«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّه مَوْلَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحْبَتَهُ وَ نُصْرَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ»

«وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا * وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا * وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا * إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا * وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا»[۲]

مقدمه

خدای متعال برای عبادالرحمن دوازده ویژگی، امتیاز و مدالِ افتخار بیان فرموده‌است تا ما تشویق شویم و جا نمانیم، ما می‌توانیم در دایره‌ی عبادالرحمن باشیم، در لیستِ بندگانی که سر سفره‌ی رحمت خدای متعال دلداده‌ هستند و دل‌هایشان ذوبِ رحمت واسعه خدای متعال است، حبّی هستند ، عشقی هستند، ولایی هستند، دلداده‌ی خدای متعال هستند. این‌ها این صفات را دارند که تعدادی از این دوازده صفت را در این چند روز خدمت شما عرض کردیم.

مرورِ جلساتِ قبل

اولین ویژگی تنظیم روحیه و رفتار ظاهری است.

انسان در باطن ، خود را بنده ببیند، خود را بُت نکند، خود را بزرگ نبیند؛ در بیرون هم، هم در زندگی کردن هم در راه رفتن ادب داشته باشد، تواضع داشته باشد، به دیگران احترام کند و حرمتِ همه را نگه دارد و مایه صعوبتِ زندگی برای خود و دیگران نشود، ارتباطات را سهل کند، زندگی را آسان کند.

دوّم اینکه در برخورد با انسان‌های هنجارشکن، بی‌ادب، بی‌تربیت، بی‌اصالت و شرور، خود را خراب نکند، سلامت خود را، ایمان خود را، وقار خود را، آبروی خود را حفظ کند و با سلامت و یا با سلامِ وداع پاسخ بگوید و پیشِ آن شخص نایستد و خطِ خود را جدا کند یا آنچنان ریشه‌دار و اثرگذار باشد که سلامتیِ خود را به او هم انتقال بدهد، در او اثر اخلاقی و معنوی داشته باشد و او را از این خشونت، از این غلظت، از این بددهنی، از این کجروی در خط مستقیمِ اخلاق و مدار کردنِ با مردم و رفق و مردمداری بیاورد.

محبوبیت کم خوابی

سوم اینکه عبادالرحمان اهل سحر هستند. «کَانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ وَبِالأسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»[۳]، این‌ها کم می‌خوابند… پنج چیزی که در سیر و سلوک گفته‌اند انسان را به مقصدِ والا و اعلاء می‌رساند و عاشق را به معشوق ارتباط می‌دهد… یکی از آن‌ها «قِلَّهِ نَوم» است، «إنَّ اللهَ جَلَّ وعَزَّ یُبغِضُ العَبدَ النَّوّامَ الفارِغَ»[۴]، کسانی‌ که زیاد می‌خوابند محبوبِ خدای متعال نیستند بلکه مبغوض خدای متعال هستند، خدای متعال که ما را برای خواب به این دنیا نیاورده است!

می‌گویند که قرار است در قبر فراوان بخوابیم! اینجا آمده‌ایم که بیدار باشیم و کار کنیم.

غافل منشین نه وقت بازی است…

برای ما که بیداری‌هایمان هم خواب است! ان شاء الله خدای متعال ما را بیدار کند… حواسِ ما نیست که ما مسافر هستیم، انگار ما را خواب برده است، بعضی‌ها را فقط کلنگی که برای کندن قبرشان می‌زنند بیدار می‌کند و قبل از آن خواب بوده‌اند، «النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا»[۵] بشر خواب است و مرگ او را بیدار می‌کند، ولی بیداریِ مرگ دیگر انسان را نجات نمی‌دهد و کار از کار گذشته است و همه چیز را گذاشتی و با دستانِ خالی در حال رفتن هستی، در حال بردنِ وِزر و وبال هستی، مقدارِ زیادی حقوق الناس به گردن داری، با بدگویی‌ها، با نیش زبان‌ها، با تحقیرها مار و عقربِ فراوانی برای خودت تدارک دیده‌ای، حال هم از یک آبادی در حال رفتن به یک ویرانی و گودال جهنم هستی، حال چه خواهی کرد؟ بیدارشو!

استغفار در سحر

«کَانُوا» نه تنها روزها به دنبال کار و عبادت و گره گشایی و خدمت و آباد کردن کشور و پیشبرد کشور، تولید، اشتغال برای جوان‌ها، کار جدّی بروید… ادارات اینقدر کم‌کاری نداشته باشند، اینقدر کارِ مردم را به امروز و فردا نیندازند، بیدار باشند، کارمندها حقوق می‌گیرند، آن‌ها از هشتاد میلیون جمعیت حقوق می‌گیرند، اگر کار خود را درست انجام ندهند بدهکارِ تک تکِ مردم هستند.

«کَانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ»[۶]، این بندگانِ خاصِ خدای متعال شب هم کم می‌خوابند، شب‌ها هم برای نماز شب بیدار می‌شوند، آن‌ها بین‌الطلوعین را غنیمت می‌دارند، «وَبِالأسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»[۷]، و در سحرها… «یَسْتَغْفِرُونَ» یعنی فقط یک شب و دو شب بیدار نیستند بلکه همیشه هینطور هستند، «وَبِالأسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ».

اگر بخواهید این امتیاز را کسب کنید باید از گناه پرهیز کنید!

چرا برای نماز شب بیدار نمی‌شویم؟

شخصی به خدمت جناب سلمان فارسی یا همان سلمانِ محمدی صلی الله و علیه و آله و سلم آمد و عَرضِه داشت: یااباعبدالله! مالی لا اقوی علی صلاه اللیل … من چه مشکلی دارم که حال ندارم این گنجی را که خدای متعال در سحر قرار داده است را برای خودم ذخیره کنم و نمی‌توانم برای نماز شب بیدار شوم؟

جناب سلمان به او نسخه داد؛ علت بی‌توفیقی را به او گفت فرمود: لا تعص الله فی نهارک  معصیتِ خدای متعال را در روزها نکن، این گناهِ روز قفلِ شب می‌شود، گناه روز سَدِّ شب می‌شود، گناهِ روز حجابِ شب می‌شود، گناهِ روز خوابِ شب می‌شود؛ اگر روزها حواسِ تو جمع باشد…

در آستانه‌ی لیالی قدر هستیم، در آستانه‌ی شبِ شهادت حضرت مولی الموحدین علیه السلام هستیم، ببینید می‌توانید به مولایتان حضرت امیر علیه السلام که پدرمان هستند، آیا می‌توانی به پدرِ خودت یک قول بدهی؟ مثلاً آیا می‌توانی از الآن تا آخرِ ماه مبارک رمضان یک بار هم عصبانی نشوی؟ یا مثلاً آیا می‌توانی از الآن تا آخرِ ماه مبارک رمضان یک غیبت هم نکنی؟ آیا می‌توانی؟ یا مثلاً آیا می‌توانی از الآن تا آخرِ ماه مبارک رمضان یک دروغ نگویی؟ یا مثلاً آیا می‌توانی از الآن تا آخرِ ماه مبارک رمضان یک نگاهِ بد نکنی؟ چرا نمی‌توانی؟

اگر نمی‌توانستی که خدای متعال این محرمات را برای تو حرام نمی‌کرد، ما می‌توانیم گناه نکنیم، ما می‌توانیم با شیطان بجنگیم، خدای متعال تکلیفِ ما لا یُطاق نمی‌کند، خدای متعال چیزی را که در حد توان ما نباشد از ما نخواسته است، می‌توانیم گناه نکنیم، چرا گناه می‌کنیم؟ بیایید حداقل این چند روز را گناه نکنیم، در این صورت خواهید دید که نماز شب برایتان شیرین خواهد شد.

«ما أخْلَصَ ٌ لاللهِ عزّوجلّ أربَعینَ صباحا إلّا جَرَتْ یَنابِیعُ الحِکمَهِ مِن قَلبِهِ على لِسانِهِ»[۸]، اگر یک چله گناه نکردید، اگر یک چله رضای خدای متعال را در زندگی رعایت کردید، خدای متعال به شما حکمت خواهد داد، چشمه‌های حکمت از دل شما خواهد جوشید، رأس حکمت هم مخافه الله است، خداترسی برای شما حاصل می‌شود، کسی که خدا ترس باشد که شب نمی‌تواند بخوابد، بیدار می‌شود و امان نامه می‌خواهد، ناله‌ها خواهد داشت… سوز و گدازِ شب مشکلِ آخرت را برای انسان دوا می‌کند.

لذا جناب سلمان فرمود: اگر بخواهی نماز شبِ تو دایر باشد باید حواسِ تو به رفتار روزِ خودت باشد، روز حرام خوری نکن، حرام گویی نکن، حرام بینی نکن، حرام شنوی نکن، دستِ تو به ظلم نرود، اگر نماز شب نخواندی… اصلاً نمی‌توانی نماز شب نخوانی! عاشق می‌شوی، بلند می‌شوی، اما این گناهِ روز انسان را دل‌مرده می‌کند، رمَقِ شب را از انسان می‌گیرد، خواب به سراغ انسان می‌آید، گناه انسان را بدبخت می‌کند، هر چه به سر ما می‌آید برای گناه است، مخصوصا چیزهایی که انسان اصلاً آن‌ها را به حساب نمی‌آورد، این تَشَر‌هایی که در خانه به یکدیگر داریم، این ناسازگاری‌های داخل خانه، اینکه انسان فکر کند که مهم نیست به بچه خود و یا به زیر دست خود تندی کند یا دست بلند کند، یا او را تحقیر کند، یا ناسزا بگوید، این‌ها ظلم است، ظلم آتش جهنم است، ظلم نماز شب تو را می‌سوزاند و اجازه نمی‌دهد بیدار شوی!

همین سؤال را از وجود مقدس صاحب این ایّام ابوالائمه، پدرمان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند، شخصی عَرضه داشت یاعلی! چه شده است که من نماز شب نمی‌خوانم؟

حضرت نکته دیگری را فرمودند که عمیق‌تر از کلام سلمان بود.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُک»[۹]،…

این دعای کمیل را خیلی جدی بگیرید! مرحوم آیه الله بهجتِ ما روحی فداه می‌فرمودند: این دعاهایی که برای شب‌های ماه مبارک رمضان یا برای شب‌های جمعه است فقط اختصاص به آن ایّام ندارد؛ جناب کمیل سر به سجده می‌گذاشت دعای کمیل را از اول تا به آخر در سجده‌ی خود می‌خواند! یک دعای کمیل در سجده‌ی خود می‌خواند! همیشه هم همینطور بود، دعای کمیل سفره‌ی دلِ اولیاء خدای متعال است.

در دعای کمیل چه چیزی به خدای متعال می‌گوییم؟ می‌گوییم: «اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِی وَ أَفْرَطَ بِی سُوءُ حَالِی وَ قَصُرَتْ بِی أَعْمَالِی‏ وَ قَعَدَتْ بِی أَغْلاَلِی»[۱۰] خدایا وضعِ من بد است، دردِ من سنگین است، «عَظُمَ بَلاَئِی» بلای من خیلی بزرگ شده است، درد من بزرگ شده است… چه شده است؟ «أَفْرَطَ بِی سُوءُ حَالِی» بدی‌های من در حال طوفان کردن است، یک روز و دو روز که نیست، یک عمر است که منِ بدبخت در حال گناه کردن هستم، حال دیگر دریا شده است، حال مگر من می‌توانم از عهده گناهانم بر آیم؟

«أَفْرَطَ بِی سُوءُ» بدی‌های من افراط کرده است، خیلی بد شده‌ام، خیلی بد شده‌ام… «أَفْرَطَ بِی سُوءُ حَالِی وَ قَعَدَتْ بِی أَغْلاَلِی» به زنجیر کشیده شده‌ام…

سوره «یس» قلب قرآن است، شب‌ها سوره «یس» را بخوانید و آن را به مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه کنید… این که می‌گویم «مادرمان» تعجب نکنید! پیامبر خدا صلی الله و علیه و آله و سلم فرموده‌اند: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه»[۱۱] من و علی پدر این امت هستیم، همین پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم فرمودند: که فاطمه ام ابیها است، یعنی فاطمه مادر من است، مسلّماً مادرِ بابا مادر من هم هست دیگر، مادر پدرش است پس مادر ما هم هست، حضرت زهرا سلام الله علیها مادر ما است، شب‌ها یک کاری برای مادرمان بکنیم، یک سوره‌ی «یس» بخوانید و به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هدیه بفرمایید، صبح‌ها هم سوره «یس» بخوانید و به مادر امام زمان ارواحنا فداه حضرت نرجس خاتون هدیه کنید، ایشان خیلی به گردنِ ما حق دارد، معامله کنید، جبران می‌کنند…

روزهای سختی در پیش داریم… حضرت عزرائیل به سراغ‌مان می‌آید و ما به امیرالمومنین علیه السلام نیاز داریم تا ایشان سفارشِ ما را کنند… فشار قبر در شب اول قبر امان از ما می‌گیرد… علاجِ واقعه را قبل از وقوع آن بکنید از الآن… وقتی نکیر و منکر می‌آیند، می‌دانید چطور می‌آیند؟ در روایات دارد که آنها با دهانشان… حال من نمی‌توانم تصویر کنم… زمین را می‌شکافند که ایجادِ رعب کنند، خطرناک است… زمین زیر پای آن‌ها می‌لرزد، زمین را می‌کَنَد و می‌آید… می‌خواهد بیاید و از شما بازجویی کند، باید همه چیز را بگویی… مگر می‌توانی؟ می‌خواهی چه چیزی بگویی؟ چه جوابی داری که به نکیر و منکر بگویی؟ باید آنجا تمام اعمالت را بگویی… کاری کنیم که به دادمان برسند و هوای ما را داشته باشند…

در این سوره مبارکه «یس» می‌فرماید: «إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا»[۱۲] کسانی که ایمان نمی‌آورند، می‌دانید چرا ایمان نمی‌آورند؟ برای اینکه ما آن‌ها را زنجیری کرده‌ایم، باید بالا بیایند، ایمان بالا است، ایمان عرشی است، ایمان الهی است، باید از این چاهِ نَفس خود… باید از این چاهِ گناهِ خود بالا بیاید… «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا»[۱۳] ایمان برای بعد از زمانی است که از چاه بیرون بیایی، وگرنه در چاه که ایمان گیرِ کسی نمی‌آید، این چاه نَفْس چاهِ خطرناکی است، این باتلاقِ نفس پدر انسان را در می‌آورد!

اگرِ پای شما به دنیا پرستی، به پول پرستی، به جاه طلبی، به تکبر گیر کند روحیه‌ی ناسازگاری و زودرنجی پیدا می‌کنی، به همه بدبین می‌شوی و با هیچ کسِ کنار نمی‌آیی… نَفْس است! نَفْس…

چرا این‌ها ایمان نمی‌آورند؟ خدای متعال می‌فرماید: «إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا»[۱۴] «عنق» گردن است «أعناق» جمع «عنق» است، یعنی گردن‌ها، ما به گردن‌های این‌ها زنجیر انداخته‌ایم، این‌ها سگِ زنجیری هستند، نمی‌توانند سَرِ سفره‌ی ایمان بیایند!

حال انگار دعای کمیل تفسیرِ این آیه سوره مبارکه «یس» است.

«وَ قَعَدَتْ بِی أَغْلاَلِی»[۱۵] می‌خواهم پرواز کنم اما زنجیری هستم و نمی‌توانم پرواز کنم و بالا بروم، «وَ قَعَدَتْ بِی أَغْلاَلِی»… می‌خواهیم کمی بیدار شویم… امشب می‌خواهیم دامانِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام را بگیریم… اگر این شب‌های قدر برود اگر بخشیده نشویم و زنجیرهایمان را باز نکنند دیگر بدبخت می‌شویم…

خدایا یعنی خیلی از من بدت می‌آید؟… آیا دیگر من را قبول نمی‌کنی؟…

امیرالمومنین علیه السلام علت ترک نماز شب را اینطور فرمودند: «قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُک»[۱۶] گناهانت پاگیرِ تو شده است، شب‌ها نمی توانی تکان بخوری، تو را بسته‌اند… گناه انسان را می‌بندد، حسد انسان را می‌بندد، حرصِ دنیا انسان را می بندد، اینقدر خودتان را به چرب و شیرین دنیا و به پول دنیا وابسته نکنید، اگر شد که شده است و اگر نشد هم نشد… والله تلخی‌های دنیا هم می‌گذرد، دغدغه آن چیزی را داشته باشید که نمی‌گذرد… وگرنه زندگی رفت… ‌بینید دیگر همه‌ی موهای‌مان سفید شد… بسیاری از شما هم که مثل من هستید، ما در یک قدمی مرگ هستیم، ما در یک قدمی قبرمان هستیم، فاصله‌ای نداریم و در حال رفتن هستیم، دیگر گذشت… این هم می‌گذرد و تمام می شود و می‌رود اما آنجا نمی‌گذرد، دغدغه آنجا را داشته باشید، مدام برای اینجا نق میزند، کمی هم به فکر آنجا باشیم.

حسابرسی از خود

بنابراین اگر بخواهیم بنده‌ی ممتاز خدای متعال باشیم باید اهل نماز شب باشیم، اگر بخواهیم اهل نماز شب باشیم باید مراقبه داشته باشیم، باید محاسبه داشته باشی، باید مواظب باشی که شیطان به تو تیر نزند، نفس اَمّاره تو را فریب ندهد و تو را گرفتار نکند، همچنین باید آدم حسابی باشیم، هر روز از خودت حساب بکش «حَاسِبُوا قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا»[۱۷] قبل از آنکه از شما بازجویی کنند هر شب خودت بنشین و از خودت حسابرسی کن، بگو امروز عمر خودت را چه کرده ای؟ بگو امروز ایمانِ خودت را چه کرده‌ای؟ بگو امروز با چشمان خود چه کرده‌ای؟ نکند که با چشمان خود به امام زمانِ خودت ضربه زده باشی؟ نکند که با زبان خود خشم خدای متعال را مشتعل کرده باشی؟ بنشین و از اعضاء و جوارحِ خودت حساب بکش؛ ای دست چه کرده‌ای؟ ای چشم چه کرده‌ای؟ ای زبان چه کرده‌ای؟ ای گوش چه کرده‌ای؟ «حَاسِبُوا قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا»

وجود مقدس باب المراد، باب الحوائج ما حضرت اباابراهیم موسای کاظم علیه السلام فرمود: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ کُلِّ یَوْمٍ مَرَّتَیْنِ»[۱۸] کسی که روزی دو مرتبه از خود حساب نمی‌کشد از ما نیست.

روزی دو مرتبه بنشین… صبح بگو امروز می‌خواهم چه کار کنم؟ شب بگو امروز چه کار کردم؟ این وسط هم مواظبت و مراقبه کن که اگر توانستی گناه را ترک کنی، اگر یک چله بی‌گناه زندگی کردی، اگر یک چله این ملک‌هایی که با تو هستند… «وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ کِرَامًا کَاتِبِینَ یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ»[۱۹] «کِرَامًا» یعنی بزرگوار هستند، آبروی تو را نمی‌برند ولی در حال فیلم‌برداری هستند، این‌ها کاتب هستند و همه کارهای شما را می نویسند و برایتان پرونده تشکیل داده‌اند، آیا یک روز بر تو گذشته است که این‌ها از تو ناراحت نشوند؟ آیا یک روز بر تو گذشته است که این‌ها از تو ناراضی نشوند؟ نمی‌دانم… خدا کند یک روز بر ما گذشته باشد که گناه نکرده باشیم… مسلّماً اگر گناه کرده باشیم نمی‌توانیم نماز شب بخوانیم، اگر نتوانستی نماز شب بخوانی فقیرِ آخرت هستی، برزخِ تو نور ندارد… «صلاهُ الیلِ سراجُ القبر» نماز شب نورِ آخرت است، نمازِ شب چراغ قبر است و باید این را داشته باشید.

«یَبِیتُونَ‌ لِرَبِّهِمْ‌ً»[۲۰] اما مخلصاً و خالصاً… اینطور نباشد که نماز شب بخوانی و بعد بروی تعریف کنی که عمری نماز شب من ترک نشد، هم عُجْب خطرناک است و هم ریا خطرناک است!

یک گروه گرفتار به «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ»[۲۱]  هستند و یک گروه هم گرفتارِ «الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ»[۲۲]  گرفتار ریا هستند.

آیا به میهمانی رفتی و نماز شب می‌خوانی؟ آیا میهمان داری و بیدار می‌شوی نماز شب می‌خوانی ولی در خلوت خودت نماز شب نمی‌خوانی؟ این به چه دردی می‌خورد؟

«یَبِیتُونَ‌ لِرَبِّهِمْ‌ً» لام، لام اختصاص است، ریا کردن در کارِ خدا کار را خراب می‌کند، ریا مین است، عمل تو را خراب می‌کند و خود تو را هم تخریب می‌کند، در روز قیامت به انسانِ ریا کار چند لقب می دهند، می‌گویند: یا کافر، یا فاسق… به انسان ریاکار می‌گویند: ای انسانی که فریب دادی و فریبکار بودی، تو خودت را هم فریب داده‌ای… لذا کار باید برای خدای متعال باشد، خوش اخلاقی‌تان برای خدای متعال باشد، احسان‌تان برای خدای متعال باشد، اگر کار را برای خدای متعال نکردی از تو قدردانی نمی‌کنند و آن وقت می‌گویی دست من نمک نداشت!

اخلاص

اخلاص… اخلاص… کار خوب را برای خدای متعال انجام بده که پشیمانی نداشته باشی، اگر فردا کسی که خیلی به او خدمت کرده‌ای به تو خیلی جفا کرد نگویی من را ببین به چه کسی احسان کردم! بگو: خدایا! شکر… برای تو احسان کرده بودم، اخلاص… در این آیه تکیه بر روی اخلاص است، «لِرَبِّهِمْ‌ً»… بیتوته می‌کند نماز شب می‌خواند ولی خالص است و ناخالصی ندارد، کارِ او برای خدای متعال است و برای غیرخدای متعال هیچ حسابی باز نکرده است، فقط برای خدای متعال حساب باز کرده است، آیا به یاد می‌آوری یک کار برای خدای متعال کرده باشی؟ ای وای… ای وای… آنجا عمل می‌خواهند، عمل برای خدا نباشد از بین رفته است… همه کارها «هباء منثورا»[۲۳] است، «وَالَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً»[۲۴].

چند درس از حضرت یوسف علیه السلام

صفتِ چهارم «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ»[۲۵]، هم زبان قال است و هم زبان دل است؛ چه می‌گویند؟ می‌‌گویند: ببینید هم تواضع دارد، هم ادب دارد، هم ظرفیت دارد، هم اخلاق دارد، هم مدارای ناس دارد، هم خود کنترلی دارد، هم  نماز شب می‌خواند، هم خلوت با خدای متعال دارد، هم اخلاص دارد، هم بی ریا عبادت می‌کند، مع ذالک از جهنم آنچنان می‌ترسد… «یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ»[۲۶] این‌ها می‌گویند: خدایا! عذاب جهنم را از ما منصرف کن؛ این غیر از این است که بگویند ما را در جهنم نسوزان… «رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ» اجازه نده عذاب جهنم  سراغ من بیاید. معنی این چه چیز است؟ معنی آن این است که خدایا به من عصمت بده، خدایا گناه را از من دور کن…

حضرت یوسف علی نبیّنا و آله و علیه السّلام… چه یوسفی!.. خدای متعال چه تابلویی برای جوانان برای مدیران و مسئولین رسم کرده است! حضرت یوسف علیه السلام برای همه این‌ها حجّت است، خزائن در اختیار ایشان بود اما حفیظ بود، علیم بود، امین بود، ریخت و پاش نداشت، فامیل بازی نداشت، بی‌کفایتی نداشت…

هفت سال قحطی را با چه تدبیری اداره کرد! چرا این مسئولینِ ما یاد نمی‌گیرند؟ چرا پیشاپیش به مشکلات فکر نمی‌کنند؟ چرا می‌گذارند زلزله بیاید تا دستپاچه شوند؟ چرا از قبل آماده نبوده‌اند؟ چرا از قبل برای رفع سیل آماده نیستند؟ چرا گذاشتند برجام به اینجا رسید؟ چرا پیشاپیش فکر نکرده بودند؟ اینها چرا سوره مبارکه «یوسف» را نمی‌خوانند؟ دین و قرآن ما درسِ مدیریت است، درسِ مملکت داری است، درسِ مردم داری است. چرا ادّعای اسلام می‌کنند ولی قرآنی عمل نمی‌کنند؟

این حضرت یوسف علیه السلام بود… حضرت یوسف علیه السلام در امتحانات زیادی که برای ایشان پیش آمد، در همه جا نمره اول بود، در همه جا ممتاز بود، اما با دو بال این را مطرح می کند، «إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَیَصْبِرْ»[۲۷] خدای متعال اجر او را ضایع نمی‌کند؛ یکی اینکه تقوا داشته باشد و دوم اینکه صبر داشته باشد، ظرفیّت داشته باشد.

وقتی خدای متعال حضرت یوسف علیه السلام را از این قصرِ بلورینِ پُر زرق و برقِ زلیخا و از آن درهای بسته نجات داد، به او چه فرمود؟ فرمود: «کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ»[۲۸]، می‌فرماید: نه اینکه حضرت یوسف علیه السلام خود را از بدی و فحشا و ارتباط با این زن نگه داشت، نه! ما اصلاً اجازه ندادیم بدی به سراغ حضرت یوسف علیه السلام برود، دل اونزدِ ما بود و با زلیخا نبود، ما دلِ  او را برده بودیم، یک لحظه دغدغه نداشت، یک لحظه وسوسه نشد، یک لحظه هَوَسِ حضرت یوسف گل نکرد، چرا؟ چون خدای متعال می‌فرماید: ما اصلاً بدی را از او منصرف کرده بودیم.

شیطان کلبِ معلّمِ خدای متعال است، شیطان اصلاً نمی‌تواند نزد امیرالمومنین علیه السلام برود، نمی‌تواند سراغ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برود، نمی‌تواند سراغ امام زمان ارواحنا فداه برود.

حضرت حجت ارواحنا فداه یک زیارت دارند که امام رضا علیه السلام این زیارتنامه را فرموده‌اند. این زیارتنامه در مفاتیح الجنان چند صفحه بعد از زیارت جامعه است، آنجا به خدای متعال عرض می‌کنیم که پروردگارا! روز قیامت من شهادت خواهم داد که آقای من هیچ گناهی انجام نداده است، هیچ میلی به گناه نداشته است، آقاجان ما امام زمان ارواحنا فداه را می‌گوییم، همچنین شخصیتی امام ما است…

«کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ» نه اینکه اینطور باشد که تا نزدیک گناه رفت و ناگهان بیدار شد و گفت که ای وای چرا این کار را کنم؟… اصلاً دل به ذنب نداد، به مال حرام دل نمی‌دهد تا دل بکند… «رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ» خدایا نگذار جهنم سراغ من بیاید، چون جهنم را می‌آورند…

جهنّم چیست؟

سوره مبارکه «فجر» را خوانده اید؟ در آنجا می‌فرماید: «وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ»[۲۹]جهنم را مهار کردند و در حالِ آوردنِ آن هستند… خدایا! جهنّم را به سراغ من نیاور… درهای جهنم بسته شده است، آن‌ها را باز نکنیم…

«رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ» خدایا! عذابِ جهنّم را از من منصرف کن، جهنم گناه من است، یعنی مرا از گناهی که من را جهنمی می‌کند دور کن…

«إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نارا»[۳۰] کسانی که مال یتیم می‌خورند، کسانی که خمس می‌خورند، فرمودند: ما یتیم هستیم، مال ما را مردم می‌خورند و خمس خود را نمی‌دهند… این‌ها که خمس نمی‌دهند سود نمی‌کنند، آتش می‌خورند و خودشان نمی‌فهمند…

در حدیث داریم که یک مار به خدمت حضرت سلیمان علیه السلام آمد و شکایت کرد گفت: فلان مرد دو بچّه‌ی  من را کشته است او را قصاص کن، حضرت سلیمان علیه السلام مار را توجیه کرد که برای مرگ مار انسان را قصاص نمی‌کنند، گفت: جناب سلیمان! پس مال موقوفه در اختیار او قرار بده تا  مالِ وقف بخورد و گرفتارِ جهنّم ‌شود، آنجا مارهایی که از جنس ما هستند انتقامِ ما را بگیرند… معلوم می شود انسانی که مال موقوفه می‌خورد وضعِ خیلی بدی دارد.

در تهران و شمیرانات ما چقدر این املاک وقفی است، همه می‌خواهند این املاک را بِکَنَند و هیچ کس نمی‌خواهد ملکی را وقف کند، این ها سودی ندارد.

«رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ» خدایا! عذابِ جهنم را از ما منصرف کن، اجازه نده گناه به سراغِ ما بیاید و آن را از من منصرف کن، من طاقتِ ندارم، نگذار بدها و بدی‌ها از من سراغ بگیرند، آن‌ها مرا بیچاره می‌کنند، آن‌ها را  از من منصرف کن، گناه را از من منصرف کن «کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ»[۳۱].

«إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا»[۳۲] خدایا! خودت می‌دانی که اگر کسی جهنمی شود دیگر او را رها نمی‌کنند، «غرام» یعنی ملازم، دیگر او را آزاد نمی‌کنند! به بدهکار «غریم» می‌گویند، چرا؟ برای اینکه طلبکار او را رها نمی‌کند، انسانی که گرفتار گناه شد دیگر گناه او را رها نمی‌کند، انسانی که در جهنّمِ نفسِ خود گیر کرد دیگر این نَفْس او را رها نمی‌کند «إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا».

«إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقاماً»[۳۳] جهنم مستقرِ و جایگاهِ بدی است، این عبادالرّحمن که گناه نمی‌کنند اینطور از جهنم می‌ترسند، اینطور تابلوی جهنم را در جلوی چشم خود نصب کرده‌اند که نکند کاری کنند که گرفتار جهنم شوند، ما باید چه کار کنیم؟

این فضائل و این امتیازاتی که در این آیه است در زندگی امیرالمومنین علیه السلام موج می‌زند… دعای کمیل را می‌خوانید؟ چه می‌گوید؟ «الهی وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفى عَنْ قَلیلٍ مِنْ بَلاَّءِ الدُّنْیا وَ عُقُوباتِها»[۳۴]

خدایا! استخوان‌های من محکم نیست و زود می‌شکند، خدایا! بدنِ من ضعیف است، تو میدانی که من طاقتِ بلای دنیا را ندارم چه برسد به بلای آخرت؟ چه برسد به آتش جهنم؟ مگر من می‌توانم طاقت بیاورم؟ آتش جهنّم با غضبِ تو روشن شده است، کوهها و دریاها در مقابل غضب تو طاقت ندارند و نابود می‌شوند، امیرالمومنین علیه السلام می‌ترسند و گریه می‌کنند و از آتشِ جهنم ناله می‌کنند و پناه می‌برند.

روضه

در آستانه‌ی شب قدر هستیم؛ قدر بدانید؛ یک شب بیشتر نیست! شبِ قدر یکی از این سه شب است اما خدای متعال چون ‌خواسته است که ما آماده شویم فرموده است که هر سه شب بیایید.

با این بار سنگین، با این همه بدهی، با این همه بلا، آیا سه شب هم نمی‌توانی ناله کنی و پناهنده شوی و به خدای متعال بگویی آمدم؟ چون تو سریع الرضا هستی، دیر آمده‌ام ولی تو وعده داده‌ای که اگر دیر هم بیایم قبول می‌کنی… یا سریع الرّضا… ای کسی که زود راضی می‌شوی…

اما تنها نروید، شخصی که آبرو ندارد  سراغ یک واسطه‌ای می‌رود که وجاهت و آبرو داشته باشد، امشب با پدرتان امیرالمومنین علیه السلام همراه باشید و با علی علیه السلام بروید…

در چنین روزی بود که حالِ امیرالمومنین علیه السلام رو به وخامت گذاشته است… شبی که گذشت دختران علی علیه السلام خواب نداشتند… فرزندان امیرالمؤمنین علیه السلام در اطرافِ بستر حلقه زده بودند… طبیب آوردند، طبیب گفت: بروید یک شُشِ گوسفند بیاورد، شُشِ گوسفند را آوردند، خانوم‌ها بیرون بروید… می‌خواهم مریض خود را ببینم… یک رگ از داخل این شُش بیرون آورد، فرقِ مولا باز شده بود… رگ را در داخل شکاف سر گذاشت، مقداری نگه داشت و بعد بیرون کشید…

نمی‌دانم… خدای متعال برای شما پیش نیاورد…. خیلی سخت است… گاهی مریضِ انسان در بیمارستان است، در سی سی یو است، دکترها در حال تلاش کردن هستند… این دختر خانم‌ها می‌آیند و پشتِ آنجا می‌ایستند تا دکتر می‌آید با گریه جلو می‌روند و می‌گویند: آقای دکتر! دستم به دامانت، آیا مریضِ من خوب می‌شود یا نه؟ کافی است که سر تکان دهد و بگوید مریض‌تان را ببرید… آتش به دلِ عزیزانِ او می افتد…

وقتی دکتر این رگ را بیرون کشید یک نگاهی کرد و سر خود را تکان داد و رو کرد به امیرالمومنین علیه السلام و عَرضِه داشت: یا علی! اگر وصیتی دارید وصیت کنید، یعنی دیگر کار تمام است…

بعد به خانم‌ها رسید و خواست احتیاط کند، گفت: هر چه می‌توانید به مریض شیر دهید! این خبر شایع شد، ناگهان دیدند بچه یتیم‌هایی که امیرالمومنین علیه السلام شب‌های قبل شیر به در خانه‌ی این‌ها می‌بُردند با قدح‌های شیرآمدند و می‌گویند: به پدرِ ما شیر بده، نگران هستیم که پدرِ خود را از دست بدهیم…

یا امیرالمومنین! فرق سرِ شما شکافته شد، یتیم‌ها آمدند، برای شما شیر آوردند، زن و بچه با محبت دور بسترِ شما را گرفتند و ناله کردند…

اما «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»… اباعبدالله علیه السلام تشنه بودند… حضرت امیر علیه السلام یک زخم داشتند ولی می‌گویند بیش از نهصد زخم بر بدن حضرت اباعبدالله علیه السلام نشسته بود… جگر ایشان از تشنگی می‌سوخت…

می‌گویند وقتی امام زین العابدین علیه السلام امام حسین علیه السلام را زیر خاک گذاشتند، خاک بر روی قبر ریختند، با انگشت سبابه بر روی قبر نوشتند: «هذا قَبْرُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلیِّ بْنِ ابیطالِب، الّذی قَتَلوُهُ عَطْشاناً…»[۳۵] آن حسینی که با لب تشنه او را شهید کردند…

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه فرقان، آیات ۶۳ تا ۶۷

[۳] سوره مبارکه ذاریات، آیه ۱۷و ۱۸

[۴] کافی، جلد ۵، صفحه ۸۴

[۵] تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، جلد ۱، صفحه ۱۵۰

[۶] سوره مبارکه ذاریات، آیه ۱۷

[۷] سوره مبارکه ذاریات، آیه ۱۸

[۸] عیون أخبار الرِّضا : ۲/۶۹/۳۲۱

[۹] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۸۰، صفحه ۱۲۷

[۱۰] دعای کمیل مفاتیح الجنان

[۱۱] بحارالأنوار جلد ۱۶، صفحه ۹۵

[۱۲] سوره مبارکه تین، آیه ۸ «إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ»

[۱۳] سوره مبارکه تین، آیات ۴ و ۵ و ۶

[۱۴] سوره مبارکه یس، آیه ۸

[۱۵] دعای کمیل، مفاتیح الجنان

[۱۶] علل الشرایع، جلد ۲، صفحه  ۳۶۲

[۱۷] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، جلد ‏۱۶، صفحه ۹۹

[۱۸] الکافی، جلد ۲، صفحه ۴۵۳ (عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُمَرَ اَلْیَمَانِیِّ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ اَلْمَاضِی صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْهِ .)

[۱۹] سوره مبارکه انفطار، آیات ۱۰ و ۱۱ و ۱۲

[۲۰] سوره مبارکه فرقان، آیه ۶۴ «وَ الَّذِینَ‌ یَبِیتُونَ‌ لِرَبِّهِمْ‌ سُجَّداً وَ قِیَاماً»

[۲۱] سوره مبارکه ماعون، آیات ۴ و ۵

[۲۲] سوره مبارکه ماعون، آیه ۶

[۲۳] سوره مبارکه فرقان، آیه ۲۳ «وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَّنثُورًا»

[۲۴] سوره مبارکه فرقان، آیه ۶۴

[۲۵] سوره مبارکه فرقان، آیه ۶۵ «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ  إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا»

[۲۶] سوره مبارکه فرقان، آیه ۶۵ «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ  إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا»

[۲۷] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۰ «أَإِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ  قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَهَذَا أَخِی  قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَیَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ»

[۲۸] سوره مبارکه یوسف، آیه ۲۴ «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِوَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ»

[۲۹] سوره مبارکه فجر، آیه ۲۳

[۳۰] سوره مبارکه فجر، آیه ۱۰

[۳۱] [۳۱] سوره مبارکه یوسف، آیه ۲۴ «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِوَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ»

[۳۲] سوره مبارکه فرقان، آیه ۶۵

[۳۳] سوره مبارکه فرقان، آیه ۶۶

[۳۴] دعای کمیل

[۳۵] حیاه الامام زین العابدین، صفحه ۱۶۶