ما هم که مسافر آخر هستیم قبری در پیش داریم، خانه‌ی ابدی ما آن‌جا است. این‌جا که خانه‌ی ما نیست. ما باید به فکر آن‌جا باشیم. این‌ها اسباب بازی‌ها است، ما را سرگرم می‌کند. مدام رقابت می‌کنیم. من رئیس بشوم، تو رئیس بشوی. این گروه، آن گروه. این بدبخت‌ها، این بیچاره‌ها، امروز چطور از هم حمایت می‌کنند که رئیس بشوند حالا همه چیز در اختیار ما است، چند سال چقدر؟ چه چیزی به دست می‌آورید؟ به کجا می‌رسید؟ سرگرمی است، فقط سرگرمی است. حالا سرگرمی یک کسی ریاست است، ثروت است، نکند سرگرمی ما همین مسجد و نماز باشد. ما هم کاری به خدا نداشته باشیم. هر چیزی که برای ما سرگرمی باشد، بازدارنده است. اگر خود طلبگی سرگرمی بود، این نمی‌تواند نوکر امام زمان علیه السّلام باشد، سرگرم است که ملّا بشود، فردا مشهور بشود، دور او شلوغ بشود. این طلبه با آن ثروتمندی که به دنبال ثروت خود می‌رود هیچ فرقی ندارد. عابدی که عبادت می‌کند، عارفی که دنبال این است که کرامت داشته باشد، شفا بدهد، مراجعه بکنند، دامن او را بگیرند، دست او را… این‌ها سرگرمی است.