نخست باید دانست؛ حجاب زمانی معنا دارد که زن و مرد ناگزیر از ارتباط با هم هستند و امکان جداسازی نیست و زن قصد حضور در اجتماع را دارد. در حالی که برداشت ما از حجاب همواره جنبه سلبی آن بوده است و اغلب در کنار طرح مسئله حجاب، توصیه به جداسازی زن و مرد و ایجاد فاصله می‌ شود. این دیدگاه نادرست موجب شده تا زن و دختر مسلمان ما گمان کند، صرف داشتن چادر و پوشش کفایت می‌ کند و بنابراین در بسیاری از بزنگاه ها دچار دردسر شوند. کم نیستند دختران محجبه ای که در دام دوستی ها و روابط نامشروع گرفتار شده یا حتی در آداب اولیه اجتماعی، ضوابط اخلاقی را رعایت نمی‌ کنند: آرایش یا پوشش نامناسب همراه با چادر، شوخی های بی مورد، تماس های پیامکی یا تلفنی نابجا و…

 

در محیط دانشجویی هم اغلب جوانانی که از خانواده های مقید و مذهبی هستند، در ترم اول دچار سردرگمی می‌ شوند چرا که آداب صحیح برخورد با جنس مخالف خود را نمی‌ دانند و گاه از ترس مورد تمسخر واقع شدن، حریم های مورد قبول خود را زیر پا می‌ گذارند.

فلسفه حجاب، به حداقل رساندن آسیب های ممکن اجتماعی و خانوادگی است. حجاب این فرصت را به زن می‌ دهد که به عنوان یک انسان در جامعه حضور یابد. در واقع حجاب سطح روابط زن و مرد را از جنسیت به جنس بالا می‌ رود. زن باحجاب، در قالب جنس یک انسان با مرد طرف می‌ شود و نه با جنسیت زنانه خود، و این یعنی بستن همه راه های سوءاستفاده از زنانگی زن.

تمامی زنان از این که مورد سوءاستفاده قرار گیرند، آزرده می‌ شوند، حتی اگر این سوءاستفاده در قالب نگاه کردن باشد اما تعداد اندکی از زنان حجاب را مانعی برای خودنمایی می‌ بینند. سیره بانوان برگزیده دین مانند: حضرت زهرا و حضرت زینب(علیهما السلام)، حضور اجتماعی فعال در جامعه آن روز بوده است. حتی حضور در جنگ ها با کفار از جمله احد و خندق به عنوان کمک و امداد و در شهر برای آموزش احکام و اعتقادات دینی، بانوان فعالیت می‌ کردند.

 

 احادیث مختلفی که در مورد زندگی ایشان و رسیدگی به امور منزل از سوی افرادی چون حضرت سلمان و بلال نقل شده، بیان گر ارتباط ایشان با مردانی غیر از همسر و پدر و محارم است.[۱] همگی حکایت از حضور فعال و زنده حضرت در امور اجتماعی و ارتباط با دیگران بر اساس رعایت ضوابط حجاب و عفت دارد. این نکات باید به صورت سیره عملی به دختران جوان آموزش داده شود. البته در موارد غیرضروری بر عدم ارتباط با نامحرم، حتی ندیدن نامحرم دارد.

لازم است تأکید شود، رعایت حضور فعال اجتماعی با حفظ عفت و حجاب و رعایت حریم و دوری از نامحرم درغیر موارد ضروری از شاخص های الگوگیری است.

نکته مهم آن است که ظاهر و باطن انسان و عمل و نیت او باید هماهنگ و همراه و همخوان باشند، اگر در دل به اصولی اعتقاد و باور داریم باید در عمل نیز مقید به باورها باشیم. نیت خوب و عمل نیکو هیچ کدام به تنهایی ضامن سعادت ما در دنیا و آخرت نمی‌ شوند، بلکه اگر قلبی پاک و روحیه ای صمیمی باشد اما حجاب را رعایت نکند، رفته رفته آن پاکی درونی آلوده می‌ شود و از صمیمیت او سوء استفاده می‌ شود.

 

 

پی نوشت


[۱] – ر.ک: سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، ص ۱۰۸ تا ۱۱۱٫