بر اساس چه سندی قرآن کریم از زمان پیامبر اکرم(ص) متواتر است؟

پاسخ اجمالی

دلیل تحقق تواتر در قرآن این است که؛ در تمام طبقات نقل، آن قدر تعداد ناقلین زیاد است که احتمال تبانی ناقلان بر کذب منتفی می  باشد و یقین می  کنیم که قرآن همین صورت موجود در زمان پیامبر اسلام(ص) وجود داشته است و بر ایشان وحی شده است. همچنین با توجه به وجود تعداد زیادی از حافظان، کاتبان، قاریان، معلمان و متعلمان قرآنی بدون شک می  توان گفت تواتر قرآن امری مسلم است.
 

پاسخ تفصیلی

متواتر بودن قرآن یکی از راه  هایی است که اثبات می  کند آنچه به نام‏ قرآن‏ در دسترس همگان است، همان است که از سوى خداوند نازل گشته و هیچ عنصر غیر الهی، چه به عمد و چه به خطا، در آن راه نیافته است. تواتر قرآن؛ یعنى همه مسلمانان آن  را دست به دست و سینه به سینه، به طور همگانى نقل کرده باشند.[۱]
دلیل تحقق تواتر در سند نقل قرآن این است که:
۱ – در تمام طبقات نقل، از حضرت رسول اکرم(ص) تا زمان ما، آن قدر تعداد ناقلین زیاد بوده است که احتمال تبانی ناقلان بر کذب منتفی است و یقین می  کنیم که قرآن به همین صورتی که الآن در دسترس ما قرار داد، در زمان پیامبر اسلام(ص) وجود داشته است و بر ایشان وحی شده است؛ یعنی نسل اول که خود، آیات قرآن را شنیده بودند، تعداد زیادی بودند و قرآن را برای تعداد زیاد دیگری در نسل بعد نقل کردند و آنها نیز برای تعداد زیادی از نسل سوم و… تا قرآن به صورت متواتر به نسل ما رسیده است.
[۲]
۲ – بعد از بعثت پیامبر(ص)، قرآن محور سوادآموزی قرار گرفت و کتاب آموزشی مسلمانان شد و پیامبر اکرم(ص) فضایی ایجاد کرد که بسیاری به برکت قرآن، باسواد شدند و آنها که اهل نوشتن نبودند، به حفظ قرآن پرداختند.
[۳] به تدریج علوم مختلف اسلامی با محوریت قرآن شکل گرفت.[۴]
۳ – قرآن براى مسلمانان همه چیز بوده است؛ قانون اساسى، دستور العمل زندگى، برنامه حکومت، کتاب مقدس آسمانى و رمز عبادت. قرآن کتابى بود که مسلمانانِ نخستین همواره در نمازها، در مسجد، در خانه، در میدان جنگ، به هنگام روبرو شدن با دشمنان و به عنوان استدلال بر حقانیت مکتب از آن استفاده می  کردند. حتى از تواریخ و منابع اسلامى استفاده می  شود که تعلیم قرآن را مَهر زنان قرار می  دادند.
[۵]
۴ – حفظ و قرائت قرآن به عنوان یک سنت و یک عبادت بزرگ همیشه در میان مسلمانان بوده است
[۶] و اصولاً شخصیت افراد در عصر نزول تا حد زیادى به این شناخته می  شد که چه اندازه از آیات قرآن را حفظ کرده  اند.[۷]عدد حافظان قرآن به اندازه  اى زیاد بود که در جریان جنگ «بئر معونه» در حیات پیامبر (ص)، ۷۰ نفر از قاریان قرآن از اصحاب حضرت به شهادت رسیده[۸] و در زمان ابو بکر، در یکى از جنگ  ها هفتصد نفر از حافظان قرآن کشته شدند.[۹]  در نسل بعد و در زمان امام سجاد(ع) نیز در جریان فاجعه حره در میان کشتگان، هفتصد قاری قرآن وجود داشت.[۱۰] از این  جا روشن می  شود که حافظان و قاریان قرآن در نسل  های متوالی آن قدر زیاد بودند که تنها در یک میدان جنگ تعداد قابل توجهی از کشته شدگان را شامل می  شدند. این سنت حفظ و قرائت قرآن در دوران ائمه اطهار(ع) با تشویق و تأکید ایشان همچنان ادامه داشت.
۵ – کسانى نیز بودند که بعد از نزول آیات قرآن بر پیامبر، آن  را یادداشت می  کردند که از ایشان به کاتبان وحی یاد می  شود.
[۱۱]
گفتنی است؛ متواتر نبودن قرائت  هاى هفت  گانه هیچ منافاتی با متواتر بودن خود قرآن ندارد‏؛ زیرا:
اولاً: در میان متواتر بودن خود قرآن و قرائت آن هیچ ملازمه  اى نیست؛ چون وجود اختلاف در قرائت یک کلمه منافاتى با وجود اتفاق بر اصل آن کلمه ندارد، از این  جا است که مثلاً راویان و ناقلین اشعار و قصاید با این  که در بعضى الفاظ یک قصیده اختلاف نظر دارند، ولى این اختلاف کوچک  ترین لطمه  اى بر تواتر آن قصیده نمی  زند و کسى در انتساب آن اشعار به شاعر آن تردید نمی  کند و همچنین اختلاف در خصوصیات هجرت پیامبر، بر تواتر قضیه هجرت ضرر نمی  رساند.
ثانیاً: آنچه که درباره قرآن به وسیله قرّاء به ما رسیده است، خصوصیات قرائت آن  ها می  باشد و اما خود قرآن به وسیله تواترى که در میان تمام مسلمانان وجود داشته، به ما رسیده است که همه مسلمانان در تمام دوران  ها دست به دست نقل نموده، به وسیله نوشتن و حفظ نمودن از آن نگهدارى کرده  اند و اما قاریان در نقل نمودن خود قرآن کوچک  ترین اثرى نداشته  اند. از این  جا است که اگر فرض کنیم، اصلاً قاریان هفت  گانه و ده  گانه وجود نداشتند، باز هم تواتر در خود قرآن ثابت بود، و بود و نبود آنان کوچک  ترین تأثیرى در این مسئله نداشت.
[۱۲] بنابراین، بدون شک می  توان گفت؛ تواتر قرآن امری مسلم است.

 

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. معرفت، محمد هادى‏، تاریخ قرآن‏، ص ۱۵۹، تهران، سمت‏، چاپ پنجم، ۱۳۸۲ش.

[۲]. ر.ک: هادوی تهرانی، مهدی، تأملات در علم اصول(فلسفه علم اصول فقه)، دفتر چهارم، ذیل بحث تواتر قرآن، مؤسسه رواق حکمت، بی  تا.

[۳]. همان.

[۴]. ر.ک: مطهرى‏، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۳۸۸، تهران، انتشارات صدرا.

[۵]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج ۵، ص ۳۸۰، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.

[۶]. همان، ص ۲۳٫

[۷]. همان، ص ۲۲٫

[۸]. ذهبى، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق، تدمرى، عمر عبد السلام، ج ۲، ص ۲۳۸، بیروت، دار الکتاب العربى، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.

[۹]. کوفى، أحمد بن اعثم، کتاب الفتوح، تحقیق، شیرى، على، ج ۱، ص ۳۴، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.

[۱۰]. تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام ، ج ۵، ص ۳۰٫

[۱۱]. مقریزى، تقى الدین أحمد بن على، إمتاع الأسماع بما للنبى من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع، تحقیق، نمیسى، محمد عبد الحمید، ج ۹، ص ۳۳۱ – ۳۳۴، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰ق؛ دمشقى، اسماعیل بن عمر بن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۳۴۰ – ۳۵۵، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.

[۱۲]. خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، ص ۱۵۶ – ۱۵۷، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی‏، قم، بی تا.