- ثقلین - http://thaqalain.ir -
روزی چنان؛ به یاد، زمین و زمان نداشت
جوری ستاره کرد، که خود در گمان نداشت
دانی دراز بود چرا روز قتل شاه؟
زیرا که قوّت حرکت؛ آسمان، نداشت
گشتند یاوران، همه مقتول و یاوری
کَش آورد سمند و بگیرد عنان، نداشت
فریاد از آن زمان! که گرفتند، گِرد وی
راه برون شتافتن از آن میان نداشت
جسمش هزار پاره و بر جسم خویشتن
دل سوز، جز جراحت تیر و سنان نداشت
افتاد بر زمین و ز بس زخم، بر تنش
چندان که بر زمین بنشیند، توان نداشت
میرفت خون ز حلقش و با حق، جز این سخن
“کز جرم شیعیان بگذر” بر زبان نداشت
گفتم که از جسارت قاتل کنم حدیث
اما «سروش»، ناطقه یارای آن نداشت
شاعر: سروش اصفهانی
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c-%da%86%d9%86%d8%a7%d9%86%d8%9b-%d8%a8%d9%87-%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%8c-%d8%b2%d9%85%db%8c%d9%86-%d9%88-%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.