از نگاه عقل و منطق رسیدن به کمال مطلوب انسانی بدون هدایت پروردگار امکان پذیر نیست. خداوند متعال هدایت بشر را با فرستادن حجت های الهی به سوی مردم به بهترین نحو انجام داده است. امامان و پیامبران به اذن خداوند متعال به توانایی کافی جهت نفوذ و اعمال قدرت در تمام کائنات مجهز بودند و هستند، تا بتوانند وظیفه خود را به خوبی انجام دهند. پرسش شما در چهار مرحله پاسخ داده می شود:

۱ – هدفمند بودن خلقت و لزوم هدایت او

در قرآن کریم می خوانیم: “ما جن و انس را جز برای عبادت نیافریدیم“.

 

۲ – هدایت شامل تمام نوع بشر است.

خدای سبحان فرمود: “به راستی که تو بیم دهنده ای و برای هر قومی هدایتگری است“.

 

۳ – نظر داشتن رهبران الهی به همه اهل زمین

چنان که به فرموده امام باقر (ع)، امامان و پیامبران موجب امان یافتن اهل زمین و مرتفع شدن عذاب از اهل زمین هستند که شامل همه انسان هاست. داستان های زیادی در مورد هدایت یافتن انسان های گمراه توسط حضرت ولی عصر (ع) آورده شده که در جواب تفصیلی به یکی از آنها اشاره خواهیم کرد.

 

۴ – قدرت امامان بر تمام جهان و توانایی دخل و تصرف در کائنات.

بنا به گفته امام حسین (ع) خداوند به تمام آنچه آفریده امر کرده از رهبران الاهی فرمانبرداری کنند در برخی کتب شیعه (از جمله منتخب الاثر) تعدادی از معجزات امام زمان (عج) که نشان دهنده قدرت فوق العاده حضرت است آورده شده است.

 

نتیجه کلی از بحث این که جامعیت و عظمت جایگاه حضرت ولی عصر (عج) بسیار بالاتر از آن است که ایشان را مختص به مسلمانان و طیف خاصی از انسان ها بدانیم. امام زمان (عج) حجت الاهی بر روی زمین است و در هر جای هستی به هر بشری که نیازمند هدایت باشد به طریقی که صلاح بدانند حضور می یابند.

 

در پاسخ این سؤال طبق دلایلی که می آوریم نظر لطف و محبت حضرت ولی عصر (عج) و نیز حضور ایشان در رابطه با کسانی که مستحق این امر باشند و هدایت آنها اقتضا کند (هر چند آنها یهود و امثال آن و یا اهل عصیان باشند) اثبات می شود.

 

از نظر منطق و عقل، آن مصلحتی (رسیدن به کمال) که موجب خلق انسان است، تنها از راه اطاعت از دستورات خداوند به دست می آید و فراگیری آن دستورات از طریق هدایت پیامبران و امامان مقدور است. بدین سبب در هر جا کسی یافت شود که نیاز مبرم به راهنمایی امام (ع) یا به نظر خاص او یا به حضور فیزیکی او داشته باشد، بنا به مصلحت به طریقی این امر صورت می گیرد، چرا که خداوند سبحان بشر را بیهوده خلق نکرده و این تجهیزات عقل و روان به عبث نیافریده و اگر انسان توسط راهنمایی به طور مناسب رهبری نشود گمراه می گردد و نقض غرض خواهد شد. خداوندی که همه حوادث و امور در قبضیه قدرت اوست، رهبران آسمانی را به توانایی کافی مجهز ساخت تا آنها بتوانند انسان های حیرت زده را در هر دین و آیینی که باشند در صورت احتیاج و آمادگی آنها، یاری کنند، امید دهند و به راه راست هدایت کنند.

 

آیات قرآن و روایات فراوان برای اثبات آنچه گذشت وجود دارد که مهم ترین آنها را بیان می کنیم:

 ۱ – در بیان هدفمند بودن خلقت انسان و لزوم هدایت او در قرآن کریم می خوانیم:

“جن و انس را جز برای عبادت نیافریدیم”.[۱]

 

۲ – در بیان این که بحث هدایت و وجود هادیان شامل تمامی انسان هاست و مختص به قشر خاصی نشده است، خدای سبحان فرمود: “به راستی که تو بیم دهنده ای و برای هر قومی هدایتگری است”.[۲]

طبق این آیه از آنجا که هدایت انسان به صورت قانون کلی مطرح شده، همه اقوام و ملل از جمله یهودیان و گناهکاران را نیز شامل می شود و البته هدایت متضمن نظر عنایت و محبت نیز است: “بگو بدرستی که برای خداوند حجت های رساست“.[۳]

طبق نص این آیه در امر هدایت، هیچ نوع اختصاصی به مکان، زمان و یا قوم خاصی مطرح نیست و مشخص می شود که خدای سبحان برای همه جا و همه کس راهنمایی رسا و کافی دارد.

 

۳ – در بیان نظر محبت آمیز رهبران آسمانی برای همه اهل زمین (یهود، هندو، لائیک و …)؛ امام باقر (ع) در جواب راوی که در مورد علت نیاز به پیامبر و امام می پرسد، این گونه پاسخ می دهد: “بدون آنها زمین پایدار نخواهد ماند و مرتفع شدن عذاب از اهل زمین به برکت وجود آنهاست” آن گاه به این آیه کریمه استناد فرمودند: “و ما کان الله لیعذبهم و أنت فیهم”.[۴]و بعد به سخن پیامبر گرامی اشاره فرمودند: “ستارگان مایه آرامش اهل آسمان و اهل بیت من موجب آرامش و امنیت اهل زمین اند. به واسطه آنها خداوند به بندگانش روزی و به اهل معصیت مهلت می دهد و در عذابشان تعجیل نمی کند”.[۵]

 

۴ – در بیان اثبات قدرت امام (ع) بر جهان هستی و این که هر گونه دخل و تصرف برایشان مقدور و میسور است و در صورت لزوم امام (ع) به شیوه ای صلاح بداند حضور می یابند، امام حسین (ع) فرمود: “قسم به خدا که خداوند هیچ چیز نیافرید، مگر او را به اطاعت و فرمانبرداری از ما امر کرد”.[۶]

امام باقر (ع) مراد از رحمت واسعه در آیه مبارکه: “و رحمتی وسعت کل شیء“،[۷] را “علم امام” دانسته اند[۸]، که به خوبی گویای حضور علمی و معنوی امام در همه جای هستی است.

 

همچنین در رابطه با تفسیر آیه شریفه: “و لله المثل الاعلی[۹] پانزده روایت معتبر و صحیح در دست است در آنها ائمه معصومین (ع) مظهر علم و قدرت خداوند سبحان معرفی شده اند.[۱۰]

امام صادق (ع) نیز در جایی فرمودند: “چگونه ممکن است امام، حجت بر اهل مشرق و مغرب باشد و آنها را نبیند و بر آنها قدرت نداشته باشد“.[۱۱]

 

راجع به قدرت و احاطه شخص حضرت ولی عصر (عج)، از مجموع آنچه بیان شد نظر مهر آمیز و هدایت گرانه امام زمان (عج) و لزوم حضور او در هر جا که نیاز و مصلحت حکیمانه باشد، اثبات می شود. نویسنده منتخب الاثر (حضرت آیت الله صافی) که اخبار و آثار فراوانی را در رابطه با حضرت مهدی (عج) بررسی کرده، هشت مورد از معجزات مهم که نشانگر تصرف ایشان در هستی است و قدرت و احاطه آن حضرت را نشان می دهد بیان کرده و در پایان می فرماید: حکایات فراوانی در بحار الانوار و کتب دیگر ذکر شده که به طور قطع از حد تواتر می گذرد و سندهای بسیاری از آنها در نهایت صحت است.[۱۲]

همه اینها احاطه و نظارت کلی حضرت مهدی (عج) را بر همه (حتی کفار، یهودیان و …) اثبات می کند.

 

البته عنایات و نظر خاص هدایتی حضرت، مخصوص کسانی است که مهیای دریافت فیوضات و مساعدت ها باشند، چه در سرزمین اسلامی و چه در سرزمین کفر.

خلاصه این که همان گونه که پیامبر اسلام (ص) رسالتش جهانی بود، امامان (ع) به عنوان جانشین آن حضرت هم امام تمام مردم اعم از مسلمان و غیر مسلمان هستند، منتها آنها (غیر مسلمان) توفیق پیروی و بهره مندی از راهنمایی های آن بزرگواران را ندارند. اگر امام زمان (عج) به غیر مسلمان ها نظر می کند، این به معنای تأیید کارهای خلاف اخلاق و خلاف انسانی آنها نیست، چرا که آنان با داشتن چنین حجت های الاهی، با سوء اختیار خود مرتکب چنین اعمالی می شوند.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱] “و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون”، ذاریات ، ۵۴٫

[۲] “انما انت منذر و لکل قوم هاد”، رعد، ۸؛ المیزان، ج ۱۱، ص ۳۳۵ (بحث امامت به تفصیل در ج ۱ ص ۲۷۰، ۲۸۲ در همین کتاب مطرح شده است.)

[۳] “قل فلله الحجه البالغه”، انعام، ۱۴۹٫

[۴] “و بر خداوند روا نیست که آنان (گناهکاران) را عذاب کند در حالی که تو در بین آن هایی”، انفال، ۳۳٫

[۵] مجموع روایت در بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۹٫

[۶] “و الله ما خلق الله شیئاً الا و قد امره بالطاعه لنا”، نمازی، علی، اثبات ولایت، ص ۵۹٫

[۷] اعراف، ۱۵۶٫

[۸] نمازی علی، اثبات ولایت، ص ۶۷٫

[۹] نحل، ۶۰

[۱۰] نمازی علی، اثبات ولایت، ص ۱۲۶ ـ ۱۲۷٫

[۱۱] همان، ۶۵٫

[۱۲] صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۰۱ – ۴۱۱٫