- ثقلین - http://thaqalain.ir -
رسانده است به لبهای شیعیان، جــانها
تنی که دوخته شد بر کــفن، ز پیکان ها
گهی ز بارش اشک و گهی ز بـارش تیر
سفینه ای است گـــرفتار بین طوفان ها
به روی دست عزیزان خـود شود تشییع
تنی نجیب تــــر از گل به زیر باران ها
به دامـن کفنش گرچه گل ز خون روئید
بر او ملائکه گـــل می برد به دامان ها
قدح به خون جگر می زند مگر عباس؟
به روی لب بفشارد ز بـس که دندان ها
حسین کز غم او جــامه می درد افلاک
چــو لاله از غــــم او می درد گریبان ها
مدینه بـــود و فروچیده بود سفره عمر
ز چار سوی جهان سفره دار احسان ها
به سر سلامتی خـــواهر و بـــرادر او
یکــــی نیامد از آن قوم نا مسلمان ها
زهی به هـــمت ناخن که بر تسلی دل
کشید شانه به گــیسوی آن پریشان ها
تأسفی که ز یوسف نصیب یعقوب است
نصیب زینب کـــبری بود زهجران ها
«یتیم» هـر که بگرید به درد و داغ حسن
شود به روز قیامت قرین خــندان ها
شاعر: مرتضی جام آبادی (یتیم)
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%d8%a8%d9%87-%d9%84%d8%a8%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d8%b4%d9%8a%d8%b9%d9%8a%d8%a7%d9%86%d8%8c-%d8%ac%d9%80%d9%80%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%a7/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.