروعِ الهی را نپذیرفتید و خودتان را بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از زیرِ پرچم هدایت به ذلالت مبتلاء کردید و منافقین را جلو انداختید، بدانید این گوهر با اشکِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بیمه شده است، این اشکِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کارِ خود را در این نهانخانه‌ی تاریخ می‌کند تا امّت روز و روزگاری بپرسند مگر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مشمولِ آیه‌ی تطهیر نبودند؟ مگر ایشان مشمولِ مباهله نبودند؟ مگر مصداقِ اولِ آیه‌ی «قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی»[۱۰]حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نبودند؟ مگر هجده آیه‌ی سوره مبارکه انسان در شأنِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نبود؟ مگر قرآن کریم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بعنوانِ عطیه‌ی الهی بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم معرّفی نکرده بود؟ «عطیّه» با عرضه و تقاضا تفاوت دارد، یک زمانی یک دانش‌آموزی استاد نیاز دارد، استادِ این دانش‌آموز در حد یک آموزگار کلاس اول و دوم در دبستان است، یک وقتی انسان می‌خواهد پزشک بشود، استادی در حدّ پزشکیِ او او را با مسائلِ طبّی آشنا می‌کند و ظرفِ استعدادِ او را با مسائلِ علمی پُر می‌کند، اما یک زمانی یک علامه‌ای می‌خواهد علمِ خود را ارائه کند، شاگردی هم در حدّ ظرفیتِ علمیِ او نیست، او کتاب‌هایی می‌نویسد که در طولِ زمان مردم می‌فهمند که این شخص چه گفته است.

یک وقت یک گدایی می‌آید و درِ خانه‌ی یک کریمی را می‌زند «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا»[۱۱] آن شخص به مقداری که مسکین و یتیم و اسیر را سیر کند به او غذا می‌دهد. یک وقت یک کسی دارای گنجینه‌های نفیس و بی‌نظیر است و می‌خواهد گنجینه‌ی خود را نشان بدهد، یک وقت انسان با یک کشوری جنگ دارد و در حدّ قشونِ او تدارکِ سلاح و تجهیزات می‌بیند، یک وقت می‌خواهد مانورِ نظامی بدهد که به دنیا بگوید من چه چیزی دارم، این مانورِ نظامی «قدرت‌نمایی» است، در حالِ به رُخ کشیدنِ توانِ دفاعیِ خود به عالَمیان است تا کسی جرأتِ چپ نگاه کردن به این مملکت نداشته باشد.

مسئله‌ی «عطیّه» غیر از عرضه و تقاضا است، «عطیّه» در مقامِ ارائه‌ی داراییِ خدای متعال است و در مقامِ ارائه‌ی صاحبِ دریای بی‌ساحلِ کَرَمِ پروردگار متعال است، خدای متعال می‌خواهد داراییِ خود را نشان بدهد، می‌خواهد قدرتِ خود را نشان بدهد، می‌خواهد کَرَم و رحمتِ خود را نشان بدهد که نامِ آن «عطیّه» است، این در مقامِ رفعِ نیازِ بندگانِ خدای متعال نیست، در مقامِ تجلّیِ قدرت و کَرَم است که شد «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ»[۱۲]، این عطیّه‌ی الهی است که خدای متعال به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم داده است و قرآن کریم آن را هم بعنوانِ «عطیّه» و هم به عنوانِ «کَوثَر» که خیرِ کثیر است، علمِ کثیر است… این «کثیر» در برابرِ «قلیل» نیست، «کثیر» به معنای فراوان و بی‌نهایت و بیکران است، مانندِ «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا»[۱۳] که بر انسان واجب است همیشه به یادِ خدای متعال باشد، قرآن کریم نسیانِ خدا را مساویِ با فاسق بودن می‌داند؛ «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا»، بنده‌ی خدا باید همیشه از خدای متعال حساب ببرد، هر کجا گناه آمد باید با یادِ خدای متعال آن را ترک کند، این پوششِ دائمیِ زندگیِ اوست.

این «خیر کثیر» که در «کوثر» هست یعنی همه‌ی خیر، «کُلّ الخَیر فی بابِ الفاطِمَه»، همه‌ی خیر در بابِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چشمه‌ی خیر است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها معدنِ خیر است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ریشه‌ی خیر است، و ائمه‌ی هدی علیهم السلام شاخه‌ها و میوه‌های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند که «لولا الحجه لساخت الارض باهلها»[۱۴].

همچنین شخصیتی آمد و سپرِ جانِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام شد و ندای «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ»[۱۵] که بر قلبِ مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نازل شد و خدای متعال این آیه را با یک اقتداری بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم القاء کرد که اگر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این کار را نکنند رسالتِ خدای متعال را اداء نکرده است، یکی از مأموریت‌ها استمرارِ تبلیغِ ولایت با وجودِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود.

لذا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مأمور بودند ادامه دهنده‌ی راهِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در تبلیغِ امامت و ولایت باشند، لذا هم با بیانِ خویش… ایشان در دو خطبه حجّت را بر این‌ها تمام کردند.

اهمیّتِ خطبه‌های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

در خطبه‌های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به قدری اهمیّت دارد… مرحوم آقا سیّد شرف الدّین نقل می‌کنند و می‌گویند: ائمه علیهم السلام به فرزندانِ خویش می‌فرمودند در کنارِ حفظِ قرآن کریم این دو خطبه‌ی مادرم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به فرزندانِ خود آموزش بدهید، هم خطبه‌ی فدکیّه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و هم خطبه‌ای که در جمعِ بانوانِ مدینه ایراد فرمودند.

اما می‌گویند خطبه‌ی فدکیّه محاکمه است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حاکمِ غاصب را در دادگاهِ تاریخ رسماً محاکمه و محکوم کردند، لایحه‌ی دفاعی به دادگاهِ تاریخ دادند، آن‌ها را با آیاتِ قرآن کریم خلع سلاح کردند و نقشه‌ی شومِ این‌ها را برملا کردند که حرفِ شما حرفِ «علی» نیست، شما با قرآن کریم مشکل دارید، شما با قوانینِ دین مشکل دارید. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این‌ها را در خطبه‌ی فدکیه مانندِ آفتاب روشن برای آن‌ها بیان فرمودند، گریه‌ها کردند، آن طرف کم آورد، پاسخی برای فرمایشات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پیدا نکرد و شروع کرد به ناسزا گفتن.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جنگِ نرم می‌کردند، اسلحه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها منطقِ ایشان بود، استناد به آیات قرآن کریم بود، استناد به تاریخ بود، استناد به جامعه‌ی قبلی بود، استناد به رویّه‌ی بشر بود و این‌ها در برابرِ فرمایشات منطقیِ بی‌بدیلِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حرفی برای گفتن نداشتند.

وقتی انسان منطق نداشته باشد باید حاج قاسم سلیمانی رحمه الله تعالی علیه را از میان بردارد، اگر منطق داشت احتیاجی به ترور نداشت.

این‌ها هم در منطق کم آوردند و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را قهرمان و فرمانده‌ی میدانِ جنگ نرم علیهِ نفاق دیدند، دیدند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مشتِ این‌ها را باز می‌کند و غصبِ این‌ها را روشن می‌کند و هدفِ این‌ها که اعاده‌ی جاهلیّت و ارتجاع به قبل از اسلام بود و نقشه‌ی جدّی داشتند… این‌ها کسانی هستند که قصد ترورِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را بعد از جنگ تبوک داشتند، این تنها حرفِ ما نیست، محققینِ اهل سنّت هم این موضوع را دارند، این‌ها در عقبه کمین کردند، وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در دلِ شب با شترِ خویش می‌آیند شتر را برمانند و بعد صخره‌ها را در این مسیری بیندازند که پیامبر در آن خواهد افتاد تا ایشان را از بین ببرند، که اعجاز شد، نوری تابید، این‌ها را دیدند، «حُذیفه» همراهِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، وقتی این برق زده شد «حذیفه» هر نُه نفر را می‌شناخت و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم او را مأمور به افشاء عمومی نکردند، ولی «حُذیفه» این‌ها را دید.

این‌ها از ابتدا دین را قبول نداشتند، آمده بودند که زیر عبای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرصت را رصد کنند که وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رفتند حکومت را بدست بیاورند، این‌ها برای دین در کنارِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نبودند، این‌ها برای ریاست آمده بودند.

مانندِ همین انقلابِ خودمان! یکی از این آقایانی که در فتنه حضور داشت رسماً گفته بود که من «ولایت فقیه» را در زمان امام هم قبول نداشتم، ولی آن وقت جرأت نمی‌کردم بگویم و حال جرأت می‌کنم و می‌گویم.

این‌ها اینطور بودند، می‌خواستند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را ترور کنند و ایشان را از میان بردارند.

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در بسترِ رحلت بودند که هر تابعی در آن لحظه رقّتِ قلب دارد و هیچ وقت حاضر نمی‌شود کسی که در حالِ عروج و معراج و وفات است برنجاند؛ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دوات و قلم خواستند، فرمودند: می‌خواهم خودم بنویسم، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در عمرِ شریفِ خویش ننوشته بودند، خواستند یک مرتبه بنویسند، آن یک مرتبه هم آن منافق گفت: «إِنَّ اَلرَّجُلَ لَیَهْجُرُ»[۱۶]، این توهین به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، معاذالله جسارت به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود. اما پیغمبرِ خدا زمینه‌ای که بر دهانِ منافق بزنند را نداشتند.

وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در محفل آمدند و آن خطبه‌ی محاکمه‌گونه را ایراد فرمودند و این جماعت جواب نداشتند به ایشان ناسزا دادند. آن منافق ابتدا با عاطفه آمد و گفت: تو نزدِ من از دخترِ من عزیزتر هستی، هرچه از مالِ خودم بخواهی به تو می‌دهم، اما فدک بیت المال است، فدک برای مردم است، و من نمی‌توانم این را به شما بدهم، یعنی شروع کرد به عوام‌فریبی.

بعد هم که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با آیات قرآن کریم آبروی او را بردند آن منافق شروع کرد به ناسزا گفتن… که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آنچنان سوختند… قلبِ ایشان آنچنان رنجید که آمدند و با حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام آن جملات را مطرح فرمودند: یا علی! تو پسرِ ابوطالب هستی، پدرِ تو پناهگاهِ مظلومان بود، هر کجا یک مظلوم بود ابوطالب می‌رفت و به دادِ او می‌رسید، شیخِ قریش بود، تو پسرِ او هستی، حال به خانه آمده‌ای و زانو بغل کرده‌ای؟… نه اینکه معاذالله حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عقده‌ی دل خالی کنند، ایشان زبانِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بودند، اینجا یک جنگ است، یک جنگ نرم است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مأمور بودند شرایطِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در تاریخ بازگو کنند که این‌ها چه ظلمی به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام کرده‌اند و چطور ایشان را منزوی کردند که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام مانندِ جنین… جنین هیچ میدانی برای حرکت ندارد، جنین در شکمِ مادر پهلوگرفته است، حالتی دارد که هرگز میدانی برای مانور ندارد… یا علی! تمامِ عرصه‌ها را بر تو تنگ کرده‌اند، مانندِ جنین در میانِ خانه نشسته‌ای!

روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رسالتِ خویش را تا امشب ایفاء کردند، امشب هم تبلیغِ خویش را تغییر دادند که برای بعد از شهادت‌شان هم ولایتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را تبلیغ کرده باشند، فرمودند: علی جان! وصیّتی با تو دارم! اگر تو از عهده‌ی آن برنمی‌آیی به شخصِ دیگری بگویم، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هم در نهایتِ مظلومیّت فرمودند: فاطمه جان! هرچه می‌خواهی به خودم بگو! تعهّد می‌کنم که وصیّت‌های تو را عمل کنم. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عرضه داشتند: یا علی! نُه سال در خانه‌ی تو بودم، شریکِ زندگیِ تو بودم، «مَا عَهِدْتَنِی کَاذِبَهً وَ لاَ خَائِنَهً»[۱۷]، دروغی از من نشنیده‌ای، خیانتی از من ندیده‌ای، با اینکه سعی کرده‌ام به تو خدمت کنم و برای تو کم نگذارم اما حقِ تو بیشتر از این حرف‌ها بود، جانِ خود را فدای تو کردم اما فکر نمی‌کنم که حقِ تو را اداء کرده باشم، علی جان! مرا حلال کن…

ساعَدَ الله قلبَک یا أمیرالمؤمنین… چه گذشت بر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام… فرمودند: مقامِ تو بالاتر از این حرف‌هاست، اگر بنا باشد کسی از کسی حلالیت بطلبد این من هستم که باید بگویم مرا حلال کنی…

یا علی! مطلبِ دوم من این است که فرزندانِ من کوچک هستند، بعد از من باید برای آن‌ها هم پدری کنی و هم مادری… با فرزندانِ من مدارا کن…

یا علی! اما مطلبِ سومِ من… این تبلیغِ مظلومیّتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود که تا به امروز هیچ قومی از طوائفِ مسلمان پاسخی به این امر ندارند، چرا دخترِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که مرا شبانه غسل بده، چرا فرمودند که مرا شبانه کفن کن، چرا فرمودند مرا شبانه دفن کن «وَ لاَ تُعْلِمْ أَحَداً»[۱۸]

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام طبقِ وصیّت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را روی تخت گذاشتند… «اسماء بنت عمیس» آب می‌ریزد و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بدنِ نحیفِ حبیبه‌ی خود را غسل می‌دهد… ناگهان دیدند ناله‌ی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بلند شد…

یا علی! شما که کوهِ صبر بودید! چرا آتشفشان شدید؟ فرمودند: دستم به بازوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رسید… بازوی خود را به من نشان نداده بود…

غسل را تمام کردند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را کفن کردند، می‌خواستند بندهای کفن را ببندند… برگشتند و صدا کردند: «یَا أُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا فِضَّهُ یَا حَسَنُ یَا حُسَیْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ»[۱۹]…. مادرِ شما در حالِ رفتن است و شما دیگر مادر ندارید… بیایید و توشه‌ی دیدار برگیرید… حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام خدای متعال را شاهد می‌گیرند و می‌فرمایند: خدا شاهد است که وقتی حسنین علیهما السلام خودشان را سراسیمه به پیکرِ بی‌جانِ مادر نزدیک می‌کردند دیدم که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک ناله‌ای از دل کشیدند و دو دستِ خویش را از کفن بیرون آوردند… امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را روی سینه‌ی زخمِ خویش گرفتند…

نمی‌دانم چه قیامتی در عالَم برپا شد، از آسمان ندا آمد: یا علی! فرزندانِ فاطمه را از روی سینه‌ی مادرشان بردار…

لا یوم کیومک یا اباعبدالله…

کسی نبود که نازدانه را از روی سینه‌ی پدر در کربلا بردارد… اعراب جمع شدند… مگر بلند کردنِ یک دختربچه چند نفر را می‌خواهد؟… عدّه‌ای حرامزاده با تازیانه…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

دعا

خدایا! تو را به عصمتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم می‌دهم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! مملکتِ ما را، نظامِ ما را، انقلابِ ما را، علمدارِ نظامِ ما رهبرِ عزیزِ ما را با سلامت و قدرت و عزّت و با موفقیت و پیروزی تا ظهور امام زمان ارواحنا فداه مستدام بفرما.

خدایا! همه‌ی مریض‌ها، سیّد مریض مورد نظر ما را شفای عاجل و کامل روزی بفرما.

خدایا! این توسّلات و سوزِ دل را از همه‌ی عزیزان قبول بفرما.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


 پی نوشت

[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۲۹ ، صفحه ۶۴۹ (وَ قَالَ اَلْعَلاَّمَهُ قُدِّسَ سِرُّهُ فِی کَشْفِ اَلْحَقِّ : رَوَى اَلزَّمَخْشَرِیُّ وَ کَانَ مِنْ أَشَدِّ اَلنَّاسِ عِنَاداً لِأَهْلِ اَلْبَیْتِ (عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ) وَ هُوَ اَلثِّقَهُ اَلْمَأْمُونُ عِنْدَ اَلْجُمْهُورِ بِإِسْنَادِهِ قَالَ : قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ]: فَاطِمَهُ مُهْجَهُ قَلْبِی وَ اِبْنَاهَا ثَمَرَهُ فُؤَادِی، وَ بَعْلُهَا نُورُ بَصَرِی، وَ اَلْأَئِمَّهُ مِنْ وُلْدِهَا أُمَنَاءُ رَبِّی، وَ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ، مَنِ اِعْتَصَمَ بِهِمْ نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ هَوَى .)

[۳] سوره مبارکه شعراء، آیات ۱۹۳ و ۱۹۴

[۴] سوره مبارکه نحل، آیه ۹۷ (مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً ۖ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ)

[۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳ ، صفحه ۵۴ (وَ رُوِیَ عَنْ مُجَاهِدٍ قَالَ: خَرَجَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدِ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ فَقَالَ مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهَا فَهِیَ فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِیَ بَضْعَهٌ مِنِّی وَ هِیَ قَلْبِی وَ رُوحِیَ اَلَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اَللَّهَ .)

[۶] معانی الاخبار، صفحه ۶۴ (حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ یَحْیَى الْجَلُودِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا الْجَوْهَرِیُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَهَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) عَنْ فَاطِمَهَ لِمَ سُمِّیَتْ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا کَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ)

[۷] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۱۰۷

[۸] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۶۱ (فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ)

[۹] سوره مبارکه مائده، آیه ۵۴ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَهَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)

[۱۰] سوره مبارکه شوری، آیه ۲۳ (ذَٰلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ)

[۱۱] سوره مبارکه انسان، آیه ۸

[۱۲] سوره مبارکه کوثر، آیه ۱

[۱۳] سوره مبارکه احزاب، آیه ۴۱ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا)

[۱۴] احتجاج، جلد ۲، صفحه ۴۸

[۱۵] سوره مبارکه مائده، آیه ۶۷ (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ ۖ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ)

[۱۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۳۰ ، صفحه ۵۳۵ (مَا ذَکَرَهُ اَلْحُمَیْدِیُّ فِی اَلْجَمْعِ بَیْنَ اَلصَّحِیحَیْنِ فِی اَلْحَدِیثِ اَلرَّابِعِ مِنَ اَلْمُتَّفَقِ عَلَیْهِ فِی صِحَّتِهِ مِنْ مُسْنَدِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: لَمَّا اُحْتُضِرَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ – وَ فِی بَیْتِهِ رِجَالٌ فِیهِمْ عُمَرُ بْنُ اَلْخَطَّابِ -، فَقَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: هَلُمُّوا أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً. فَقَالَ عُمَرُ بْنُ اَلْخَطَّابِ : إِنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَدْ غَلَبَهُ اَلْوَجَعُ وَ عِنْدَکُمُ اَلْقُرْآنُ ، حَسْبُکُمْ کِتَابُ رَبِّکُمْ . وَ فِی رِوَایَهِ اِبْنِ عُمَرَ – مِنْ غَیْرِ کِتَابِ اَلْحُمَیْدِیِّ -، قَالَ عُمَرُ : إِنَّ اَلرَّجُلَ لَیَهْجُرُ. وَ فِی کِتَابِ اَلْحُمَیْدِیِّ : قَالُوا: مَا شَأْنُهُ، هَجَرَ؟. وَ فِی اَلْمُجَلَّدِ اَلثَّانِی مِنْ صَحِیحِ مُسْلِمٍ : فَقَالَ : إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ] یَهْجُرُ. قَالَ اَلْحُمَیْدِیُّ : فَاخْتَلَفَ اَلْحَاضِرُونَ عِنْدَ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَبَعْضُهُمْ یَقُولُ اَلْقَوْلُ مَا قَالَهُ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَقَرِّبُوا إِلَیْهِ کِتَاباً یَکْتُبْ لَکُمْ، وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ اَلْقَوْلُ مَا قَالَهُ عُمَرُ ، فَلَمَّا أَکْثَرُوا اَللَّغَطَ وَ اَلاِخْتِلاَطَ، قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: قُومُوا عَنِّی فَلاَ یَنْبَغِی عِنْدِیَ اَلتَّنَازُعُ، فَکَانَ اِبْنُ عَبَّاسٍ یَبْکِی حَتَّى تَبُلَّ دُمُوعُهُ اَلْحَصَى، وَ یَقُولُ: یَوْمُ اَلْخَمِیسِ وَ مَا یَوْمُ اَلْخَمِیسِ . قَالَ رَاوِی اَلْحَدِیثِ: فَقُلْتُ: یَا اِبْنَ عَبَّاسٍ ! وَ مَا یَوْمُ اَلْخَمِیسِ ؟. فَذَکَرَهُ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ عَبَّاسٍ یَوْمَ مُنِعَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنْ ذَلِکَ اَلْکِتَابِ، وَ کَانَ یَقُولُ : اَلرَّزِیَّهُ کُلُّ اَلرَّزِیَّهِ مَا حَالَ بَیْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ بَیْنَ کِتَابِهِ .)

[۱۷] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ،جلد ۴۳ ، صفحه ۱۹۱ (مَرِضَتْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ مَرَضاً شَدِیداً وَ مَکَثَتْ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً فِی مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّیَتْ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهَا فَلَمَّا نُعِیَتْ إِلَیْهَا نَفْسُهَا دَعَتْ أُمَّ أَیْمَنَ وَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَیْسٍ وَ وَجَّهَتْ خَلْفَ عَلِیٍّ وَ أَحْضَرَتْهُ فَقَالَتْ یَا اِبْنَ عَمِّ إِنَّهُ قَدْ نُعِیَتْ إِلَیَّ نَفْسِی وَ إِنِّی لاَ أَرَى مَا بِی إِلاَّ أَنَّنِی لاَحِقٌ بِأَبِی سَاعَهً بَعْدَ سَاعَهٍ وَ أَنَا أُوصِیکَ بِأَشْیَاءَ فِی قَلْبِی قَالَ لَهَا عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَوْصِینِی بِمَا أَحْبَبْتِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهَا وَ أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِی اَلْبَیْتِ ثُمَّ قَالَتْ یَا اِبْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِی کَاذِبَهً وَ لاَ خَائِنَهً وَ لاَ خَالَفْتُکَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِی فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ مَعَاذَ اَللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَکْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنْ اَللَّهِ مِنْ أَنْ أُوَبِّخَکِ بِمُخَالَفَتِی قَدْ عَزَّ عَلَیَّ مُفَارَقَتُکِ وَ تَفَقُّدُکِ إِلاَّ أَنَّهُ أَمْرٌ لاَ بُدَّ مِنْهُ وَ اَللَّهِ جَدِّدْتِ عَلَیَّ مُصِیبَهَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ عَظُمَتْ وَفَاتُکِ وَ فَقْدُکِ فَ‍ إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَیْهِ رٰاجِعُونَ مِنْ مُصِیبَهٍ مَا أَفْجَعَهَا وَ آلَمَهَا وَ أَمَضَّهَا وَ أَحْزَنَهَا هَذِهِ وَ اَللَّهِ مُصِیبَهٌ لاَ عَزَاءَ لَهَا وَ رَزِیَّهٌ لاَ خَلَفَ لَهَا ثُمَّ بَکَیَا جَمِیعاً سَاعَهً وَ أَخَذَ عَلَى رَأْسِهَا وَ ضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ أُوصِینِی بِمَا شِئْتِ فَإِنَّکِ تجدنی [تَجِدِینِی] فِیهَا أَمْضِی کَمَا أَمَرْتِنِی بِهِ وَ أَخْتَارُ أَمْرَکِ عَلَى أَمْرِی ثُمَّ قَالَتْ جَزَاکِ اَللَّهُ عَنِّی خَیْرَ اَلْجَزَاءِ یَا اِبْنَ عَمِّ رَسُولِ اَللَّهِ أُوصِیکِ أَوَّلاً أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِی بِابْنَهِ أُخْتِی أُمَامَهَ فَإِنَّهَا تَکُونُ لِوُلْدِی مِثْلِی فَإِنَّ اَلرِّجَالَ لاَ بُدَّ لَهُمْ مِنَ اَلنِّسَاءِ قَالَ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِکَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَرْبَعٌ لَیْسَ لِی إِلَى فِرَاقِهِ سَبِیلٌ بِنْتُ أَبِی اَلْعَاصِ أُمَامَهُ أَوْصَتْنِی بِهَا فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَتْ أُوصِیکَ یَا اِبْنَ عَمِّ أَنْ تَتَّخِذَ لِی نَعْشاً فَقَدْ رَأَیْتُ اَلْمَلاَئِکَهَ صَوَّرُوا صُورَتَهُ فَقَالَ لَهَا صِفِیهِ لِی فَوَصَفَتْهُ فَاتَّخَذَهُ لَهَا فَأَوَّلُ نَعْشٍ عُمِلَ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ ذَاکَ وَ مَا رَأَى أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لاَ عَمِلَ أَحَدٌ ثُمَّ قَالَتْ أُوصِیکَ أَنْ لاَ یَشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِی مِنْ هَؤُلاَءِ اَلَّذِینَ ظَلَمُونِی وَ أَخَذُوا حَقِّی فَإِنَّهُمْ عَدُوِّی وَ عَدُوُّ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لاَ تَتْرُکُ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَیَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لاَ مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ اِدْفِنِّی فِی اَللَّیْلِ إِذَا هَدَأَتِ اَلْعُیُونُ وَ نَامَتِ اَلْأَبْصَارُ ثُمَّ تُوُفِّیَتْ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا فَصَاحَتْ أَهْلُ اَلْمَدِینَهِ صَیْحَهً وَاحِدَهً وَ اِجْتَمَعَتْ نِسَاءُ بَنِی هَاشِمٍ فِی دَارِهَا فَصَرَخُوا صَرْخَهً وَاحِدَهً کَادَتِ اَلْمَدِینَهُ أَنْ تَتَزَعْزَعَ مِنْ صُرَاخِهِنَّ وَ هُنَّ یَقُلْنَ یَا سَیِّدَتَاهْ یَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ وَ أَقْبَلَ اَلنَّاسُ مِثْلَ عُرْفِ اَلْفَرَسِ إِلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ جَالِسٌ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ بَیْنَ یَدَیْهِ یَبْکِیَانِ فَبَکَى اَلنَّاسُ لِبُکَائِهِمَا وَ خَرَجَتْ أُمُّ کُلْثُومٍ وَ عَلَیْهَا بُرْقُعَهٌ وَ تَجُرُّ ذَیْلَهَا مُتَجَلِّلَهً بِرِدَاءٍ عَلَیْهَا تُسَبِّجُهَا وَ هِیَ تَقُولُ یَا أَبَتَاهْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ اَلْآنَ حَقّاً فَقَدْنَاکَ فَقْداً لاَ لِقَاءَ بَعْدَهُ أَبَداً وَ اِجْتَمَعَ اَلنَّاسُ فَجَلَسُوا وَ هُمْ یَضِجُّونَ وَ یَنْتَظِرُونَ أَنْ تُخْرَجَ اَلْجِنَازَهُ فَیُصَلُّونَ عَلَیْهَا وَ خَرَجَ أَبُو ذَرٍّ وَ قَالَ اِنْصَرِفُوا فَإِنَّ اِبْنَهَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَدْ أُخِّرَ إِخْرَاجُهَا فِی هَذِهِ اَلْعَشِیَّهِ فَقَامَ اَلنَّاسُ وَ اِنْصَرَفُوا فَلَمَّا أَنْ هَدَأَتِ اَلْعُیُونُ وَ مَضَى شَطْرٌ مِنَ اَللَّیْلِ أَخْرَجَهَا عَلِیٌّ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ وَ عَمَّارٌ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ عَقِیلٌ وَ اَلزُّبَیْرُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ بُرَیْدَهُ وَ نَفَرٌ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ خَوَاصُّهُ صَلَّوْا عَلَیْهَا وَ دَفَنُوهَا فِی جَوْفِ اَللَّیْلِ وَ سَوَّى عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ حَوَالَیْهَا قُبُوراً مُزَوَّرَهً مِقْدَارَ سَبْعَهٍ حَتَّى لاَ یُعْرَفَ قَبْرُهَا وَ قَالَ بَعْضُهُمْ مِنَ اَلْخَوَاصِّ قَبْرُهَا سُوِّیَ مَعَ اَلْأَرْضِ مُسْتَوِیاً فَمَسَحَ مَسْحاً سَوَاءً مَعَ اَلْأَرْضِ حَتَّى لاَ یُعْرَفَ مَوْضِعُهُ .)

[۱۸] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، جلد ۲ ، صفحه ۱۸۵ (اَلْبِحَارُ ، عَنْ دَلاَئِلِ اَلْإِمَامَهِ لِلطَّبَرِیِّ اَلْإِمَامِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْخَشَّابِ عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ یَحْیَى عَنِ اِبْنِ أَبِی زَائِدَهَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : فِی خَبَرٍ یَذْکُرُ فِیهِ وَفَاهَ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ .. إِلَى أَنْ قَالَ قَالَتْ لِأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِذَا تُوُفِّیتُ لاَ تُعْلِمْ أَحَداً إِلاَّ أُمَّ سَلَمَهَ وَ أُمَّ أَیْمَنَ وَ فِضَّهَ وَ مِنَ اَلرِّجَالِ اِبْنَیَّ وَ اَلْعَبَّاسَ وَ سَلْمَانَ وَ عَمَّاراً وَ اَلْمِقْدَادَ وَ أَبَا ذَرٍّ وَ حُذَیْفَهَ وَ قَالَتْ إِنِّی أَحْلَلْتُکَ أَنْ تَرَانِیَ بَعْدَ مَوْتِی فَکُنْ مَعَ اَلنِّسْوَهِ فِیمَنْ یُغَسِّلُنِی وَ لاَ تَدْفِنِّی إِلاَّ لَیْلاً وَ لاَ تُعْلِمْ أَحَداً قَبْرِی اَلْخَبَرَ .)

[۱۹] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ،جلد ۴۳، صفحه ۱۷۴ (قَالَتْ فَقَالَ لَهَا عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ مِنْ أَیْنَ لَکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ هَذَا اَلْخَبَرُ وَ اَلْوَحْیُ قَدِ اِنْقَطَعَ عَنَّا فَقَالَتْ یَا أَبَا اَلْحَسَنِ رَقَدْتُ اَلسَّاعَهَ فَرَأَیْتُ حَبِیبِی رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی قَصْرٍ مِنَ اَلدُّرِّ اَلْأَبْیَضِ فَلَمَّا رَآنِی قَالَ هَلُمِّی إِلَیَّ یَا بُنَیَّهِ فَإِنِّی إِلَیْکِ مُشْتَاقٌ فَقُلْتُ وَ اَللَّهِ إِنِّی لَأَشَدُّ شَوْقاً مِنْکَ إِلَى لِقَائِکَ فَقَالَ أَنْتِ اَللَّیْلَهَ عِنْدِی وَ هُوَ اَلصَّادِقُ لِمَا وَعَدَ وَ اَلْمُوفِی لِمَا عَاهَدَ فَإِذَا أَنْتَ قَرَأْتَ یس فَاعْلَمْ أَنِّی قَدْ قَضَیْتُ نَحْبِی فَغَسِّلْنِی وَ لاَ تَکْشِفْ عَنِّی فَإِنِّی طَاهِرَهٌ مُطَهَّرَهٌ وَ لْیُصَلِّ عَلَیَّ مَعَکَ مِنْ أَهْلِیَ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى وَ مَنْ رُزِقَ أَجْرِی وَ اِدْفِنِّی لَیْلاً فِی قَبْرِی بِهَذَا أَخْبَرَنِی حَبِیبِی رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ عَلِیٌّ وَ اَللَّهِ لَقَدْ أَخَذْتُ فِی أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِی قَمِیصِهَا وَ لَمْ أَکْشِفْهُ عَنْهَا فَوَ اَللَّهِ لَقَدْ کَانَتْ مَیْمُونَهً طَاهِرَهً مُطَهَّرَهً ثُمَّ حَنَّطْتُهَا مِنْ فَضْلَهِ حَنُوطِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ کَفَّنْتُهَا وَ أَدْرَجْتُهَا فِی أَکْفَانِهَا فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ اَلرِّدَاءَ نَادَیْتُ یَا أُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا سُکَینَهُ یَا فِضَّهُ یَا حَسَنُ یَا حُسَیْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ فَهَذَا اَلْفِرَاقُ وَ اَللِّقَاءُ فِی اَلْجَنَّهِ فَأَقْبَلَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ وَ هُمَا یُنَادِیَانِ وَا حَسْرَتَا لاَ تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ اَلْمُصْطَفَى وَ أُمِّنَا فَاطِمَهَ اَلزَّهْرَاءِ یَا أُمَّ اَلْحَسَنِ یَا أُمَّ اَلْحُسَیْنِ إِذَا لَقِیتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً اَلْمُصْطَفَى فَأَقْرِئِیهِ مِنَّا اَلسَّلاَمَ وَ قُولِی لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِینَا بَعْدَکَ یَتِیمَیْنِ فِی دَارِ اَلدُّنْیَا فَقَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِنِّی أُشْهِدُ اَللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِیّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ یُنَادِی یَا أَبَا اَلْحَسَنِ اِرْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْکَیَا وَ اَللَّهِ مَلاَئِکَهَ اَلسَّمَاوَاتِ فَقَدِ اِشْتَاقَ اَلْحَبِیبُ إِلَى اَلْمَحْبُوبِ)


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b4%d8%a8-%d8%af%d9%88%d9%85-%d9%81%d8%a7%d8%b7%d9%85%db%8c%d9%87-%d9%85%d8%b3%d8%ac%d8%af-%d8%ba%d8%af%db%8c%d8%b1-%d8%ae%d9%85/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.