- ثقلین - http://thaqalain.ir -
حسین مانده و زینب، وداع آخر را
گرفته مویهکنان، مرکب برادر را
کجاست مقصدت؟ ای تکسوار عرصهی عشق!
ببین به هر قدمت، دیدگان خواهر را
تو یادگار نبی هستی، ای قتیل فرات!
که کردهاند نثار ره تو، کوثر را
به دست توست اگر رشتهی قضا و قدر
مزن به سنگ قضا، ساغر مقدّر را
ببین به چهرهی اطفال خود غبارِ دریغ
بخوان ز چشم ترم، قصّهی مکرّر را
بیا که بوسه زنم بر گلوی تو یک بار
به بوسه، تازه کنم یادِ عهد مادر را
تو میروی، به که بسْپاریام در این وادی؟
کدام سو ببَرم کودکان مضطر را؟
دلش چو مرغک زخمی، نفسنفس میزد
درون سینه پر و بال بر قفس میزد
شاعر: محمّدحسن زورق
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86-%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%88-%d8%b2%db%8c%d9%86%d8%a8%d8%8c-%d9%88%d8%af%d8%a7%d8%b9-%d8%a2%d8%ae%d8%b1-%d8%b1%d8%a7/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.