از این پر رواج‌تر و پر رونق‌تر که همه می‌دیدند این بود که وجود مبارک حضرت رضا علیه السّلام اوّلاً در کارهای خانه زن و بچّه که نداشت، نامرد یعقوب را از یوسف جدا کرد. در این اواخر عمر خدا به امام رضا علیه السّلام جواد الائمّه را داده بود، ولی حضرت جواد علیه السّلام در مدینه ماند و امام رضا علیه السّلام به خراسان آمد. نه یک خواهری، نه یک همسری، تنها بود. کارهای خود را خود انجام می‌دهد، ولی غلامان زیادی داشت. یا می‌بخشیدند یا مأمون در اختیار او قرار داده بود. وجود مبارک امام رضا علیه السّلام با آن‌ها تقسیم کار کرده بود. هم امام رضا علیه السّلام برای غلامان و برده‌ها کار می‌کرد و هم آن‌ها در خدمت امام رضا علیه السّلام  بودند. حضرت وقتی می‌خواست غذا بخورد دست به سفره نمی‌برد. باید همه‌ی برده‌ها می‌آمدند، حتّی غلامی که میر آخور است و به حیوانات رسیدگی می‌کند! او هم باید می‌آمد کنار امام رضا علیه السّلام می‌نشست و با او غذا می‌خورد. یا علی بن موسی الرّضا علیه السّلام خیلی نوکر نواز هستی. به ما هم اجازه بده سر سفره‌ی شما بنشینیم و دست نوازش به سر ما بکش.