- ثقلین - http://thaqalain.ir -
در صحیح بخاری و کتب دیگر روایتی از مسور بن مخرمه آمده است که از این قرار میباشد: روزی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شنیدم که بر روی منبر میفرمود: « همانا بنی هاشم بن مغیره از من اجازه گرفته است که دخترانش را به عقد علی بن ابی طالب دربیاورد. من به هیچ وجه به آنها چنین اجازهای را نمیدهم. مگر اینکه فرزند ابی طالب بخواهد دختر مرا طلاق بدهد و با دختر آنها ازدواج کند. چراکه فاطمه سلاماللهعلیها پاره تن من است. پس هرکس او را ناراحت کند، مرا ناراحت کرده و نیز هرکس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است.»[۱]
روایت دیگری نیز از مسور در صحیح بخاری و غیر آن آمده است که میگوید: روزی فاطمه سلاماللهعلیها نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میرود و میفرماید: « قوم شما گمان میکنند که پیامبر هیچ گاه برای دخترانش خشمگین نمیشود. این گمان از سوی کسی است که با دختر ابی جهل ازدواج کرده است.»
پس پیامبر در حالی که شهادت میداد فرمود: « همانا فاطمه سلاماللهعلیها پاره تن من است و من دوست ندارم که به او زیانی برسد. به خدا قسم دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و دختر دشمن خدا برای یک مرد جمع نمیشوند. پس در همان حال خطبه را ترک کرد.» [۲]
در روایتی در کتاب مسلم و بخاری و کتابهای دیگر آمده است که مسور گفت: من در حالی که محتلم بودم از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله که بر منبر نشسته بود و خطبه میخواند، شنیدم: « فاطمه سلاماللهعلیها از من است و من میترسم که در دین او فتنهای رخ دهد …» تا آنجا که فرمود: « همانا من هیچ حرامی را حلال نکرده و هیچ حرامی را نیز حلال نمیکنم. اما به خدا قسم به هیچ وجه دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و دختر دشمن خدا در یک مکان جمع نمیگردد.»[۳]
و مصعب زبیری گفته است که همانا علی علیهالسلام جویریه دختر ابیجهل را خواستگاری کرد. خبر به فاطمه سلاماللهعلیها رسید و او نیز عتاب را به سوی جویریه فرستاد و به او گفت:« من او را به تو سپرده و به عقدت درمیآورم.» سرانجام از او پسری به نام عبدالرحمن بن عتاب زاده شد.[۴]
ابن اسحاق میگوید:از کسانی که به کذب متهم نیستند شنیدم: همانا رسول خدا صلیاللهعلیهوآله برای دخترانش غیرت شدیدی را به خرج میداد. و او هیچ گاه دخترانش را به عنوان هوو به عقد کسی در نمیآورد.[۵]
اما ما همانند این شهرآشوب[۶] معتقدیم که بیشک این روایات کذب محض است چراکه:
پس از این ماجرا بریده نامهای را به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرستد و از امیرالمؤمنین علیهالسلام شکایت میکند. اما پیامبر صلیاللهعلیهوآله آنچنان خشمگین و عصبانی میشوند که تاکنون هیچ کس غیر از روز قریظه و بنی النضیر، چنین خشمی را از ایشان ندیده بود. ایشان در این حال به من فرمود: «ای بریده علی علیهالسلام را دوست داشته باش چراکه او هر آنچه را که من به او امر کنم، انجام میدهد.»
بیشک ابن عباس نتوانست در برابر خلیفه بایستد و این ماجرا را تکذیب کند. به خاطر همین، تنها کلام مبهمی را مطرح کرد و فقط بحث ذهنیت عمومی مردم را به پیش کشید. یعنی این ماجرا چیزی بیش از یک سوء ظن نیست. او با این کلام مبهم تصریح نکرد که حتماً چنین ماجرایی برای علی علیهالسلام رخ داده است. بلکه او فقط به این اشاره کرد که این ماجرا تنها در ذهن مردم جای دارد.
همچنین مرد نمیتواند دامادش را در ازدواج دوم منع کند. چراکه بنا بر آیه (فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباع)[۸] خداوند چنین عملی را حلال قرار داده است.
شاید کسی بگوید بنا بر آیه (ألنبیُ أولَی بالمؤمنینَ مِن أنفُسِهِم)[۹]، پیامبر در این ماجرا از ولایت خویش استفاده کرده است. اما ما به او جواب میدهیم: از تعلیلی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله در منع ازدواج دوباره علی علیهالسلام مطرح کردهاند، تصرف ولایی فهمیده نمیشود. چراکه آن علت، بر مصادیق زیادی تعمیم میشود. یعنی در هیچ کجا نباید دختر حبیب خدا با دختر دشمن خدا جمع گردد.
خوب مضمون این عبارت آن است که ایمان فاطمه سلاماللهعلیها ناقص بوده است. حتی آنقدر ضعیف بود که تنها با ازدواج دوباره امیرالمؤمنین، گمان میرفت که او از دین اسلام خارج میشود. مثل اینکه او از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نشنیده بود که « غیرت در حلال خدا راه ندارد.»[۱۰] بیشک شأن فاطمه سلاماللهعلیها اجل از آن است.
منبع: صفحات ۶۱ تا ۷۳ جلد سوم کتاب الصحیح من سیره الامام علی علیهالسلام / علامه سید جعفر مرتضی عاملی
[۱]. ذخائر العقبى ص۳۷ ؛ العمده لابن البطریق ص۳۸۵ ؛ بحار الأنوار ج۲۹ ص۳۳۶ ؛ صحیح مسلم ج۷ ص۱۴۱ ؛ سنن ابن ماجه ج۱ ص۶۴۴ ؛ شرح مسلم للنووی ج۱۶ ص۲ ؛ نهج الإیمان لابن جبر ص۶۲۳ ؛ نظم درر السمطین ص۱۷۶ ؛ سفینه النجاه للتنکابنی ص۱۶۸؛ مطالب السؤول ص۳۶٫
. [۲] ذخائر العقبى ص۳۸ ؛ مسند أحمد ج۴ ص۳۲۶ ؛ صحیح البخاری (ط دار الفکر) ج۴ ص۲۱۲ ؛ صحیح مسلم ج۷ ص۱۴۲ ؛ سنن ابن ماجه ج۱ ص۶۴۴ ؛ السنن الکبرى للبیهقی ج۷ ص۳۰۸ ؛ فتح الباری ج۹ ص۲۸۶ ؛ عمده القاری ج۱۶ ص۲۳۰ ؛ مسند أبی یعلى ج۱۳ ص۱۳۴ ؛ الذریه الطاهره النبویه للدولابی ص۷۳ ؛ المعجم الکبیر للطبرانی ج۲۰ ص۱۸ ؛ مسند الشامیین ج۴ ص۱۶۴ ؛ فضائل سیده النساء لابن شاهین ص۳۴ ؛ أسد الغابه ج۵ ص۴۱۹ ؛ سیر أعلام النبلاء ج۲ ص۱۳۳ ؛ سبل الهدى والرشاد ج۱۱ ص۳۰٫
[۳]. ذخائر العقبى ص۳۷ ؛ مسند أحمد ج۴ ص۳۲۶ ؛ صحیح البخاری (ط دار الفکر) ج۴ ص۴۷ ؛ صحیح مسلم (ط دار الفکر) ج۷ ص۱۴۱ ؛ سنن أبی داود ج۱ ص۴۵۹ ؛ عمده القاری ج۱۵ ص۳۳ ؛ صحیح ابن حبان ج۱۵ ص۴۰۷ ؛ کنز العمال ج۱۲ ص۱۰۶ ؛ أسد الغابه ج۴ ص۳۶۶ ؛ سیر أعلام النبلاء ج۳ ص۳۹۲٫
[۴]. تهذیب الکمال ج۱۹ ص۲۸۴ وتهذیب التهذیب ج۷ ص۸۳٫
[۵]. سیره ابن إسحاق ج۵ ص۲۳۷ ؛ الذریه الطاهره النبویه للدولابی ص۷۵ ؛ أسد الغابه ج۵ ص۵۲۱
وراجع هذه النصوص المتقدمه فی: صحیح البخاری، کتاب النکاح، باب ذب الرجل عن ابنته فی الغیره والإنصاف. وکتاب الخمس، وکتاب المناقب، وصحیح مسلم ج۷ ص۱۴۱ وفی فضائل فاطمه، و مسند أحمد ج۴ ص۳۲۸ و حلیه الأولیاء ج۲ ص۴۰ و السنن الکبرى للبیهقی ج۷ ص۶۴ والمستدرک للحاکم ج۳ ص۱۵۸ و ۱۵۹ وغوامض الأسماء المبهمه ص۳۴۰ و ۳۴۱ وسنن ابن ماجه ج۱ ص۶۱۶ وأسد الغابه ج۵ ص۵۲۱ والمصنف للصنعانی ج۷ ص۳۰۱ و ۳۰۲ و ۳۰۰ بعده نصوص، وفی هامشه عن عدد من المصادر، ونسب قریش ص۸۷ و ۳۱۲ وفتح الباری ج۷ ص۶ وج۹ ص۲۸۶ وتهذیب التهذیب ج۷ ص۹۰ وشرح نهج البلاغه للمعتزلی ج۱۲ ص۸۸ و ۵۱ وج۴ ص۶۴ـ ۶۶ ومحاضره الأدباء المجلد الثانی ص۲۳۴ والسیره الحلبیه ج۲ ص۲۰۸ وتلخیص الشافی ج۲ ص۲۷۶ ونقل عن سنن أبی داود ج۲ ص۳۲۶ وراجع: مناقب آل أبی طالب ج۱ ص۴ ونزل الأبرار ص۸۲ و ۸۳ وفی هامشه عن صحیح البخاری ج۲ ص۳۰۲ و ۱۸۹ وج۳ ص۲۶۵ وعن الجامع الصحیح للترمذی ج۵ ص۶۹۸٫
[۶]. مناقب آل أبی طالب ج۱ ص۴٫
[۷]. شرح نهج البلاغه للمعتزلی ج۱۲ ص۵۰ ؛ الدر المنثور ج۴ ص۳۰۹ ؛ کنز العمال ج۱۳ ص۴۵۴ ؛ تفسیر الآلوسی ج۱۶ ص۲۷۰ ومنتخب کنز العمال (مطبوع بهامش مسند أحمد) ج۵ ص۲۲۹ ؛ فلک النجاه لفتح الدین الحنفی ص۱۶۷ ؛ التحفه العسجدیه ص۱۴۵ وحیاه الصحابه ج۳ ص۲۴۹ عن الموفقیات، ؛ قاموس الرجال ج۶ ص۲۵ ؛ تفسیر المیزان ج۱۴ ص۲۲۸٫
[۸]. سوره مبارکه نساء، آیه ۳
[۹]. سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۱
[۱۰]. محاضرات الأدباء، ج۲، ص۲۳۴ ؛ وفیات الأعیان ج۳ ص۴۷۶٫
[۱۱]. المستدرک للحاکم ج۳ ص۲۴۱ ؛ الإستیعاب (ط دار الجیل) ج۳ ص۱۰۸۲ ؛ شرح نهج البلاغه للمعتزلی ج۱۸ ص۱۰ ؛ کنز العمال ج۱۱ ص۷۴۱ / ج۱۳ ص۵۴۲ ؛ تاریخ مدینه دمشق ج۴۱ ص۶۳ ؛ إمتاع الأسماع ج۱ ص۳۹۸ / ج۱۴ ص۵ ؛ سبل الهدى والرشاد ج۵ ص۲۵۳ ؛ السیره الحلبیه (ط دار المعرفه) ج۳ ص۴۰ ؛ الوافی بالوفیات ج۲۰ ص۳۹ ؛ أسد الغابه ج۴ ص۵ ؛ المنتخب من ذیل المذیل ص۹ وبحار الأنوار ج۲۱ ص۱۴۴ ؛ قاموس الرجال ج۶ ص۳۲۵ _ ۳۲۶٫
[۱۲]. تنزیه الأنبیاء ص۱۶۷ ؛ شرح نهج البلاغه للمعتزلی ج۴ ص۶۴ _ ۶۵٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b3%d8%aa%da%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%84%d9%85%d8%a4%d9%85%d9%86%db%8c%d9%86-%d8%a7%d8%b2-%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1-%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d8%ac%d9%87/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.