- ثقلین - http://thaqalain.ir -

سخنرانی شب پانزدهم ماه مبارک رمضان ـ سال ۱۳۹۸
آیت الله صدیقی؛ 30 اردیبهشت 1398

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

Sadighi-13980230-Shabe15Ramezan-MasjedEmamRezaAS-Thaqalain_IR (1)

مقدّمه

میلاد مسعود امام حسن مجتبی علیه الصلاه و السلام را تبریک عرض می‌کنم.

Sadighi-13980230-Shabe15Ramezan-MasjedEmamRezaAS-Thaqalain_IR (11)

ویژگی‌های امام حسن مجتبی علیه الصلاه و السلام

امام حسن مجتبی علیه السلام ویژگی‌های خاصّ خودشان را دارند، یکی از ویژگی‌های ایشان این است که ایشان به حکمِ آیه مباهله «قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ»[۲] در دورانِ کودکی حجّت خدای متعال بودند، دوم اینکه بر حسبِ همین آیه خدای متعال برای امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام نسب‌نامه و شناسنامه صادر کرده است که این بزرگواران را پسران رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برشمرده است، سوم اینکه با اینکه ایشان به ظاهر کودک بودند آیه‌ی تطهیر مقامی برای ایشان مطرح می‌کند که حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام این مقام را ندارند، «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»[۳]، دیگر از ویژگی‌های امام حسن مجتبی علیه السلام این است که خدای متعال به رغمِ انفِ آن‌هایی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را ابتر خواندند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دادند و ایشان را کوثر نامیدند، اولین تجلّیِ مقابله‌ی با این حرفِ سخیفی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ابتر است، اولین رویش در کوثر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وجود اقدس امام حسن مجتبی علیه الصلاه و السلام بود.

Sadighi-13980230-Shabe15Ramezan-MasjedEmamRezaAS-Thaqalain_IR (8)

خطبه‌ی زیبای امام حسن مجتبی علیه السلام در برابرِ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

امشب چند حدیث هم از وجود نازنین حضرت یادداشت کرده‌ایم که ان شاء الله دل‌هایمان با جواهرالکلام امام حسن مجتبی علیه السلام نور بگیرد، به روح مقدّس امام حسن مجتبی علیه السلام صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

«روی ان اباه علیا علیه السلام قال له علیه السلام: قم فاخطب لاسمع کلامک فقال علیه السلام»[۴]، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اظهار علاقه کردند که امام حسن مجتبی علیه السلام سخن بگویند و مستمع هم صاحب ولایت مطلقه‌ی کلیّه‌ی الهیّه اعجوبه‌ی عالَمِ خلقت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام باشند، «فقال: الحمدلله الذی من تکلم سمع کلامه» حمد خدایی را که هر کسی حرف می‌زند خدای متعال سمیع است، خدای متعال حرف‌های ما را می‌شنود…

این «سَمِع» دو نوع است، یکی اینکه خدای متعال «سَمِع» مطلق است و همه چیز و همه‌ی صداها نزد خدای متعال معلوم است، یکی هم اینکه «یا سَمیعُ یا مُجیبُ إسمَع نِدائی اذا نادَیتُک»، خدایا! از آن‌هایی که حرف قبول می‌کنی، سمیع هستی و می‌شنوی، از ما هم بشنو…

«الحمدلله الذی من تکلم سمع کلامه، و من سکت علم ما فی نفسه»، اگر کسی سخن بگوید خدای متعال سمیع است، اگر کسی هیچ نگوید خدای متعال علیم است، خدای متعال هم سمیع است و هم علیم است…

Sadighi-13980230-Shabe15Ramezan-MasjedEmamRezaAS-Thaqalain_IR (7)

الآن امام حسن مجتبی علیه السلام گوینده است و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مستمع است، کلام هم چه کلامی است… اگر انسان توجّه کند که خدای متعال حرفِ او را می‌شنود دیگر حرف نباید حرفِ خودِ او باشد و بلکه باید از خدای متعال بگیرد و قماشِ خودِ او باشد، «الحمدلله الذی من تکلم سمع کلامه»، چه افتخاری! انسان کلیمِ خدای متعال باشد! انسان بگوید و خدای متعال بشنود! بعد هم انسان قرآن کریم بخواند و خدای متعال بفرماید و ما بشنویم، چه می‌شود!

«الحمدلله الذی من تکلم سمع کلامه، و من سکت علم ما فی نفسه، و من عاش فعلیه رزقه» این اطمینان می‌دهد که طلبه در زندگی دغدغه‌ی شهریه نداشته باشد، حکومتی دغدغه‌ی تحریم نداشته باشد، خدا! خدا! خدا! همه چیز به دستِ خدای متعال است، کسی کاره‌ای نیست…

«من عاش فعلیه رزقه» هر کی هر مقدار که بناست در این عالَم معیشت داشته باشد رزقِ او بعهده‌ی خودِ خدای متعال است.

«و من مات فالیه معاده» وقتی هستیم معاشِ ما با خدای متعال است، وقتی نیستیم معادِ ما با خدای متعال است، پس او اول و آخر است، ما چه مشکلی داریم؟ وقتی اینجا هستیم سفره پهن می‌کند و وقتی به آنجا برویم نزدِ خودِ خدای متعال هستیم.

«اما بعد، فان القبور محلتنا»، عجب!… «و القیامه موعدنا، و الله عارضنا»… گورستان‌ها، قبرستان‌ها محلّه‌ی ماست، خیلی فاصله ندارد که به محلّ خودمان برویم، و قیامت هم موعدِ ماست، خدای متعال اعمالِ ما را بر ما عَرضه می‌کند.

امام حسن مجتبی علیه السلام در محضرِ پدر و امامِ خودشان می‌فرمایند: «ان علیا علیه السلام باب»، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در است، هر کسی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دارد در بن‌بست نیست، در به روی او باز است، «ان علیا باب، من دخله کان مؤمنا»، یک دری است که هر کسی از این در وارد بشود دیگر در امان است، «و من خرج عنه کان کافرا.» اگر کسی از این در خارج بشود دیگر نقطه‌ی امنی ندارد و گرفتارِ کفر است.

Sadighi-13980230-Shabe15Ramezan-MasjedEmamRezaAS-Thaqalain_IR (6)

«فقام الیه علی علیه السلام» حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مبتهج شدند و بلند شدند و به سوی امام حسن مجتبی علیه السلام رفتند «فقال» فرمودند: «بابی انت و امی»

چه شد! حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بلند شدند و به سراغ امام حسن مجتبی علیه السلام رفتند و فرمودند پدر و مادرم به قربانِ تو! «ذُرِّیَّهً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ»… این آیه‌ی کریمه است: «ذُرِّیَّهً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»[۵].

صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

برای پدرِ امام حسن مجتبی علیه السلام هم صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

امشب خدای متعال قلبِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را شاد کرده است، شما هم برای شادی قلب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

Sadighi-13980230-Shabe15Ramezan-MasjedEmamRezaAS-Thaqalain_IR (5)

فرصت در بیان زیبای امام حسن مجتبی علیه السلام

حضرت در حدیث دیگری فرمودند که «الفرصه سریعه الفَوْت، بطیئه العَوْد»[۶]، این خیلی برای طلبه‌های عزیزمان مفید است که دیگر مثلِ من فرصت‌های شما از دست نرفته است، حواسِ شما جمع باشد، «الفرصه سریعه الفَوْت»[۷]، انسان چشم باز کند می‌بیند که تمام شده است و از روزها و شب‌ها استفاده نکرده است، از اساتیدِ خوب استفاده نکرده است، تا چشمِ خود را گرداند دید که دیگر دستِ او نمی‌رسد و تمام شد، فرصت زود از بین می‌رود اما دیر به دست می‌آید، انسان باید توجه داشته باشد که از موقعیّت استفاده کند.

Sadighi-13980230-Shabe15Ramezan-MasjedEmamRezaAS-Thaqalain_IR (4)

خدای متعال و بندگان در بیان زیبای امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن مجتبی علیه السلام در حدیث دیگری فرمودند: «ما فتح الله عز وجل على أحد باب مسأله فخزن عنه باب الإجابه»[۸] خدای متعال درِ سوال و درخواست را به روی کسی باز نکرده است که بابِ اجابت را مخزون کند و عَرضه نکند، هر کسی حالِ دعا پیدا کرد معلوم می‌شود که خدای متعال می‌خواهد به او پاسخ بدهد.

خودِ اینکه انسان حالِ سوال و گدایی دارد بشارت است، خدای متعال می‌خواهد اجابت کند.

«ولا فتح لعبد باب عمل فخزن عنه باب القبول» اگر کسی توفیقِ نمازی، روزه‌ی، تعلیمی، تعلّمی، تزکیه‌ای، تهذیبی پیدا می‌کند به انسان امید می‌دهد، اگر خدای متعال توفیقِ عمل داد معلوم می‌شود که کَرَم کرده است، ما نماز نداریم، ما عمل نداریم، وقتی در باز می‌شود و یک عملی را انجام می‌دهیم نشانه‌ی این است که خدای متعال می‌خواهد قبول کند که این توفیق را به ما داده است.

Sadighi-13980230-Shabe15Ramezan-MasjedEmamRezaAS-Thaqalain_IR (3)

«ولا فتح لعبد باب شکر فخزن عنه باب المزید» اگر خدای متعال به انسان نعمت داد و انسان اهلِ شکر بود، یعنی اولاً این را نعمت دانست و دوماً ولی‌نعمت را بالای سرِ خود دید و سوماً اینکه مصرف و جایگاهِ نعمت کجاست و از این باید چه نفعی ببرد و چه کاری باید انجام بدهد… اگر این سه مرحله را انجام داد و خود را متنعّم به نعمتِ الهی دید خدای متعال بابِ مزید را… یعنی نه تنها نعمت از او زائل نمی‌شود بلکه خدای متعال نعمت را بر او اضافه می‌کند.

شکرِ نعمت نعمتت افزون کند       کفرِ نعمت از کفت بیرون کند

نمی‌دانیم چه نعمتی داریم، این نظام، این رهبری، اینکه در زمانِ ما این همه سفره‌ی شهادت پهن بوده است، چه سفره‌هایی، چه شهدایی، ما در تاریخ می‌شنیدیم اما الآن این جوان‌هایی که می‌روند و مدافعِ حرم می‌شوند حجّت‌هایی هستند، یک نفر یا دو نفر هم نیستند، خدای متعال این همه عَلَم و پرچم برای وصل کردنِ دلِ ما به خودِ خدای متعال منسوب کرده است، خدای متعال این رهبری که به ما داده است، انسان بینِ خود و خدای متعال انصاف داده باشد و ببیند آیا ایشان نظیری هم دارد؟ بدلی هم دارد؟ بدیلی هم دارد؟ تاریخ را نگاه کند، رهبرانِ عالَم را در طولِ تاریخ نگاه کند، ببیند آیا همچنین رهبری داشته‌ایم؟ ایشان بوی انبیاء علیهم السلام را می‌دهند، حرف‌های ایشان حرفِ پیامبران است، مسیرِ ایشان مسیرِ انبیاء علیهم السلام است، چه آرامشی! چه متانتی! چه حکمتی! چه بلاغتی! چه استقامتی!

خدای متعال همچنین رهبری را به ما داده است، ما بدانیم چه داریم، چه سرمایه‌ای، چه ثروتی، خدای متعال چه منّتی بر ما گذاشته است، این انقلاب انقلابِ طبیعی نیست، این انقلابِ عادی نیست، این ادامه‌ی انقلابِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، این راه راهِ انبیاء علیهم السلام است، لذا در فراز و نشیب‌ها باید دلِ ما قرص باشد، این انقلاب صاحب دارد و نشانه‌ی آن هم این است که امام رفت، هیچ کسی در خواب نمی‌دید که این آقا پرچم به دست بگیرد و از امام کم نیاورد، بینِ خود و خدای متعال اینطور است دیگر!

Sadighi-13980230-Shabe15Ramezan-MasjedEmamRezaAS-Thaqalain_IR (2)

بنابراین همه‌ی نعمت‌ها شکر دارد، حتّی نعمت‌های کوچی که ما تصوّر می‌کنیم کوچک است وقتی خدای متعال آن‌ها را از ما بگیرد می‌فهمیم که چقدر هم بزرگ بوده است، اصلاً نعمت کوچک نیست، همه‌ی نعمت‌ها بزرگ هستند، اما نعمتی که علی الاطلاق نعمت است نعمتِ ولایت است، «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»[۹]، این ولایت شامل حالِ نبیّین، صدّیقین، شهدا هم می‌شود، همه تحت ولایت هستند و خدای متعال این ولایت را امروز که وجود مقدّس امام زمان ارواحنا فداه این ولایت مطلقه را دارند، رهبری معظم نایبِ آن آقاست.

یک صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

چرا امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه نجنگیدند؟

این حدیثی که من نقل می‌کنم در کتاب بحارالانوار، جلد ۷۸ چاپ مکتبه الاسلامیّه، در پاورقی نقل کرده است، «قام الحسن علیه السلام بعد موت ابیه امیرالمومنین علیه السلام فقال بعد حمد الله عزوجل انا لله و انا الیه راجعون»[۱۰] برای شهادت پدر بزرگوارشان کلمه‌ی استرجاع بر زبان جاری کردند، بعد از مطالبی فرمودند: «انا والله ما ثنانا عن أهل الشام شک ولا ندم» اینکه می‌بینید من با اهل شام درگیر نشدم، «ما ثنانا» یعنی ما را از این امر برنگرداند، «شک و لا ندم» ما نه در انقلابمان گرفتارِ تردید شدیم و نه جزوِ پشیمان‌های راهِ توحید هستیم، مبارزه‌ی با نفاق، مبارزه‌ی با کفر، مبارزه‌ی با شرک، مبارزه‌ی با ظلم، مبارزه‌ی با پلیدی‌ها و پلشتی‌ها کارِ انبیاء علیهم السلام است، «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ»[۱۱]، اینکه جنگ حق و باطل یک سنّتِ همیشگی در طول تاریخ بوده است و امروز پرچمدارِ حق من هستم (امام حسن مجتبی علیه السلام) ما این راه را همچنان راهِ حق می‌دانیم، نه از مسیرِ مبارزه‌ی با طاغوت پشیمان هستیم و نه به تردید افتاده‌ایم، بنابراین شک و تردید ما را از مصاف باز نداشت، «وإنما کنا نقاتل أهل الشام»، دو زمینه بوده است که در آن زمینه‌ها می‌شد با اهل شام درگیر شد که هر دو از دستِ ما رفته است، «وإنما کنا نقاتل أهل الشام بالسلامه والصبر»، یکی سلامتِ اجتماعی بود، دو قطبی نبودیم، همه یکدیگر را حمایت می‌کردیم، در مقابلِ یکدیگر نبودیم، گرفتارِ بیماریِ اختلاف و نفاق نبودیم، «بالسلامه والصبر».

«فسلبت السلامه بالعداوه» یاران امام حسن مجتبی علیه السلام جسارت می‌کردند، حتّی افرادِ شاخص که انسان خجالت می‌کشد بگوید این‌ها چقدر بی‌معرفت بودند، این عدم معرفت به امام زمان… «مَنْ مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیهً»[۱۲]، امامت خوب تبیین نشد، اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در روز غدیر ابتدا اقرار گرفتند که «أَلَسْتُ أَوْلى بِکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ؟»[۱۳]، آن‌ها قبول کردند و اقرار کردند که ولایتِ تو از خودِ ما به ما بیشتر است و اختیاراتِ تو بیشتر است، این لقلقه‌ی زبان‌شان بود، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند و آن‌ها هم اقرار کردند ولی قبول نداشتند، این‌ها حکومت را همین حکومتِ ظاهری می‌دیدند، و اساساً اینکه حکومت تجلّیِ حق تعالی است، حکومت راهِ خدای متعال است، حکومت هدایت است، حکومت صراط مستقیم است، حکومت ریسمانی است که باید خلق را به خالق وصل کند و دنیا و آخرتِ انسان الهی بشود، این‌ها اصلاً این موضوع را نفهمیدند و در حدّ آن‌ها نبودند، آن‌ها انعام بودند، آن‌ها «بَلْ هُمْ أَضَلُّ»[۱۴] بودند، آن‌ها امام حسن مجتبی علیه السلام را یک انسانِ عادی فرض می‌کردند، آنطور جسارت می‌کردند.

وجود مقدّس امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: «فسلبت السلامه بالعداوه» شما دیروز دلسوزی داشتید، در کنارِ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به جنگ جمل و صفّین رفتید، اما امروز شما دشمن هستید.

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چه زخم زبان‌ها از اطرافیانِ خودشان تحمّل کردند، این‌ها به معاویه گفتند که اگر خواستی امام حسن مجتبی علیه السلام را دست بسته تحویل می‌دهیم، پسر عموی خودشان «عبید الله بن عباس» جزوِ فرماندهانِ قشون بود، معامله کرد و رسماً پول گرفت و قشون را به معاویه تسلیم کرد.

امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: شما گروهِ سالمی بودید ولی امروز آن سلامت در شما نیست، «فسلبت السلامه بالعداوه والصبر بالجزع»، دیروز عاشقِ شهادت بودید و تا پای جان می‌ایستادید و امروز مرتب نِق می‌زنید، از کمبودها، از گرما، از سرما، از تحریم می‌نالید، این کجا و آن کجا؟

وقتی سلامت با عداوت جابجا شد و صبر با رفاه‌طلبی و نِق زدن جابجا شد دیگر شما مردانِ جنگ نیستید و با شما نمی‌شود جنگید.

(این قسمت بیشتر مورد توجّه قرار بگیرد که خدای متعال نکند که ما هم مصداقِ این‌ها بشویم) «وکنتم فی منتدبکم إلى صفین: دینکم أمام دنیاکم»، شما در جبهه‌ی صفین در شرایطی بودید که دینِ شما جلو بود و دنیای شما به دنبالِ دینِ شما بود، دنیا را مقدّمه‌ی دین قرار داده بودید، به دنبالِ دین حرکت می‌کردید، انگیزه‌ی شما دینی بود، «فأصبحتم الیوم ودنیاکم أمام دینکم» امروز دیگر اگر هم دم از انقلاب می‌زنید مقدّمه است که به مقام برسید، وقتی شعارهای خوب هم می‌دهید انگیزه‌های شما دنیوی است و الهی نیست، دیروز «دینکم أمام دنیاکم» ولی «الیوم ودنیاکم أمام دینکم».

واقعاً چقدر عبارات نشان می‌دهد که کلام معصوم است و کلام امام حسن مجتبی علیه السلام است و از عمقِ وجودِ ایشان است، «ألا وانا لکم کما کنا، ولستم لنا کما کنتم.» توجّه کنید، به هوش باشید، ببینید ما با شما چه نسبتی داریم، ما همانطور که با شما بودیم هنوز هم هستیم، ولی شما دیروز با ما بودید و امروز دیگر نیستید، دیروز جانفشانی می‌کردید، دفاع می‌کردید، امروز وبال هستید، امروز مانعِ راه هستید، «ألا وقد أصبحتم بین قتیلین: قتیل بصفین تبکون له، وقتیل بالنهروان تطلبون بثأره» دیروز کشته می‌دادید و شهید می‌دانستید و برای او گریه می‌کردید، امروز وقتی کشته می‌دهید طلبکار می‌شوید و از ما خونخواهی می‌کنید، دیروز ما ولی‌دم بودیم و امروز ما طرف حسابِ شما هستیم و ما باید پاسخِ این خون‌ها را بدهیم!

«فأما الباقی فخاذل، وأما الباکی فثائر» آن کسی که در صفّین کشته داده بود «خاذل» بود، یعنی در مقامی بود که دشمن را مقصور کند، اما امروز شما «ثائر» هستید، شما طلبکار هستید، شما امروز از ما خونخواهی می‌کنید.

دعا

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! تا به امروز به حد نصابی از مردمِ ما نصابِ قابلِ قبولی در مسئله‌ی بصیرت در کنارِ ولایت و خونِ شهدا توفیق داده‌ای، خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهم اولی البصائر را تکثیر بفرما.

خدایا! به بی‌بصیرت‌ها بصیرت بده.

خدایا! آن‌هایی که گمراه کننده و مانعِ بصیرت هستند را مسیر برطرف بفرما.

خدایا! عاقبتِ امرِ ما را ختم به خیر بگردان.

خدایا! ما را در مسیرِ دینِ خودت ثابت‌قدم بفرما.

خدایا! آل سعود را نابود، بقیع را به دست فرزندان اهل بیت علیهم السلام، به دستِ موالیان آباد بفرما.

خدایا! سایه‌ی پُر برکتِ نایبِ امام زمان ارواحنا فداه، رهبر و مرجع‌مان را با اقدار و عزّت و نورانیّت و کرامت و هدایت در کنار حضرت حجّت ارواحنا فداه مستدام بفرما.

خدایا! علمای صالحِ ما را حفظ بفرما.

خدایا! حوزه‌ها را آباد بفرما.

خدایا! طلبه‌ها را برای خدمت به امام زمان ارواحنا فداه مجهّز بفرما.

خدایا! طلبه‌ها را برای گره‌گشایی از مردم موفق بگردان.

خدایا! طلبه‌ها را برای جلب اعتمادِ دل‌ها بیش از پیش توفیق عنایت بفرما.

خدایا! سیل‌زده‌ها را از این گرفتاری نجات بده.

خدایا! آنچه خواستیم و نخواستیم، خیرِ دین و دنیای ما در آن است به ما کَرَم بفرما.

نثار روح مقدّس حضرت امام و شهدا و گذشتگان و مشایخ‌مان خصوصاً مرحوم آیت الله العظمی آقای بهجت، آقای بهاء الدّینی، آقای خوشوقت، آقای پهلوانی و دیگر عزیزانی که با ما بودند و امروز دستِ ما از دامانِ ایشان کوتاه شده است صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم


پی نوشت:

[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۶۱ (فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ)

[۳] سوره مبارکه احزاب، آیه ۳۳ (وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُوْلَی وَأَقِمْنَ الصَّلاهَ وَآتِیْنَ الزَکَاهَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً)

[۴] دانشنامه امام حسن علیه السلام، جلد ۱، صفحه ۳۵۹ (خطبته علیه السلام فی تحمید الله و فضل ابیه روی ان اباه علیا علیه السلام قال له علیه السلام: قم فاخطب لاسمع کلامک فقال علیه السلام فقال: الحمدلله الذی من تکلم سمع کلامه، و من سکت علم ما فی نفسه، و من عاش فعلیه رزقه، و من مات فالیه معاده، اما بعد، فان القبور محلتنا، و القیامه موعدنا، و الله عارضنا، ان علیا باب، من دخله کان مؤمنا، و من خرج عنه کان کافرا.)

[۵] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۳۴

[۶] بحار‌الانوار، جلد ۷۵، صفحه ۱۱۳٫

[۷] بحار‌الانوار، جلد ۷۵، صفحه ۱۱۳٫

[۸] بحارالانوار، جلد ۷۸، صفحه ۱۱۳ (ما فتح الله عز وجل على أحد باب مسأله فخزن عنه باب الإجابه، ولا فتح لعبد باب عمل فخزن عنه باب القبول، ولا فتح لعبد باب شکر فخزن عنه باب المزید)

[۹] سوره مبارکه حمد، آیات ۶ و ۷

[۱۰] بحارالانوار، جلد۴۴، صفحه ۲۲ (روى هذه الخطبه ابن الأثیر الجزری ج ۲ ص ۱۳ من أسد الغابه باسناده إلى أبی بکر بن درید قال قام الحسن بعد موت أبیه أمیر المؤمنین فقال بعد حمد الله عز وجل: انا والله ما ثنانا عن أهل الشام شک ولا ندم، وإنما کنا نقاتل أهل الشام بالسلامه والصبر فسلبت السلامه بالعداوه والصبر بالجزع، وکنتم فی منتدبکم إلى صفین: دینکم أمام دنیاکم، فأصبحتم الیوم ودنیاکم أمام دینکم، ألا وانا لکم کما کنا، ولستم لنا کما کنتم. ألا وقد أصبحتم بین قتیلین: قتیل بصفین تبکون له، وقتیل بالنهروان تطلبون بثأره فأما الباقی فخاذل، وأما الباکی فثائر، الا وان معاویه دعانا إلى امر لیس فیه عز ولا نصفه فان أردتم الموت رددناه علیه وحاکمناه إلى الله عز وجل بظبا السیوف، وان أردتم الحیاه قبلناه، وأخذنا لکم الرضا، فناداه القوم من کل جانب: البقیه! البقیه! فلما أفردوه أمضى الصلح.)

[۱۱] سوره مبارکه نساء، آیه ۷۶ (الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ ۖ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا)

[۱۲] مسند احمد، جلد ۲۸، صفحه ۸۸

[۱۳] حدیث غدیر

[۱۴] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۷۹ (وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ)


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b4%d8%a8-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%a7%d9%87-%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%da%a9-%d8%b1%d9%85%d8%b6%d8%a7%d9%86-%d9%80-%d8%b3%d8%a7/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.