- ثقلین - http://thaqalain.ir -
دکتر خسته و کوفته از راه میرسید و تازه تلفن مریضها به خانه شروع میشد. گاهی هنوز ننشسته، دوباره از خانه میزد بیرون. «خانم» چند بار تلفن را از پریز کشید که کسی مزاحم نشود و او بتواند استراحت کند. امّا دکتر فهمید و چقدر عصبانی شد. به «خانم» گفت: «روزی که قسم خوردم، فکر اینجاهاش را هم کردم. من مسئولم خانم»!
«خانم» خوب میدانست او چه تعهّدی به مریضها دارد. برای آنها همیشه وقت داشت.
رسم خوبان ۱۷- تعهد و عمل به وظیفه، ص ۱۲٫/ زمانی برای آسودن، صص ۲۸ و ۳۹٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c-%da%a9%d9%87-%d9%82%d8%b3%d9%85-%d8%ae%d9%88%d8%b1%d8%af%d9%85/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.