«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

«دعا» باب رحمت الهی

از ابواب رحمت خدای متعال، از ابواب اعمال ربوبیت خدای متعال، از بسترهای تربیت بشر، روی آوردن به دعا و نیایش و مسئلت از بارگاه حق تعالی است. دعا امر مرموزی است، دعا ارتباط با غیبِ عالم است، دعا عبور از حجاب‌های مادّیات است، دعا رفتن به بطن و باطنِ عالم مُلک است، پیوند با ملکوت عالم است.

بشر ظاهربین استقلالی برای اسباب و مسببات در این عالم تصوّر دارد، بر حسب عادتی که کرده است، آب می‌خورد و سیراب می‌شود، لذا هر زمانی که تشنه شد به یاد خدا نمی‌افتد بلکه به یاد آب می‌افتد، غذا می‌خورد و برای او رفع گرسنگی پیش می‌آید، این موضوع برای او یک عادت و طبیعت شده است که هر زمانی که گرسنه شد رو به غذا می‌برد و هیچگاه به ذهن او خطور نمی‌کند که این غذا نیست که ما را سیر می‌کند یا این آب نیست که ما را سیراب می‌کند بلکه سببیتِ این اسباب منوط به مشیّت الهی و خواست خدای متعال است.

گره‌ها با دست خدای متعال باز می‌شود

دعای شریف هفتم صحیفه سجّادیه می‌فرماید: «یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ. فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَهٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَهٌ»،[۲] تمام گره‌ها و سختی‌ها و مشکلات با عنایت خدای متعال باز می‌شود، و شدائد که تیز است، مانند شمشیر روح و جان انسان را شرحه شرحه می‌کند، این خدای متعال است که تیزی این شدائد را برطرف می‌کند. «یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ» کسی که گرفتار است و کار او قفل شده است و در به روی او بسته شده است روح فرج را از خدای متعال التماس می‌کند و تنها کسی که مخرج بدست اوست و کلید به دست اوست و درهای بسته را باز می‌کند دست قدرتِ خدای متعال است، و این موضوع برای کسی که به زندگی روزمره‌ی مادی سرگرم است ملموس نیست، مگر اینکه شرایطی پیش بیاید و دست او از همه‌ی اسباب ظاهری قطع بشود، «فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ»،[۳] وقتی که گرفتارِ امواج خروشانِ سهمگینِ خطرناکِ دریا می‌شود و هیچ کسی را برای نجات خود در دسترس نمی‌بیند، آنجا قلبِ او به ملکوت توجه می‌کند، می‌فهمد که فقط این‌ها نیست، با اینکه از نظر ظاهر کسی نیست که به داد او برسد ولی دلِ او به یک جایی وصل می‌شود و به یک کسی امید دارد، آن کس خدای متعال است.

لذا خدای متعال مسئله‌ی ملک و ملکوت را به ما توجّه داده است، در سوره مبارکه مبارک، «تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ»،[۴] این عالم ملک که عام ظاهر است، این هم بدست خدای متعال است، ولی مهم‌تر از این، مسئله‌ی ملکوت است.

قلب قرآن کریم

سوره مبارکه یس قلب قرآن کریم است، و از منظر روایات و اطباء روحی و اخلاقی و حضرات معصومین سلام الله علیهم أجمعین بر تلاوت این سوره مبارکه در صبح و شام تأکید شده است، و آثار و اسراری هم برای قرائت سوره مبارکه یس مطرح شده است، و خطومات متعددی هم در ارتباط با این سوره‌ی باعظمت برای اهل خطمات و اوراد ارائه شده است، و بعضی از بزرگان صاحب نفس و اهل الله مانند مرحوم آیت الله آقا سیّد عبدالکریم کشمیری رضوان الله تعالی علیه با سوره مبارکه یس انس فوق توقّع داشتند و دیگران را هم به این امر توصیه می‌کردند، بر حسب نقلی که از ایشان بطور مکتوب و منقول آمده است ایشان فرموده‌اند که اگر کسی سوره‌ی مبارکه یس را بر سر قبر یکی از عرفای بزرگ یا به روح او نثار کند حاجت‌روا می‌شود.

بحث بر سر این موضوع هست که چرا سوره مبارکه یس قلب قرآن کریم است، «أَنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ قَلْباً وَ قَلْبُ اَلْقُرْآنِ یس»،[۵] بعضی‌ها در تحلیل خودشان مطرح فرموده‌اند که به اعتبار آیه کریمه «سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ»،[۶] اوجِ سعادت و قلّه‌ی خوشبختی این است که خدای متعال به بنده‌ی خود سلامِ قولی داشته باشد، خدای متعال به بنده‌ی خود گوشی عطاء می‌نماید که نوای حق تعالی با آن گوش آشناست و حقیقتِ سلام الهی را می‌گیرد.

همانطور که حضرت موسی کلیم علی نبیّنا و آله و علیه السلام در وادی ایمَن مأمور شد «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ ۖ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى»،[۷] در اینجا دیگر باید پابرهنه شد، در بیابان عشق هستی و به معشوق رسیده‌ای، پای خودت را برهنه کن و پاپوش نداشته باش، تعلّقات خودت را کنار بگذار، هر چه داری کنار بگذار، «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ ۖ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى»، و درجه‌ی قربی که در آنجا برای حضرت موسی علیه السلام حاصل شد و اوج و عظمت و معراجی برای ایشان بود، صدای حق تعالی را با گوش جان خود دریافت کرد، «إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ ۖ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى».

موسی نیست که ندای انا الحق شنود..

اگر موسی باشد این صدا در همه جا هست، خدای متعال نوای محبّت خود را به دل‌های عشّاق خود می‌رساند.

بهشت مقامِ کلیم‌اللهی برای بهشتی‌هاست، و بناست خود خدای متعال با بنده‌ی خود تهیّت داشته باشد و تحویل بگیرد و نوازش کند. سراسرِ بهشت سفره‌ی ضیافتِ خدای متعال است، «نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحیمٍ»[۸] است، اما آن پذیرایی فوق همه‌ی نعمت‌ها و لذّت‌های بهشتی این است که اهل بهشت ندای خدای متعال را می‌شنوند، «سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ»، این سلامِ قولی از خدای رحیم آنچنان فنائی برای عبد پیش می‌آورد، عبد را آنچنان ذوب می‌کند که هیچ لذّتی در عالم و لذّت‌های بهشت به این درجه و به این رتبه نیست، ان شاء الله خدای متعال روزی ما هم بفرماید و ما را محروم نفرماید و ما هم کلیم او باشیم و نوای دلنشین خود خدای متعال را بشنویم، «سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ».

لکن از مرحوم علامه بزرگوار، عارف واصل، فقیه صمدانی، مفسّر کبیر و حکیم دوران علامه طباطبایی اعلی الله مقامه الشّریف نقل شده است که ایشان فرموده‌اند ما این سؤال را از استادمان یعنی برهان العارفین آقا میرزا علی آقای قاضی اعلی الله مقامه الشّریف پرسیدیم که چرا سوره مبارکه یس قلب قرآن است؟

ایشان فرمودند: بخاطر این آیه کریمه که در پایان سوره آمده است و حاصل سوره است، «فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»،[۹] ملکوت همه‌ی اشیاء که اثر و تأثیر و نقش برای آن ملکوت است، آب مُلکی دارد که ما آن را می‌بینیم و سراغ آن را می‌گیریم و می‌نوشیم، ولی ما ملکوت آب را نمی‌بینیم و اثر برای ملکوت است.

همانگونه که «تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ»،[۱۰] «فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»، ملکوت همه چیز در دست حضرت دوست است، و اگر دعا هدفدار باشد باید دعاکننده را از مُلک به ملکوت رهنمون باشد و انسان را از این ظاهربینی و خیره شدن به مظاهر عالم ماده به مراتب بالاتر منصرف کند.

خدای متعال دعا را تکفّل کرده است

در این رابطه یک حدیثی را تقدیم دل‌های پاک و مصفای شما جوانان فرهیخته و آینده‌ساز می‌کنیم، باشد که ان شاء الله ذخیره‌ی قبر و آخرت ما هم بشود.

حدیث شریف هفتم در صفحه ۴۶۷ جلد ۲ کتاب کافی شریف است، بر حسب این نقل امام علی علیه السلام به امام حسن مجتبی صلوات الله علیه اینطور فرموده‌اند: «اِعْلَمْ أَنَّ اَلَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی اَلدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَهِ»[۱۱] خدای متعال خواسته است که تو را موحد به بار بیاورد و تو را به کانون اصلی مشیّت و اراده‌ی قاهر متوجّه کند و تو را از عالَمِ مُلک و ظاهر و کثرت به یک درجه‌ی بالاتر سیر بدهد، بدان آن چیزی که در دست اوست خزائنِ ملکوتِ دنیا و آخرت است.

در آخرت هم همینطور است، این حور و قصور نیست که بهشتی را متنعّم و مبتهج می‌کند، همه‌ی این‌ها مظاهرِ اراده‌ی خدای متعال هستند، مظاهرِ جمال حق تعالی هستند، مظاهرِ اسماء حسنی خدای متعال هستند، و آن ملکوت است که همه‌ی امور به ملکوتِ آن قائم است، خزائنِ ملکوتِ دنیا و آخرت در دستِ اوست، چنین کسی «قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی اَلدُّعَاءِ»، کسی که مالک نه تنها مُلک و بلکه مالکِ ملکوتِ دنیا و آخرت است این اجازه را به تو داده است که او را بخوانی، اگر اذن او نبود «مالِلتُّرابِ وَ رَبُّ الأَربابِ»، بشرِ حقیر و فقیر و ضعیف و ذلیل و محتاج چه تناسبی با هستی مطلق و کمالِ لایتناهی و جمال نامحدود چه تناسبی دارد که وصل بشود و او را بخواند؟

ولی وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه به امام حسن مجتبی صلوات الله علیه با کلمه‌ی «قَد» می‌فرمایند: «قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی اَلدُّعَاءِ»، کسی که ملکوت به دست اوست، او اذن داده است که به شرف دعا مشرّف بشوی، «وَ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَهِ»، اگر اذن داده است، آیا می‌شود کریمی درِ کَرَم را باز کند و فراخوان کند که هر کسی که محتاج است بیاید که در باز است، و وقتی انسان به جلوی در می‌رسد اجازه‌ی ورود ندهد؟ این بر خلاف کَرَمِ کریم است، هم اذن داده است و هم تکفّل فرموده است که اگر به سوی من آمدی و سیم دلِ تو با من وصل شد و زبان جانِ تو مرا خواند، من هم اجابت می‌گویم، تو «یا الله» بگو، من «لبّیک عَبدی» می‌گویم.

«وَ أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ»، ابتدا فرمود که مأذون هستی و منعی نداری، در باز است، تو هم می‌توانی بروی و از این در وارد بشوی و بر سرِ سفره‌ی کَرَم بنشینی. بعد کمی بالاتر، که ما هم بیشتر در این مسئله همّت کنیم، فرمود: «وَ أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ»، بالاتر از اذن است، خدای متعال فرمان داده است که ما سائل او باشیم و دست گدایی خودمان را باز کنیم، خدای متعال می‌خواهد عطاء کند و فیضِ خدای متعال ریزش دارد، باران رحمت خدای متعال می‌بارد، ظرفِ خودت را مقابلِ خدای متعال ببر و بگذار ظرف تو را پُر کند، «لِیُعْطِیَکَ»، امر فرموده است تا سائل باشید، بنای خدای متعال بر عطاء است، ولی تا زمانی که سؤال نباشد، تا زمانی که قابل قابل نباشد، اگر مفیض فیضِ خود را هم بدهد به جایی نمی‌رسد، آب کم جو تشنگی آور به دست، این سؤالِ ما، این دعای ما، این التجاء ما، این تضرّع ما، این سوز ما، این گداز ما، این اشکِ ما علامتِ قابلیّت است.

خدایا! محتاج بودنم را یافته‌ام، غنای تو را هم یافته‌ام، فقرِ محض رو به غنای محض آورده است و خدای متعال رحیم است.

او که به سؤال و درخواست امر فرموده است، و این امرِ او مقدّمه‌ی این است که شما با سؤال خودتان ظرفتان را آماده کنید تا فیض الهی در این ظرف بریزد، این موضوع برای این است که خدای متعال رحیم است، یعنی خدای متعال نه تنها بر همه‌ی عالمیان که حتّی سائل هم نیستند فیض می‌دهد، ولی خواسته است که شماها با او مرتبط باشید، برای این است که رحمتِ ویژه دارد، تا یار که را خواهد و میلش به که باشد، خدای متعال با شما به نحو دیگری معامله کرده است.

در آیات کریمه‌ی وحی الهی فرمود «بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ»،[۱۲] این رأفتِ ویژه و رحمتی است که خدای متعال مؤمن را بطور مستمر مشمول عنایت قرار می‌دهد و او را پیش می‌برد.

رحمت واسعه‌ی خدا، رحمت رحمانیّه‌ی خدای متعال بر منافق و کافر و ظالم و فاسد هم شامل می‌شود، ولی اینکه خواسته است که تو با خدای متعال انس بگیری و در بزنی و در به درِ خدای متعال باشی، از این کوچه‌ی حضرات اسماء الهی به آن کوچه، از آن کوچه به کوچه‌ی دیگر، از این درِ بارگاه به آن در بروی و در حیطه‌ی بارگاه رحمت الهی طواف کنی، برای این است که با تو رحیم است و رحمتِ رحمیّه‌اش را به تو اختصاص داده است.

خدای متعال هم رحیم است و هم کریم، خدای متعال رحمتِ ویژه‌ی خود را برای شما آماده کرده است، برای شما سفره‌ی خاص گسترده کرده است، دیگران راهی به این سفره ندارند. بعلاوه اینکه او کریم است، کَرَمِ خدای متعال اقتضاء می‌کند که شما را اکرام کند، وقتی میهمانِ ویژه بودی با تو کریمانه برخورد می‌کند، کَرَمِ خدای متعال عالمگیر است، ولی هر کسی نمی‌فهمد که او کریم است، رحمتِ خدای متعال ویژه است ولی هر کسی لیاقت ندارد این رحمت ویژه را شناسایی کند و مجذوبِ خاصّه‌ی حق‌تعالی بشود.

این است که رحمت رحیمیّه‌ی ما ویژه‌ی کسانی هست که به ابواب خاصّه‌ی رحمتِ خدای متعال که عناصرِ نوریِ حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین است روی بیاورند.

دعا

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهم به ما توفیقِ گذر از عالَمِ مُلک و اتّصال به عالَمِ ملکوت و نیل به معارف بلند قرآنی و عرفانی و عقلانی را عنایت بفرما.

خدایا! دست ما را از دامان رحمت رحیمیّه و کرامتِ کریمانه‌ات کوتاه مگردان.

خدایا! ظهور امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! سایه‌ی پُربرکت نایت امام زمان ارواحنا فداه، پرچمدار نهضت مستضعفان، سکّاندار کشتی انقلاب، مراد و مقتدای ما، رهبر عزیزمان را با تأییدات غیبی و نصرت مستمرّت مستدام بدار.

خدایا! پرچم انقلاب و نهضت را با دست باکرامت این رهبر عزیزمان به صاحب اصلی‌اش منتقل بفرما.

خدایا! مریض‌ها، منظورین، مریضه‌ی مورد نظر را شفاء کرامت بفرما.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهم ملّت ایران را در این آزمون بزرگ امتحانات سرافراز و عزیز بگردان، و رئیس جمهور مطلوب که هماهنگ با کانون هدایت الهی که امامت و رهبری است، و همراه با مردم، دلسوز نسبت به مردم، و با کفایت در گره‌گشایی‌ها، کسی که دل به مردم داده باشد و دل از بیگانه کَنده باشد، استقلال داخلی را، کفایت داخلی را سرلوحه‌ی کار خودش قرار بدهد بعنوان رئیس جمهور این مملکت روزی این مردم بفرما.

خدایا! قلب مبارک امام زمان ارواحنا فداه و نایب امام زمان ارواحنا فداه، روح بلند حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، روح پُرفتوح شهیدانمان و امّت شهید داده را در این انتخابات شاد بفرما.

خدایا! دشمنان ما را با انتخاب اصلحِ ما مخذول و مأیوس بگردان.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] (یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ. فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَهٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَهٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَهَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.)

[۳] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۶۵

[۴] سوره مبارکه ملک، آیه ۱ (تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)

[۵] جنه الأمان الواقیه و جنه الإیمان الباقیه (المصباح)  ، جلد ۱ ، صفحه ۴۴۳ (وَ عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : أَنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ قَلْباً وَ قَلْبُ اَلْقُرْآنِ یس فَمَنْ قَرَأَهَا فِی نَهَارِهِ کَانَ مِنَ اَلْمَحْفُوظِینَ وَ اَلْمَرْزُوقِینَ حَتَّى یُمْسِیَ.)

[۶] سوره مبارکه یس، آیه ۵۸

[۷] سوره مبارکه طه، آیه ۱۲ (إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ ۖ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى)

[۸] سوره مبارکه فصلت، آیه ۳۲

[۹] سوره مبارکه یس، آیه ۸۳

[۱۰] سوره مبارکه ملک، آیه ۱ (تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)

[۱۱] (وَ مِنْهُ أَیْضاً: وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی اَلدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَهِ وَ أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ وَ أَنْ تَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ وَ إِذَا نَادَیْتَهُ سَمِعَ نِدَاءَکَ وَ إِذَا نَاجَیْتَهُ عَلِمَ نَجْوَاکَ فَأَفْضَیْتَ إِلَیْهِ بِحَاجَتِکَ وَ أَبْدَیْتَهُ ذَاتَ نَفْسِکَ وَ شَکَوْتَ إِلَیْهِ هُمُومَکَ وَ اِسْتَکْشَفْتَهُ کُرُوبَکَ وَ اِسْتَعَنْتَهُ عَلَى أُمُورِکَ وَ سَأَلْتَ مِنْ خَزَائِنِ رَحْمَتِهِ مَا لاَ یَقْدِرُ عَلَى إِعْطَائِهِ غَیْرُهُ مِنْ زِیَادَهِ اَلْأَعْمَارِ وَ صِحَّهِ اَلْأَبْدَانِ وَ سَعَهِ اَلْأَرْزَاقِ ثُمَّ جَعَلَ فِی یَدَیْکَ مَفَاتِیحَ خَزَائِنِهِ بِمَا أَذِنَ لَکَ فِیهِ مِنْ مَسْأَلَتِهِ فَمَتَى جِئْتَ اِسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعَمِهِ وَ اِسْتَمْطَرْتَ شَآبِیبَ رَحْمَتِهِ فَلاَ یُقَنِّطَنَّکَ إِبْطَاءُ إِجَابَتِهِ فَإِنَّ اَلْعَطِیَّهَ عَلَى قَدْرِ اَلنِّیَّهِ وَ رُبَّمَا أُخِّرَتْ عَنْکَ اَلْإِجَابَهُ لِیَکُونَ ذَلِکَ أَعْظَمَ لِأَجْرِ اَلسَّائِلِ وَ أَجْزَلَ لِعَطَاءِ اَلْآمِلِ وَ رُبَّمَا سَأَلْتَ اَلشَّیْءَ فَلاَ تُؤْتَاهُ وَ أُوتِیتَ خَیْراً مِنْهُ عَاجِلاً أَوْ آجِلاً أَوْ صُرِفَ عَنْکَ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَکَ فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِیهِ هَلاَکُ دِینِکَ لَوْ أُوتِیتَهُ فَلْتَکُنْ مَسْأَلَتُکَ فِیمَا یَبْقَى لَکَ جَمَالُهُ وَ یُنْفَى عَنْکَ وَبَالُهُ فَالْمَالُ لاَ یَبْقَى لَکَ وَ لاَ تَبْقَى لَهُ وَ اِعْلَمْ أَنَّکَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَهِ لاَ لِلدُّنْیَا وَ لِلْفَنَاءِ لاَ لِلْبَقَاءِ وَ لِلْمَوْتِ لاَ لِلْحَیَاهِ وَ إِنَّکَ فِی مَنْزِلِ قُلْعَهٍ وَ دَارِ بُلْغَهٍ وَ طَرِیقٍ إِلَى اَلْآخِرَهِ وَ إِنَّکَ طَرِیدُ اَلْمَوْتِ اَلَّذِی لاَ یَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ وَ لاَ بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِکُهُ فَکُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرٍ أَنْ یُدْرِکَکَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَیِّئَهٍ قَدْ کُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَکَ مِنْهَا بِالتَّوْبَهِ فَیَحُولَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ ذَلِکَ فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَکْتَ نَفْسَکَ رُوَیْداً یُسْفِرُ اَلظَّلاَمُ وَ کَأَنْ قَدْ وَرَدَتِ اَلْأَظْعَانُ یُوشِکُ مَنْ أَسْرَعَ أَنْ یَلْحَقَ وَ اِعْلَمْ أَنَّ مَنْ کَانَتْ مَطِیَّتُهُ اَللَّیْلَ وَ اَلنَّهَارَ فَإِنَّهُ یُسَارُ بِهِ وَ إِنْ کَانَ وَاقِفاً وَ یَقْطَعُ بِهِ اَلْمَسَافَهَ وَ إِنْ کَانَ مُقِیماً وَادِعاً وَ اِعْلَمْ یَقِیناً أَنَّکَ لَنْ تَبْلُغَ أَمَلَکَ وَ لَنْ تَعْدُوَ أَجَلَکَ وَ أَنَّکَ فِی سَبِیلِ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ فَخَفِّضْ فِی اَلطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِی اَلْمُکْتَسَبِ فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَبٍ قَدْ جَرَّ إِلَى حَرْبٍ وَ لَیْسَ کُلُّ طَالِبٍ بِمَرْزُوقٍ وَ لاَ کُلُّ مُجْمِلٍ بِمَحْرُومٍ فَأَکْرِمْ نَفْسَکَ عَنْ کُلِّ دَنِیَّهٍ وَ إِنْ سَاقَتْکَ إِلَى اَلرَّغَائِبِ فَإِنَّکَ لَنْ تُعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِکَ عِوَضاً وَ لاَ تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اَللَّهُ حُرّاً وَ مَا خَیْرٌ خَیْرٌ لاَ یُنَالُ إِلاَّ بِشَرٍّ وَ یُسْرٌ لاَ یُنَالُ إِلاَّ بِعُسْرٍ وَ إِیَّاکَ أَنْ تُوجِفَ بِکَ مَطَایَا اَلطَّمَعِ فَتُورِدَکَ مَنَاهِلَ اَلْهَلَکَهِ فَإِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ لاَ یَکُونَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَللَّهِ ذُو نِعْمَهٍ فَافْعَلْ فَإِنَّکَ مُدْرِکٌ قَسْمَکَ وَ آخِذٌ سَهْمَکَ وَ إِنَّ اَلْیَسِیرَ مِنَ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ أَکْثَرُ وَ أَعْظَمُ مِنَ اَلْکَثِیرِ مِنْ خَلْقِهِ وَ إِنْ کَانَ کُلٌّ مِنْهُ .)

[۱۲] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۸ (لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ)