- ثقلین - http://thaqalain.ir -
حرفهای احمد مثل همیشه روحیّهی ما را عوض کرد. او به ما گفت: «بدون اخلاص نمیشود وارد میدان شد.»
شاید باور نکنید. پس از آن گره کار باز شد. همان شب سوار هلیکوپترها شدیم. هنوز کاملاً اوج نگرفته بودیم که سر و کلهی هواپیماهای عراقی پیدا شد. حضور احمد اطمینان بخش بود. احمد گفت: «فعلاً هیچ کاری از ما برنمیآید. خودمان را به خدا میسپاریم!»
الحمد لله هیچ اتّفاقی نیفتاد و ما صحیح و سالم به منطقهی مورد نظر رسیدیم.
کتاب رسم خوبان ۲- مقصود تویی؛ شهید احمد ساربان نژاد، ص ۲۳٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%ad%d8%b6%d9%88%d8%b1-%d8%a7%d8%b7%d9%85%db%8c%d9%86%d8%a7%d9%86-%e2%80%8c%d8%a8%d8%ae%d8%b4/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.