- ثقلین - http://thaqalain.ir -
چند تا سهمیهی حج داده بودند سپاه. یکیاش مال او بود.
به او گفتم: «رضا! خوش به حالت! من تو خواب هم نمیبینم برم مکّه.»
رضا آمد گفت: «تو بقیع یادم میکنی؟»
گفتم: «خاک عالم. بقیع؟! من؟»
گفتم: «آره دیگه!»
گفتم: «چطوری؟»
گفت: «خیلی ساده.»
رفته بود به جای اسم خودش، اسم مرا نوشته بود. من رفتم حج و از آن روز به بعد بچّهها به او گفتن: «حاج رضا».
منبع کتاب: رسم خوبان ۵ ـ ایثار و فداکاری ـ صفحهی ۳۰/ ققنوس و آتش، ص ۲۸٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b3%d9%87%d9%85%db%8c%d9%87/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.