از آیت الله حاج سید موسی شبیری شنیدم که: زمانی صاحب فصول (فقیه بزرگ هم روزگار شیخ که در اصفهان می‌زیست) به کربلا آمده بود. شیخ پس از اطلاع از ورود وی به آن شهر، کسی را نزد وی فرستاد که: فلان عبارت از کتاب شما، پیچیده و غامض می‌نماید و من مدتها است در فهم مراد و معنای آن درمانده‌ام. فرستاده‌ی من نزد شما می‌‌آید تا شما مفهوم آن عبارت را به‌طور شفاف به وی توضیح دهید و او به من منتقل سازد. صاحب فصول پس از دریافت پیام شیخ، لختی در عبارت مزبور اندیشیده و سپس سر برآورده و گفته بود: متأسفانه همان‌طور که فرمودید عبارت، پیچیدگی دارد و خود هم اکنون هر چه می‌اندیشم مقصود از آن را درنمی‌یابم!

به گفته‌ی استاد شبیری: این داستان نشان می‌دهد شیخ در کتب فقهای معاصر خویش غور و تأمل می‌کرده و حتی گاه برای فهم نظر آنان، سال‌ها پیگیر ماجرا بوده است.

منبع: کتاب تراز سیاست / مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران