«مولوی علی احمد سلامی» مشهور به «مولوی نذیر احمد» فرزند علی محمبد در سال ۱۳۲۴ در دهستان «کیشکور» شهرستان «سرباز» در خانواده‌ای مذهبی متولّد شد. دوره ابتدایی را در منطقه سرباز گذرانید و پس از آن تحصیلات مقدماتی حوزوی را در «دارالعلوم کراچی» در محر استادانی چون «مولوی تاج محمّد بزرگ‌زاده»، «مولوی مفتی محمّد شفیع»، «مولوی محمّد رفیع عثمانی»، «مولوی محمّد تقی عثمانی» و … تا پایان دوره خارج به اتمام رساند و سپس برای تحصیلات دانشگاهی وارد دانشگاه «کراچی» شد و در رشته اقتصاد مدرک کارشناسی ارشد دریافت کرد. از سال ۱۳۵۷ در «حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان» به تدریس پرداخت و هم اکنون در «دانشگاه مذاهب اسلامی» کرسی استادی دارد. از «نذیر احمد سلامی» کتاب‌هایی مانند «تاریخ اسلام»، «محورهای دعوت و تبلیغ»، «بانوان نمونه عصر پیامبر (ص) و صحابه»، «سه همسر»، «چگونه زیستن در پرتو آداب شریعت» و … چاپ شده است. احمد سلامی در حال حاضر نمایندگی هموطنان اهل سنّت را در «مجلس خبرگان رهبری» به عهده دارد. با سلامی پیرامون معامله داعش با سیاستمداران لیبرال غرب و نظر اهل سنّت درباره ادعای خلافت توسط این گروه به گفت‌و گو نشستیم.

7059-103169736-YVN

داعش از ابتدا با شعار «خلافت اسلامی» وارد میدان شد و عناصر دینی و سیاسی را با هم تلفیق کرد تا در ذهن مردم مشروعیت پیدا کند. فرضاً که این گروه بتواند خلافتی را هم به راه بیندازد، آیا آن خلافت صحیح و بر حق خواهد بود؟

رهبران داعش گرچه ادعای خلافت و امارت اسلامی دارند، امّا عملکردشان منطبق بر موازین اسلامی نیست، زیرا مردم را سر می‌برند یا به مردمی که در مصاف با این‌ها نیستند، حمله می‌کنند و آن‌ها را می‌کشند. در تاریخ اسلام در زمان خود پیغمبر (ص) و پس از آن در دوره خلفا همواره توصیه شده که حتّی در جنگ با کفّار هم به مساجد و اماکن دینی و پیرزن و پیرمردها تعرض نشود، ولی داعش تمام این کارها را انجام می‌دهد. کارهای داعش با موازین اسلامی جور در نمی‌آیند و با این همه ادعای اسلام هم دارد. داعش بیشتر یک جریان سیاسی است تا یک جریان مذهبی.

تا به حال مطالب زیادی در مورد کمک‌های مالی و تسلیحاتی غرب، بالاخص آمریکا به داعش منشتر شده است و تردیدی هم در ارائه چنین کمک‌هایی نیست. مسأله این است که آیا غرب از نظر فکری هم توانسته بر این گروه تأثیر بگذارد؟ به نظر شما داعش که رهبران آن ادعای اسلام دارند، با غرب معامله کرده‌اند؟

یک تحلیل درباره داعش این است که رهبران آن، هم از لحاظ دینی و هم از لحاظ دانشگاهی تحصیل کرده هستند و عدّه‌ای از مسلمانان کشورهای غربی و اروپایی نیز بر آن‌ها همراهی می‌کنند. آنان اسلام را مطالعه کرده و سپس وارد کشورهای اسلامی شده‌اند تا اسلام را با عملکرد مسلمانان تطبیق دهند و خیلی خوب می‌دانند اسلامی که توسط داعش و گروه‌های تکفیری دیگر ارائه می‌شود، با عمل مسلمانان تطبیق ندارد و می‌خواهند اسلام اصلی را به اجرا در بیاورند و بسیاری از مسلمانان کشورهای غربی نیز با آنان همراهی می‌کنند. کشورهای غربی هم به آن‌ها گفته‌اند بروید اسلامی را که فهمیده‌اید در کشورهای اسلامی اجرا کنید، امّا سعی نکنید اسلام را در کشورهای ما اجرا کنید. ما حتّی به شما کمک هم می‌کنیم. بروید این جنگ و دعواها را با مسلمانان کشورهای اسلامی راه بیندازید.

این جریانات پیش از این هم در کشورهای دیگر مخصوصاً در اروپا وجود داشته‌اند، امّا چرا امروز برخی از تازه مسلمان‌های این کشورها به گروه‌های تکفیری عراق و سوریه می‌پیوندند؟ چرا قبلاً این‌طور نبود؟

من معتقدم آن‌ها از قبل مترصد بودند زمینه‌ای فراهم شود تا به سرزمین‌های اسلامی وارد شوند. حالا هم کشورهای غربی به آن‌ها وعده داده‌اند که شما این کارها را در کشورهای ما انجام ندهید و بروید در کشورهای اسلامی این کارها را بکنید و ما به شما کمک می‌کنیم. از طرف دیگر احساسات مسلمانان، زمینه را برای ورود این‌ها آماده کرده است. آن‌ها از قبل تصمیم داشته و برنامه‌ریزی و طراحی کرده بودند و حالا زمینه فراهم شده است.

آیا داعش و دیگر جریان‌های تکفیری در فکر تأسیس حوزه‌های علمیّه هستند تا در جهان اسلام برای خود یک عقبه فکری بسازند؟

تصّور نمی‌کنم داعش بتواند در حوزه‌های علمیّه صاحب عقبه شود و یا از آن‌ها پشتیبانی دریافت کند.

 منبع: عصر اندیشه