الف. روایت‌ها و احادیثی که درباره عالمان است، خواه عالمان مثبت و خواه عالمان منفی که از پیامبر(ص) است، روایت‌های معنا‌داری هستند (عالمان مؤمن و عالمان منافق) با اسنادش ذکر کنید. ب. این‌که آیا وقتی امام مهدی(عج) ظهور می‌کند، عالمان در برابر ایشان می‌ایستند و در نهایت امام (عج) همه مذاهب را از بین برده، و فقط اسلام را احیا خواهد نمود، احادیثی که در منابع شیعه در این رابطه هست را از شما می‌خواستم.

پاسخ اجمالی

پاسخ در دو بخش زیر بیان می‌شود:
الف. ارزش علم همراه با عمل در سخنان معصومان(ع) و نکوهش دانشمندان بی‌عمل
یکی از مسائلی که در آموزه‌های دینی بسیار مورد تأکید قرار گرفته شده توجه به دانش و فراگیری آن است، اما با همه ارزشی که فراگیری علم دارد، معصومان(ع) تنها علمی را مفید و ثمربخش می‌دانند که همراه با عمل و اخلاص باشد و دانشی که همراه با عمل نباشد نه‌ تنها مفید نخواهد بود، بلکه سبب دوری انسان از کمال الهی و خدا می‌شود، بنابراین، روایاتی که در نکوهش برخی دانشمندان از پیامبر(ص) و دیگر معصومان(ع) رسیده ناظر به این دسته از دانشمندان است که دانش را وسیله رسیدن به مقامات دنیایی و اهداف غیر الهی کرده‌اند و قطعاً شامل علمای ربانی نمی‌شود که از باب نمونه تعدادی از آنها را بیان می‌کنیم:


۱ – 
سُلَیم می‌گوید: پیامبر خدا(ص) فرمود: «… دانشمندان دو گونه‌اند: دانشمندى که به دانش خویش عمل کند نجات یافته است و دانشمندى که دانش خویش را رها کند تباه شود، همانا که دوزخیان از بوى بد دانشمندى که به دانش خویش عمل نکرده، سخت آزرده شوند. همانا آن‌که بیش از همه دوزخیان دچار پشیمانى و حسرت شود، فردى است که بنده‌اى را به خدا دعوت کند و آن بنده پاسخش دهد و خدا را اطاعت کند و به بهشت برود و آن‌که او را دعوت کرده خدا را نافرمانى کند و به خاطر رها کردن دانش خویش و پیروى از هوى و هوس و نافرمانى خدا به دوزخ در آید».[۱]
«
هر کس بر علم خود بیفزاید و بر هدایتش نیفزاید، جز دورى از خدا چیزى افزون نکرده است».[۲]


۲ – 
امام صادق (ع) فرمود: «متوجه باش که اندکى از دانش باید عمل فراوانی را به دنبال داشته باشد؛ زیرا چون در موضوعى براى انسان علم حاصل گشت، می‌باید پیوسته و تا آخر عمر خود مطابق آن عمل کند. حضرت عیسى فرمود: سنگى را دیدم که روى آن نوشته شده بود مرا بر گردان! پس آن‌را برگردانیدم، و در طرف دیگر آن نوشته شده بود: کسى که به علم خود عمل نکند، تحصیل کردن علوم براى او شوم است، و آنچه تا به حال دانسته است به ضرر او برگشت می‌کند؛ زیرا علمى که برابر با عمل نباشد براى صاحبش وبال خواهد بود. خدای تعالی به حضرت داود وحى فرمود: کمترین چیزى که با یک عالم بی‌عمل معامله می‌کنم این است که حلاوت و لذت ذکر و مناجات خود را از دل او خارج می‌نمایم، و این معنا براى او از هفتاد عقوبت باطنى شدیدتر است. باید متوجه شد که راهى براى سلوک به سوى خداوند متعال نیست مگر به وسیله علم و تا انسان عالم، به وظائف خود نشده و از نشانی‌های راه و از خصوصیات سلوک آگاه نباشد؛ نخواهد توانست این راه را سیر کند. پس علم در زندگى دنیوى و از نظر ظاهر زینت انسان است، و از لحاظ معنا و حقیقت؛ او را به سوى بهشت سوق داده، و به مرحله رضوان و خوشنودى پروردگار متعال هدایت خواهد کرد».[۳]


۳ – 
امام باقر(ع) فرمود: «هنگامى که جان به اینجا برسد(و اشاره به حلقوم کرد) ، براى شخص دانا و آگاه توبه‌اى نیست ولى براى شخص بی‌اطلاع و نادان (هنوز راه) توبه وجود دارد».[۴]

 


ب. عملکرد دانشمندان در هنگام ظهور امام مهدی(عج)


روایاتی که درباره مقابله دانشمندان با حضرت مهدی(عج) به ما رسیده است کلیت ندارد؛ زیرا اگر این سخن صحیح باشد لازمه‌اش آن است که معتقد شویم که پیروان حضرتشان افراد کم دانش و یا بی‌دانشی باشند که هیچ عقل سلیمی این سخن را نمی‌پذیرد؛ بنابراین، این دسته روایات مربوط به کسانی است که دانش را وسیله‌ای برای رسیدن به خواسته‌ها و شهوات و امیال دنیایی خود قرار داده‌اند و علت این سرکشی آن است که آنان ظهور امام زمان(عج) و دستورات ایشان را  مخالف با شهوات و منافع خود می‌بینند و به این علت، راه انکار و مقابله با آن‌حضرت را انتخاب می‌کنند و قطعاً شامل علمای ربانی نمی‌شود؛ زیرا آنان نه تنها مخالفتی با آن‌حضرت نمی‌کنند، بلکه پیروی از آنان در زمان غیبت امام مهدی(عج) توسط امامان معصوم (ع) توصیه شده است.
محی الدین بن عربی درباره ظهور امام مهدی(عج) می‌گوید: «به وسیله او، مذاهب از روى زمین محو می‌گردند و جز دین خالص و ناب باقى نمی‌ماند. افرادى که از دیگران کورکورانه پیروى می‌کنند با او به دشمنى برمی‌خیزند؛ زیرا می‌بینند که او بر خلاف نظر پیشوایشان حکم می‌کند و فتوا می‌دهد».[۵]
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که؛ از آنجا که امام مهدی(عج) تنها به علوم ظاهری اکتفا نکرده و به اذن خداوند از حقیقت اشیاء و واقعیت موجود در جهان اطلاع دارد در نظر ابتدایی ممکن است افرادی آن‌را مخالف حکم خدا بدانند، اما وقتی یقین کردند که او همان مهدی موعود است به او معتقد و هیچ اعتراضی به دستورات و کارهای او نخواهند کرد.

 

 

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. «قَالَ سُلَیْمُ بْنُ قَیْسٍ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یُحَدِّثُنِی وَ یَقُولُ‏ إِنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ‏ … وَ الْعُلَمَاءُ عَالِمَانِ عَالِمٌ عَمِلَ‏ بِعِلْمِهِ فَهُوَ نَاجٍ وَ عَالِمٌ تَارِکٌ لِعِلْمِهِ فَهُوَ هَالِکٌ إِنَّ أَهْلَ النَّارِ لَیَتَأَذَّوْنَ مِنْ نَتْنِ رِیحِ الْعَالِمِ التَّارِکِ لِعِلْمِهِ وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النَّارِ نَدَامَهً وَ حَسْرَهً رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَى اللَّهِ فَاسْتَجَابَ لَهُ فَأَطَاعَ اللَّهَ فَدَخَلَ‏ الْجَنَّهَ وَ عَصَى اللَّهَ الدَّاعِی فَأُدْخِلَ النَّارَ بِتَرْکِهِ عِلْمَهُ وَ اتِّبَاعِهِ هَوَاهُ [وَ عِصْیَانِهِ اللَّهَ‏]»؛ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، محقق و مصحح: انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج ‏۲، ص ۷۱۸، نشر الهادی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۵ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏۲، ص ۳۵، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.

[۲]. «مَنِ ازْدَادَ عِلْماً وَ لَمْ یَزْدَدْ هُدًى لَمْ یَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْدا»؛ ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر المعروف بمجموعه ورّام، ج ‏۱، ص ۲۲۰، مکتبه الفقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق؛ ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عده الداعی و نجاح الساعی، ص ۷۴، دار الکتاب العربی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.

[۳]. «وَ اعْلَمْ أَنَّ قَلِیلَ الْعِلْمِ یَحْتَاجُ إِلَى کَثِیرِ الْعَمَلِ لِأَنَّ عِلْمَ سَاعَهٍ یُلْزِمُ صَاحِبَهُ اسْتِعْمَالَهُ طُولَ دَهْرِهِ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ع رَأَیْتُ حَجَراً عَلَیْهِ مَکْتُوبٌ اقْلِبْنِی فَقَلَبْتُهُ فَإِذَا عَلَى بَاطِنِهِ مَکْتُوبٌ مَنْ لَا یَعْمَلُ بِمَا یَعْلَمُ مَشْئُومٌ عَلَیْهِ طَلَبُ مَا لَا یَعْلَمُ وَ مَرْدُودٌ عَلَیْهِ مَا عَلِمَ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ إِنَّ أَهْوَنَ مَا أَنَا صَانِعٌ بِعَالِمٍ غَیْرِ عَامِلٍ بِعِلْمِهِ أَشَدُّ مِنْ سَبْعِینَ عُقُوبَهً بَاطِنَهً أَنْ أُخْرِجَ مِنْ قَلْبِهِ حَلَاوَهَ ذِکْرِی وَ لَیْسَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ طَرِیقٌ یُسْلَکُ إِلَّا بِعِلْمٍ وَ الْعِلْمُ زَیْنُ الْمَرْءِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ سَائِقُهُ إِلَى الْجَنَّهِ وَ بِهِ یَصِلُ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْعَالِمُ حَقّاً هُوَ الَّذِی یَنْطِقُ عَنْهُ أَعْمَالُهُ الصَّالِحَهُ وَ أَوْرَادُهُ الزَّاکِیَهُ وَ صِدْقُهُ وَ تَقْوَاهُ لَا لِسَانُهُ وَ مُنَاظَرَتُهُ وَ مُعَادَلَتُهُ وَ تَصَاوُلُهُ وَ دَعْوَاهُ وَ لَقَدْ کَانَ یَطْلُبُ هَذَا الْعِلْمَ فِی غَیْرِ هَذَا الزَّمَانِ مَنْ کَانَ فِیهِ عَقْلٌ وَ نُسُکٌ وَ حِکْمَهٌ وَ حَیَاءٌ وَ خَشْیَهٌ وَ إِنَّا نَرَى طَالِبَهُ الْیَوْمَ مَنْ لَیْسَ فِیهِ مِنْ ذَلِکَ شَیْ‏ءٌ وَ الْعَالِمُ یَحْتَاجُ إِلَى عَقْلٍ وَ رِفْقٍ وَ شَفَقَهٍ وَ نُصْحٍ وَ حِلْمٍ وَ صَبْرٍ وَ قَنَاعَهٍ وَ بَذْلٍ وَ الْمُتَعَلِّمُ یَحْتَاجُ إِلَى رَغْبَهٍ وَ إِرَادَهٍ وَ فَرَاغٍ وَ نُسُکٍ وَ خَشْیَهٍ وَ حِفْظٍ وَ حَزْم»؛ منسوب به جعفر بن محمد علیه السلام (امام ششم)، مصباح الشریعه، ص ۱۴ – ۱۵، اعلمی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.

[۴]. «مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ: إِذَا بَلَغَتِ النَّفْسُ هَذِهِ لَمْ یَکُنْ لِلْعَالِمِ‏ تَوْبَهٌ وَ کَانَ لِلْجَاهِلِ تَوْبَهٌ»؛ کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، محقق و مصحح: عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص ۷۱، المطبعه العلمیه، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق.

[۵]. ابن عربی، محی الدین، فتوحات مکیه، ج ۳، ص ۳۲۷، دار صادر، بیروت، بی‌تا.