«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

نکاتی در مورد ماه ذی القعده و چلّه‌ی کلیمی

«وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاهِ ۖ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ»[۲]، ماهِ ذی القعده الحرام آغازِ یک سیرِ عرفانی و سلوکِ معنوی و شهودی به سوی حقِ متعال است، و آموزگارِ «اربعین در ماه ذی القعده و دهه‌ی اول ذی الحجّه» کلیمِ الهی حضرت موسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام است. این اربعین را در قرآن کریم به این کیفیت برای سالکین و علاقه‌مندان به استقرار در سنگرِ چلّه‌نشینی بیان فرموده است: «وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَهً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَه»[۳]، این شب‌ها، بخصوص از همین امشب، کسانی که اهلِ سیر و سلوک هستند… سیر و سلوک «سَهَر» لازم دارد، تجافیِ از مضجع لازم دارد، «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ»[۴]، «قلّتِ نوم» یکی از شرایطِ سیر به سوی پروردگار متعال است، کمااینکه «قلّتِ کلام» شرطِ حرکت عارفانه به سوی مقصدِ اعلی است، و نیز «قلّتِ کلام» که از همه‌ی این‌ها مهم‌تر است، «کنترلِ زبان» از «فضولِ کلام» شرطِ موفقیّت در پیروزی در جبهه‌ی مقابله‌ی با وسوسه‌ها و شیاطین و بدست آوردنِ تمرکزِ لازم، توجّهِ به این است که حرفِ بیخود از زبانِ انسان خارج نشود، که در روایت دارد «ترک الکلام فی ما لا یعنی»، یک چیزی که برای شما معنی پیدا نمی‌کند، «معنی» به معنای «قصد شده» است، گاهی انسان حرفی می‌زند و این حرف «نتیجه» دارد، این حرف «بامعنی» است، گاهی انسان حرفِ «بی‌نتیجه» می‌زند، یا نتیجه‌ی تخریبی دارد، این حرف «بی‌معنا» است، باید هم زندگیِ انسان معنی داشته باشد، هم کارِ انسان باید معنی داشته باشد، و هم باید حرفِ انسان معنی داشته باشد و انسان را به یک جایی برساند، حرفی که انسان را از راه بازمی‌دارد و سدّ راهِ وصولِ به حضرت حق می‌شود «کلام» نیست، بلکه وزر و وبال است، این برای انسان آتشِ سوزانی است که سعادتِ او را طعمه قرار می‌دهد و ابدیّتِ او را گرفتارِ حریق می‌نماید.

لذا در این لیالی که از امشب شروع می‌شود، اگر ان شاء الله عمری داشته باشیم تا شبِ عید قربان که دهمِ ذی الحجّه است، ما این شب‌ها گرفتارِ لغو نباشیم، هر فیلمی را نبینیم، هر حرفی را نزنیم، در برابرِ هر بداخلاقی و بددهنی مقابله‌ی به مثل نکنیم، با خودمان مجاهده کنیم، با بدی‌های خودمان مقابله کنیم، از سیّئاتِ خود هجرت کنیم، ملائکه در این شب‌ها چیزِ بدی از ما به بالا نبرند، اگر شب‌های ما درست شد روزهای ما برکت می‌کند، کمااینکه اگر روزهای ما درست بود شب‌های ما آباد می‌شود.

از جناب سلمان فارسی رحمه الله تعالی علیه سؤال کردند: «إِنِّی لاَ أَقْوَى عَلَى اَلصَّلاَهِ بِاللَّیْلِ» چرا من برای نماز شب موفق نمی‌شوم؟ جناب سلمان فرمودند: «لاَ تَعْصِ اَللَّهَ بِالنَّهَارِ»[۵]، آن چیزی که درِ نماز شب را می‌بندد گناهِ روز است، اگر روز گناه نکنی خدای متعال سفره‌ی شب را برای تو هم پهن می‌کند و در ضیافتِ سحرگاهی به بارگاهِ او بار پیدا می‌کنی و جلیس و انیسِ او می‌شوی.

لذا اولین عرضِ ما در این محفلِ نورانی «مراقبتِ این چلّه» است، خصوصاً شب‌ها، که همه در خانه‌های خود هستند و خدای ناخواسته قطعِ رحم‌های خانوادگی، بزرگترین نکبتِ زندگی است که انسان در خانه چنین مشکلی داشته باشد، اینکه فرزند با پدرِ خود نسازد، یا پدر و مادر به فرزندانِ خود ظلم کنند، یا اعضای خانواده به یکدیگر ناسزا بگویند یا نفرینی کنند یا دلی بشکنند، گویا عرشِ الهی شکسته است، چون «دل» خانه‌ی خدای متعال است، و کسی که دلی که خانه‌ی خدای متعال است می‌شکند مهم‌تر از هدمِ کعبه‌ی مقدّس است، و ان شاء الله نماز اول ماه را که در این مقابله‌ی با بیماریِ کرونا هم یکی از بیمه‌های سلامت همین نماز اولِ ماه است، نماز اول ماه یک ماه بلا را از ما دور می‌کند.

نماز اول ماه دو رکعنت است، که در رکعتِ اول سی مرتبه سوره‌ی توحید خوانده می‌شود، و در رکعتِ دوم سی مرتبه سوره مبارکه‌ی قدر خوانده می‌شود، و بعد از نماز پنج شش آیه است که ان شاء الله در مفاتیح الجنان ملاحظه می‌کنید.

و اما نکته‌ی سوم؛ این ماه ماهِ «توحید» است، سیرِ حضرت موسی علیه السلام سیرِ توحیدی بود، عبورِ از حجاب‌ها و رسیدنِ به هستیِ مطلق بود که «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ»[۶]، خدای متعال همیشه «حق» است و «حق مطلق» است، و حقایقِ عالَم در پرتوِ حقیقتِ مطلق حقّانیّت دارند، وگرنه باطل هستند.

این تجلّیِ خدای متعال بر کوه، این رفعِ حجاب از حضرت موسی بن عمران علیه السلام بود، وگرنه همیشه کوه‌ها در برابرِ جلالِ الهی متلاشی هستند، مگر نه این است که قرآن کریم فرموده است: «کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ»[۷]، «هالک» به معنای «نابود» است، الآن هم همه چیز نابود است، نه تنها کوه‌ها متلاشی هستند، نه تنها  کوه‌ها در برابرِ نورِ خدای متعال و جلالِ خدای متعال متلاشی هستند بلکه همه چیز همیشه از هم پاشیده است، آن چیزی که ما را سرپا نگه داشته است «وجه رب» است، که حال این «وجه رب» چیست، اگر در خط باشیم یک جمالی به ما نشان می‌دهند که معلوم می‌شود «وجه رب» چه چیزی است، «أَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»[۸]، چشمِ باطنِ ما باز نشده است، وگرنه قرآن کریم «وجه الله» را هم در همه‌ی مکان‌ها و هم در همه‌ی زمان‌ها… هم فرمود: «أَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»، و هم فرمود: «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ * وَ یَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ»[۹]، این «وجه رب» بقاء دارد و همیشگی است، و «وجه رب» بر همه‌ی مکان‌ها «استیلا» دارد، ما همه جا با «وجه رب» همراه هستیم، شاید این آیه کریمه که فرمود: «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»[۱۰]، این «صادق» باید همیشه و همه جا باشد تا همه‌ی راهیانِ راه با این بلدچی مقارن باشند، آن رفیقی که در سفر به ما سفارش شده است «الرفیق ثم الطریق»، آن «ولی الله الاعظم ارواحنا فداه» است، نمی‌دانیم وجودِ فیزیکیِ آن بزرگوار کجاست، «لَیْتَ شِعْرِی أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى»، ولکن وجود نوریِ حضرت حجّت ارواحنا فداه که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: «مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّهِ مَعْرِفَهُ اَللَّهِ»[۱۱]، نورانیّتی که ولایتِ مطلقه از آن برخوردار است زمان و مکان را تحتِ اشرافِ او هست، نه زمان او را زندانی می‌کند و نه در مکان محدود می‌شود، او مقامِ «عند ربّی» دارد، همانگونه که خدای متعال در همه‌ی کائنات حضور دارد، جلوه‌ی کاملِ او که «وجه الله» است، او هم جلوه‌ی کامل دارد.

اگر انسان یک چلّه خودِ او باشد و خدای خودش… یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود، که در روایت دارد «کَانَ اَللَّهُ وَ لَمْ یَکُنْ مَعَهُ شَیءٌ»[۱۲]، امام صادق علیه السلام فرمودند: «وَالآن کَما کَان». یکی بود یکی نبود غیر از خدا نبود، الآن هم همینطور است، غیر از خدای متعال هیچ کسی نیست، یعنی ما نیستیم، ما موجوداتِ وابسته هستیم، ما آیه‌ی او هستیم، ما موجوداتِ فقیر و فقر هستیم، وجود برای ما نیست، حیات برای ما نیست، نفس برای ما نیست، نظر برای ما نیست، سخن برای ما نیست، ما چیزی نداریم که بگوییم ما هستیم، همه چیز برای خدای متعال است.

این است که اگر کسی در این ماه یک چلّه برای خدا باشد به این واقعیّت می‌رسد که «یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود»، الآن هم غیر از خدای متعال هیچ کسی نیست، والله ما نه کسی داریم و نه چیزی داریم، همه کَسِ ما خدای متعال است، همه چیزِ ما هم خدای متعال است، چه کسی به دادِ ما می‌رسد؟ کار از دستِ چه کسی ساخته است؟ چه کسی می‌تواند گره‌ای را باز کند؟ چه کسی درِ بسته را به روی انسان‌هایی که پشتِ در مانده‌اند باز می‌کند؟ «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا»[۱۳]، کلید «تقوا» است، خودِ او در را باز می‌کند، او در را بسته است و کَسِ دیگری نمی‌تواند در را باز کند، «وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ»[۱۴]، دعای هفتم صحیفه سجّادیه که رهبرِ نورانی و عزیزمان در مقابله‌ی با این بلای عالمگیرِ کرونا توصیه کرده‌اند که خوانده بشود یک دعای توحیدیِ محض است، انسان را با حقیقتِ هستی آشنا می‌کند و انسان را با خدای متعال آشتی می‌دهد.

نکاتی در مورد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

مطلبِ بعدی یک چند جمله‌ای راجع به حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و عصمت در غیر از ائمه‌ی معصومین علیهم السلام است، عرایضی تقدیمِ دل‌های پاکِ شما فرهیختگان و بزرگواران می‌نماییم.

حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها جایگاهِ خاصّی در میانِ امامزادگان علیهم السلام دارند، بعد از حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه و حضرت علی اکبر علیه السلام و شهدای کربلا سلام الله علیهم اجمعین و حضرت زینب کبری سلام الله علیها ما در میانِ امامزادگان کسی را به جلالت و عظمت و سعه‌ی رحمتِ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها سراغ نداریم.

اولاً وجود نازنین امام صادق سلام الله علیه کنارِ گهواره‌ی پسرشان حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه جلوس فرموده بودند و بر این کودکِ در گهواره راز می‌فرمودند، راوی می‌گوید: من با تعجّب عرض کردم مگر ایشان با اینکه کودک هستند و هنوز در گهواره هستند مطلبی تلقّی می‌کنند؟ فرمودند: بله! برو به مولای خودت سلام کن. امرِ امام زمانِ من بود، کنارِ گهواره رفتم و به این کودک سلام کردم، با زبانِ فصیح جوابِ سلامِ مرا فرمودند و بعد فرمودند: «غَیِّرْ اِسْمَ اِبْنَتِکَ»[۱۵]، خدای متعال به من دختری داده بود که نوزاد بود و من نامِ او را حمیرا گذاشته بودم، این آقا در گهواره هم خبر دادند که از همه‌ی امور اطلاع دارند، صفحه‌ی علمِ خدای متعال است، از ما کان و ما یکون و ما هو کائن باخبر هستند، به که به ایشان چیزی نگفته بودم، ایشان در ابتدا به من فرمودند که نامِ دخترِ خودت را تغییر بده، هم از موضوعِ سرّی و غیبی خبر دادند و هم نهی از منکر کردند که فرهنگِ توحیدی را حفظ کنید و نامِ فرزندانِ شما رنگِ خدای متعال و ائمه علیهم السلام را داشته باشد، به فرزندانِ خودتان با «نام بد» ظلم نکنید، روز قیامت بچّه باید نامی داشته باشد که به این اسم افتخار کند، نه اسامی که بوی کفر می‌دهد یا بوی هوا و هوس می‌دهد، چه نامی خوش‌تر از نامِ حسین است؟ این اسامیِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، این نُه نامی که برای ایشان هست، آیا برای بانوان عالَم بهتر از این نام‌ها نامی پیدا می‌کنید؟ اسامیِ قرآنی، اسامیِ اهل بیت علیهم السلام زیباترین و پُربرکت‌ترینِ نام‌هاست.

بعد از آنکه این معجزه و کرامت را که مانندِ کرامتِ حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیه بود با گوشِ خودمان از این کودکِ درونِ گهواره شنیدیم، هم غیب شنیدیم و هم ارشاد و هدایت از جانبِ ایشان نصیبِ ما گردید…

بعد حضرت صادق صلوات الله علیه فرمودند: از این پسرِ من دختری بوجود می‌آید که نامِ او «فاطمه» است و در «قم» مدفون می‌شود، «مَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ»[۱۶]، هر کسی او را زیارت کند بهشت بر او واجب می‌شود، بهشت بر او حتمی می‌شود، بهشت برای او قطعی می‌شود.

این چه اکسیری است که همه‌ی عوارضِ جهنّمی را از وجودِ انسان پاک می‌کند و گوهرِ وجودِ انسان را لایقِ بهشت می‌کند.

بعضی‌ها به زیارت می‌روند ولی زائر نیستند، یعنی بعنوانِ «زائر» پذیرفته نشده‌اند، ولی اگر کسی زائری باشد که زیارتِ او قبول باشد یقیناً اکسیرِ نورِ دخترِ گرامی حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه اکسیرِ عرشِ خدای متعال است، منشأ هدایتِ انسان می‌شود، عاقبت به خیری برای انسان بصورتِ تضمینی می‌شود و ورودِ او به بهشت حتمی و قطعی می‌شود.

و هم از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و هم از امام رضا سلام الله علیه و هم از حضرت جواد علیه السلام در عظمتِ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و در آثار و اسرارِ زیارتِ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها روایاتِ صحیحه‌ای داریم، و قم به برکتِ وجودِ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها هم بعنوانِ حرمِ اهل بیت علیهم السلام شناخته شده است… یعنی شما با هر امامی که کار داشته باشید خانه‌ی آن امام قم است، اگر می‌خواهید به امام رضا صلوات الله علیه پناه ببرید ولی الآن امکانِ رفتن به خراسان را ندارید به قم بروید، حضرت رضا صلوات الله علیه آنجا حضور دارند، خانه‌ی امام رضا صلوات الله علیه است، خانه‌ی امام جواد صلوات الله علیه است، خانه‌ی امام حسن عسکری صلوات الله علیه است، خانه‌ی امام زمان ارواحنا فداه است، خانه‌ی امام باقر صلوات الله علیه است، خانه‌ی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه است، خانه‌ی امام صادق صلوات الله علیه است، فرمودند: قم حرمِ ما اهل بیت است، همه‌ی امامانِ ما آنجا را بارگاه و حرم و خانه‌ی خودشان می‌دانند، هم تعبیرِ کاشانه دارد، هم تعبیرِ حرم دارد، لکن مدیریتِ این خانه و پذیرشِ میهمانانِ این خانه را بعهده‌ی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها قرار داده‌اند.

و تعبیرِ امام رضا علیه السلام که «مَنْ زارَ فَاطِمَهَ بِقُمّ فَلَهُ الجَنَّه»… نامِ شریفِ این دخترِ حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه «فاطمه کبری» است، خیلی عجیب است، اما این لقب را امام رضا صلوات الله علیه به ایشان داده‌اند، «مَنْ زارَ معصومهَ بِقُمّ فَلَهُ الجَنَّه»… اگر کسی (حضرت) معصومه (سلام الله علیها) را در قم زیارت کند مالکِ بهشت می‌شود، یعنی جلوه‌ی خدای متعال می‌شود، یعنی اسمی از اسماء الهی می‌شود که یکی از اسماء الهی «مالک» است، خدای متعال «مالک» است، «لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»[۱۷]، «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ»[۱۸]، این شخص مظهرِ نامِ شریفِ «مالک» می‌شود و «مالک الجنّه» خواهد بود، این عظمت عظمتِ بی‌بدیلی است که حضرت رضا علیه السلام برای خواهرِ بزرگوارشان بیان نموده‌اند.

عظمتِ دیگری که از امام رضا علیه السلام برای حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ثبت شده است این است که «مَن زارَ المَعصُومَهَ بِقُمّ کَمَنْ زارَنی»[۱۹]، هر کسی او را زیارت کند مرا زیارت کرده است، بعد زیارت حضرت رضا علیه السلام از نظرِ آثار و برکات محیّرالعقول است، اصلاً یک چیزی نیست که عقلِ انسان بتواند آن را تحلیل کند، زائرِ امام رضا علیه السلام… رشته‌ای که در روز قیامت از عرش وصل می‌شود و زائرِ امام رضا علیه السلام با آن رشته بالا می‌رود از حسابِ روز قیامت استثناء شده است، در دایره‌ی محاکمه شوندگان قرار نمی‌گیرد، او بر منبری که امام رضا علیه السلام بر آن منبر مستقر هستند استیلا پیدا می‌کند، صاحبِ منبر در روز قیامت است.

معلوم می‌شود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها آنچنان ذوب در ولایتِ امام زمانِ خود بوده‌اند که رنگِ امام رضا علیه السلام گرفته‌اند، بوی امام رضا علیه السلام گرفته‌اند، و امام رضا علیه السلام رنگ و بوی خدای متعال دارد، و او خدایی می‌کند.

حال چرا «معصومه» است؟ آن چیزی که در مورد حضرت یوسف علی نبیّنا و آله و علیه السلام در سوره مبارکه یوسف می‌خوانیم این است که «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ»[۲۰]، آن زن، آن قصرنشین، آن انسانِ گرفتارِ هوس که می‌خواست یک جوانی را آلوده کند، «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ»، به دل به حضرت یوسف علیه السلام داد، همّ و همّتِ او این بود که به وصالِ او برسد و کامِ خود را از او بگیرد، «وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ»، حضرت یوسف علیه السلام هم بشر بودند، جوان بودند، غریزه داشتند، اما یک چیزی داشتند که این غریزه در چنگِ ایشان بود و ایشان اسیرِ غریزه نشدند، «وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ»، اینجاست که می‌گویند «عصمت» از سنخه‌ی «علم» است.

مرحوم آقای بهجت روحی فداه به من فرمودند که اگر شما بر دهانه‌ی یک چاهی قرار بگیری و بگویند تمامِ عالَم را طلا می‌کنیم و سند می‌کنیم و سندِ آن را به شما می‌دهیم اما شما خودت را در این چاه بینداز قبول می‌کنید؟ می‌گویید وقتی بیفتم و نابود بشوم دیگر عالَم را برای چه می‌خواهم؟ پس قبول نمی‌کنید. چرا؟ برای اینکه می‌بینید، برای اینکه به این نابودی علم داریم.

معصوم هر گناهی را یک چاه می‌بیند، «وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ»، خدای متعال به جناب یوسف علیه السلام یک علمی داده بود که آن علم از سنخه‌ی علومِ ذهنی نبود، وجودِ آن حقائق را نشان می‌داد. کسی که مار را می‌بیند از مار می‌ترسد، کسی که نمی‌بیند با اینکه مار کنارِ اوست نمی‌ترسد.

«عصمت» یک نوع علمِ حضوری است که وجودِ انسان آینه شده است و هر گناهی را با باطنِ خود می‌بیند، هر گناهی گودالِ جهنّم است، هر گناهی آتشِ جهنّم است، هر گناهی یک رسوایی نزدِ خدای متعال است، لذا از گناه وحشت می‌کند و فرار می‌کند، ولی کسی علم ندارد و جهالت دارد به اینجا نمی‌رسد.

یکی از اموری که اقتضاء می‌کند غیر از ائمه اطهار علیهم السلام اشخاص به علمی دست یافته باشند که با داشتنِ آن علم ممکن نیست خودشان را به گناه آلوده کنند همین علم است که هم به حضرت زینب کبری سلام الله علیها داده شده است، که امامِ زمانِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها به ایشان فرمودند: «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَهٍ‏»[۲۱]، علمِ شما علمِ اکتسابی نیست، علمِ الهی است، شما حقایق را می‌بینید و می‌یابید. و هم در مورد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها وقتی پدرِ ایشان حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه علمِ ایشان را… که حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها نایبِ پدر شدند، بدونِ اینکه مشورتی کنند یا به کتابی مراجعه کنند پاسخ سوالاتِ مراجعین را مکتوب دادند، حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه فرمودند: «فِداها أبوها».

این یکی از جهاتِ عصمت است.

آیا ما هم راه داریم که خدای متعال به ما رحم کند؟ آن رحمی که به حضرت یوسف علیه السلام کرد؟ آن اشرافی که به حضرت یوسف علیه السلام داد؟ یا در انحصارِ چهارده معصوم علیهم السلام است؟

ان شاء الله در جلساتِ بعد به این موضوعات خواهیم پرداخت.

امشب شبِ میلاد است و شبِ دوشیزه‌هاست، شبِ دختران است، گوشه‌ی چادرِ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را بگیرند، بیت النّور قم نشان می‌دهد که خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود… حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ظاهراً در قم بیش از هجده روز استقرارِ ظاهری نداشتند، ولی شب‌ها مناجاتِ ایشان با خدای متعال و عبادت‌ها و نمازشب‌های ایشان بقدری بود که جایگاهِ مناجاتِ ایشان امروز بعنوانِ بیت‌النّور مزارِ زائرین است که ان شاء الله وقتی مشرّف می‌شوید به آنجایی بروید که حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در این چند روز نور افشانی کرده‌اند و محلِ نماز شبِ ایشان آنجاست و بعنوانِ بیت‌النّور نامیده می‌شود.

حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها شباهت‌هایی به مادرشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارند، لذا ایشان بوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌دهند و مانندِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آخرین پناهگاه و مدافعِ حریم ولایت و مروّجِ ولایت هستند و تمامِ خیرها در بارگاهِ این بی‌بی نهفته است.

السلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَه الزّهراء وَ یا فاطِمَهَ المَعصومَه

دعا

خدایا! تو را به عصمتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و عصمتِ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها قسم می‌دهیم عیدیِ ما را ظهورِ امام زمان ارواحنا فداه قرار بده.

خدایا! در این چلّه‌ای که کلیمِ خودت را جذب و بی‌دل و بی‌قرار کردی، تو را به عظمتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم قسم می‌دهیم لذّتِ بودنِ با خودت و مناجات‌های شب‌های این چهل شب را به ما هم روزی بفرما.

خدایا! توفیقِ مراقبه در این چلّه را به ما کَرَم بفرما.

خدایا! ما را در خط اهل بیت علیهم السلام ثابت‌قدم بفرما.

خدایا! چشم انتظاریِ امام زمان ارواحنا فداه را بیش از سابق روزیِ ما بگردان.

خدایا! نسلِ جوانِ ما را، جوانِ حاضر در این محفل را، دوشیزگانی که فردا روزِ آن‌هاست که در کلاسِ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها هجرتِ الی الله و ولایتمداری و خلوت با خدای متعال و عفّت و عصمت و هجرت و مجاهدت را یاد بگیرند، خدایا! دختران و پسرانِ این مملکت که مملکتِ اهل بیت علیهم السلام است، همه را در خطِ دیانت و عفّت و عصمت و خوبی‌ها مستقر و ثابت‌قدم بفرما، و از هرزگی و خطراتِ این شبکه‌های مجازی و وسوسه‌های شیاطینِ ظاهری و جنّی مصون و محفوظ بفرما.

خدایا! سایه پُر برکت رهبر بزرگوارمان را مستدام بدار.

خدایا! دشمنانِ ایشان را ذلیل و خار بگردان.

خدایا! استکبارِ عالَمی را که گرفتارِ چالش کرده‌ای مضمحل بفرما.

خدایا! وهابیّت و حکومت‌های وابسته‌ی منطقه که شیعه‌کُش هستند و این همه زندانی در زندان‌های خود دارند، خدایا! این طاغوتچه‌ها را نابود و شیعیانِ گرفتار در زندان‌ها، خصوصاً شیخ ابراهیم زکزاکی را با عزّت و قدرت مستخلص بفرما.

خدایا! این فقر و گرانی که دامانِ این مملکت را گرفته است و بعد از کرونا مشکلِ گرانی و تورّم که معلولِ سوءمدیریت است، خدایا! این بلا را از ممکلت دور بفرما.

خدایا! خیر و برکتِ خودت را به معیشت و زندگیِ مردم نازل بگردان.

جهت سلامتی وجود مبارک امام زمان ارواحنا فداه و رسیدنِ سلامِ خالصانه‌ی ما به محضرِ مبارکِ ایشان صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۷۳

[۳] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۴۲ (وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِینَ لَیْلَهً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ)

[۴] سوره مبارکه سجده، آیه ۱۶ (تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ)

[۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۸۴، صفحه ۱۵۱ (تَوْحِیدُ اَلصَّدُوقِ ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ اَلنَّسَّابَهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ سَلْمَانَ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلصَّائِغِ عَنْ خَالِدٍ اَلْعُرَنِیِّ عَنْ هَیْثَمٍ عَنْ أَبِی سُفْیَانَ مَوْلَى مُزَیْنَهَ عَمَّنْ حَدَّثَ عَنْ سَلْمَانَ اَلْفَارِسِیِّ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ : أَنَّهُ أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ إِنِّی لاَ أَقْوَى عَلَى اَلصَّلاَهِ بِاللَّیْلِ فَقَالَ لاَ تَعْصِ اَللَّهَ بِالنَّهَارِ وَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ إِنِّی قَدْ حُرِمْتُ اَلصَّلاَهَ بِاللَّیْلِ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ .)

[۶] سوره مبارکه حدید، آیه ۳ (هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ)

[۷] سوره مبارکه قصص، آیه ۸۸ (وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۘ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ)

[۸] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۱۵ (وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)

[۹] سوره مبارکه الرحمن، آیات ۲۶ و ۲۷

[۱۰] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۹ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ)

[۱۱] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۲۶، صفحه ۱

[۱۲] الفصول المهمه فی أصول الأئمه (تکمله الوسائل)، جلد ۱، صفحه ۱۵۴

[۱۳] سوره مبارکه طلاق، آیه ۲ (فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَهَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا)

[۱۴] صحیفه سجّادیه، دعای هفتم

[۱۵] الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، جلد ۲، صفحه ۱۶۳ (وَ رَوَى اِبْنُ سِنَانٍ عَنِ اَلسَّرَّاجِ قَالَ: قَالَ لِیَ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ اُدْنُ فَسَلِّمْ عَلَى مَوْلاَکَ یَعْنِی مُوسَى اَلْکَاظِمَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَدَنَوْتُ وَ سَلَّمْتُ فَقَالَ لِی غَیِّرْ اِسْمَ اِبْنَتِکَ اَلَّتِی سَمَّیْتَهَا بِهِ بِالْأَمْسِ فَإِنَّهُ اِسْمٌ یُبْغِضُهُ اَللَّهُ تَعَالَى وَ قَدْ کُنْتُ سَمَّیْتُهَا اَلْحُمَیْرَاءَ .)

[۱۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۹۹، صفحه ۲۶۷

[۱۷] سوره مبارکه شوری، آیه ۴۹ (لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ الذُّکُورَ)

[۱۸] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۲۶ (قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)

[۱۹] بحارالانوار، جلد ۱۰۲، صفحه ۲۶۵

[۲۰] سوره مبارکه یوسف، آیه ۲۴ (وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ۚ کَذَٰلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ ۚ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ)

[۲۱] بحار الانوار، جلد ۴۵ ، صفحه ۱۹۹