- ثقلین - http://thaqalain.ir -
احمد بن حنبل در مسندش از امیرالمؤمنین نقل میکند: هنگامی که حسن علیهالسلام به دنیا آمد من او را حرب نامیدم. پس رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمد و فرمود:« پسرم را ببینم! خوب چه نامی را برای او انتخاب کردید؟» گفتم «حرب» فرمود:« خیر! بلکه او حسن است. »
و نیز زمانی که حسین علیهالسلام به دنیا آمد او را حرب نامیدم. سپس رسول خدا آمد و فرمود: « پسرم را ببینم! خوب چه نامی را برای او انتخاب کردهاید؟» گفتم:«حرب» فرمود:«خیر! بلکه او حسین است.»
و نیز زمانی که فرزند سوم به دنیا آمد دوباره او را حرب نامیدم. اما باز هم پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمد و فرمود: «پسرم را ببینم! خوب چه نامی را برای او انتخاب کردید؟» گفتم «حرب» فرمود:« خیر! بلکه او محسن است.» سپس فرمودند «آنها را با نامهای فرزندان هارون یعنی شبر و شبیر و مشبر بنام.»[۱]
این روایت بنا بر نظر بعضی از مسلمین (غیر از ما شیعیان) از نظر سند صحیح است. بنابرین آنها میخواهند با این روایت نتایجی را بگیرند به سودشان است. حال آنچه که از این روایت روشن است از این قرار میباشد.
آنها با همین ترهات در نفوس مردم بذل کینه میکارند و تا حد قابل توجهی باعث ایجاد نفرت مردم از امیرالمؤمنین علیهالسلام میشوند.
پس آنان میخواهند زیرکانه از تبعات این مسئله رهایی یابند و از ریشه این مسئله را انکار کنند که در نهایت اقوال سقط جنین توسط عمر را باطل کنند. چراکه آنان ادعا میکنند محسن به دنیا آمد و در زمان حیات رسول خدا نیز فوت کرد چراکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله او را محسن نامید.
پس آنها به زعم خودشان بین قول وجود محسن و نام گذاری پیامبر اکرم برای او و حفظ آبروی خلفا در عرصه این درگیریها، وجه مشترکی را پذیرفتهاند. که با مهارت خلفای خود را با این روایت تبرئه کرده و با اخذ به مضمون آن، مسلمات را کنار میگذارند.
اما آنها از آنچه که به شرح زیر است غفلت کردهاند.
و ایشان نیز گفتند:« من از شما در نامگذاری فرزندانم سبقت نمیگیرم.»
سپس پیامبر اکرم فرمود:« من نیز در نامگذاری فرزندانت از خداوند سبقت نمیگیرم.»[۲]
بیشک این روایت با خلق و خوی علی علیهالسلام در تعامل با پیامبر صلیاللهعلیهوآله سازگارتر است. چنانچه او، همانطور که بچه شتر پایش را بر جای پای مادر خود میگذارد، از رسول خدا تبعیت میکرد. او نیز همیشه خلقیات پیامبر صلیاللهعلیهوآله را میآموخت و پیامبر نیز به علی علیهالسلام دستور میداد که از آنها پیروی کند. پس چه طور امیرالمؤمنین در نامگذاری فرزندانش از این قاعده تخلف کرد؟
پس چه کسی ادعا میکند که علی علیهالسلام نظرش در این باره تغییر کرده است؟ آیا رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نزد علی جایگاه خاصی ندارد که اینگونه نظرش را در نامگذاری فرزندانش تغییر میدهد؟
اگر هم تسامحاً بپذیریم که علی علیهالسلام نام فرزندان خود را در اول کار حرب مینامید و نظرش با آمدن پیامبر صلیاللهعلیهوآله تغییر مییافت، باز هم علی علیهالسلام میبایست در پیشی گرفتن انتخاب نام برای فرزند سومش خودداری میکرد. چراکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله دوبار نظر ایشان را تغییر داده بود.
میگویند که عدهای از کسانی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نامشان را انتخاب کرده است، عبارتند از:
۱۱٫عبدالله بن نبیط بن جابر[۱۵]
و بعد از آنچه که گذشت میگوییم:
علی علیهالسلام به فکرش هم خطور نمیکرد که روزی او به عدم تبعیت از پیامبر صلیاللهعلیهوآله در نامگذاری فرزندانش متهم شود.
منبع: صفحات ۸۸ تا ۹۷ جلد سوم کتاب الصحیح من سیره الامام علی علیهالسلام / علامه سید جعفر مرتضی عاملی
[۱]. مسند أحمد، ج۱ ص۹۸ و ۱۱۸ ؛ السنن الکبرى للبیهقی، ج۶ ص۱۶۶ ؛ مجمع الزوائد ج۸ ص۵۲ ؛ الأدب المفرد للبخاری ص۱۷۷ ؛ الذریه الطاهره النبویه للدولابی ص۹۹ ؛ المعجم الکبیر للطبرانی ج۳ ص۹۶ ؛ الإستیعاب (ط دار الجیل) ج۱ ص۳۸۴ ؛ کنز العمال ج۱۳ ص۶۶۰ و ۶۶۴ ؛ إکمال الکمال ج۷ ص۲۵۴ و ۲۵۵ ؛ تاریخ مدینه دمشق ج۱۳ ص۱۷۰ / ج۱۴ ص۱۱۸ ؛ أسد الغابه ج۲ ص۱۰ و ۱۸ وج۴ ص۳۰۸ ؛ تهذیب الکمال ج۶ ص۲۲۳ ؛ الإصابه ج۶ ص۱۹۱ ؛ تاریخ الإسلام للذهبی ج۵ ص۹۴ ؛ ترجمه الإمام الحسن علیه السلام» (تحقیق المحمودی) لابن عساکر ص۱۶ و ۳۰ ؛ ترجمه الإمام الحسن «علیه السلام» من طبقات ابن سعد ص۳۴ ؛ مناقب الإمام أمیر المؤمنین «علیه السلام» للکوفی ج۲ ص۲۵۴ ؛ مناقب أهل البیت «علیهم السلام» للشیروانی ص۲۴۳ ؛ شرح إحقاق الحق )الملحقات) ج۱۰ ص۴۹۲ / ج۱۹ ص۱۸۳ و ۲۷۳ / ج۲۶ ص۱۳ / ج۳۳ ص۴۰۱٫
[۲]. الأمالی للصدوق ص۱۹۷ ؛ علل الشرائع ج۱ ص۱۳۷ ؛ معانی الأخبار ص۵۷ ؛ بحار الأنوار ج۴۳ ص۲۳۸ و ۲۳۹ و۲۴۰ / ج۴۴ ص۲۵۰ / ج۱۰۱ ص۱۱۱ ؛ جامع أحادیث الشیعه ج۲۱ ص۳۴۰ و ۳۴۳ و ۳۴۴ ؛ غایه المرام ج۲ ص۸۵ و ۱۱۳ ؛ مستدرک الوسائل ج۱۵ ص۱۴۴ ؛ الأمالی للطوسی ص۳۶۷ ؛ الجواهر السنیه للحر العاملی ص۲۳۸ ؛ مسند زید بن علی ص۴۶۷ ؛ عیون أخبار الرضا «علیه السلام» ج۱ ص۲۹ ؛ مناقب آل أبی طالب (ط المکتبه الحیدریه) ج۳ ص۱۸۹ ؛ العوالم، الإمام الحسین.«علیه السلام» للبحرانی ص۲۰ و ۱۴۱ ؛ مسند الإمام الرضا «علیه السلام» للعطاردی ج۱ ص۱۴۹ ؛ إعلام الورى ج۱ ص۴۲۷ ؛ حیاه الإمام الرضا «علیه السلام» للقرشی ج۱ ص۲۵۰ و ۲۵۱ ؛ شرح إحقاق الحق (الملحقات) ج۵ ص۲۱۷٫
[۳]. الکافی ج۶ ص۱۸ ؛ عوالم العلوم ج۱۱ ص۴۱۱ ؛ بحار الأنوار ج۴۳ ص۱۹۵ / ج۱۰ ص۱۱۲ / ج۱۰۱ ص۱۲۸ ؛ الخصال ج۲ ص۶۳۴ ؛ علل الشرایع ج۲ ص۴۶۴ ؛ جلاء العیون ج۱ ص۲۲۲ ؛ وسائل الشیعه (ط مؤسسه آل البیت) ج۲۱ ص۳۸۷ / (ط دار الإسلامیه) ج۱۵ ص۱۲۱ ؛ جامع أحادیث الشیعه ج۲۱ ص۳۳۱ ؛ مستدرک سفینه البحار ج۵ ص۷۲ / ج۱۰ ص۴۴۸٫
[۴]. تاج الموالید (انتشارات بصیرتی ـ قم) ص۲۳ و ۲۴ ؛ الإرشاد للمفید ج۱ ص۳۵۵ ؛ إعلام الورى ص۲۰۳ / (ط مؤسسه آل البیت) ج۱ ص۳۹۶ ؛ کشف الغمه ج۲ ص۶۷ ؛ المستجاد من الإرشاد (المجموعه) ص۱۴۰ ؛ بحار الأنوار ج۴۲ ص۸۹ و۹۰ ؛ الإمام علی بن أبی طالب «علیه السلام» للهمدانی ص۵۶۱ ؛ العمده لابن بطریق ص۳۰ ؛ التتمه فی تواریخ الأئمه ص۳۹ (ط سنه ۱۴۱۲) ؛ کفایه الطالب ص۴۱۳ ؛ جلاء العیون ج۱ ص۱۹۳ ؛ مرآه العقول ج۵ ص۳۱۸ ؛ تراجم أعلام النساء ج۲ ص۳۲۱ ؛ نوادر الأخبار للکاشانی ص۱۸۳؛ علم الیقین ص۶۸۶ و ۶۸۸٫
[۵]. المستدرک للحاکم ج۳ ص۵۴۸ وشرح الأزهار (المقدمه) ص۲۶ وفتح الباری ج۷ ص۱۹۵ وعمده القاری ج۱۷ ص۵۱ والمصنف لابن أبی شیبه ج۸ ص۴۶۰ الإصابه ج۲ ص۳۰۹ والإستیعاب (مطبوع مع الإصابه) ج۲ ص۳۰۱ وراجع ص۳۰۲ والمعجم الکبیر ج۲۴ ص۸۰ و ۱۲۶ وکنز العمال ج۱۳ ص۴۷۸ وتاریخ مدینه دمشق ج۲۸ ص۱۵۲ و ۱۵۴٫
[۶]. لمحلى ج۱۰ ص۱۰۷ والإصابه ج۶ ص۱۹۵ (ط الکتب العلمیه) وسبل الهدى والرشاد ج۱۰ ص۴۱ وسیر أعلام النبلاء ج۱ ص۳۱۲ وتهذیب الکمال ج۱۴ ص۵۵۲ والتاریخ الکبیر ج۱ ص۵۱ والثقات ج۳ ص۳۶۴ وتاریخ مدینه دمشق ج۵۲ ص۱۷۲ و ۱۷۳ و ۱۷۶٫
. [۷]المجموع ج۱۹ ص۲۰۱ والثقات ج۳ ص۳۶۴ وتعجیل المنفعه ص۳۶۶ ومن له روایه فی مسند أحمد ص۳۷۵٫
[۸]. مشاهیر علماء الأمصار ص۷۵٫
[۹]. مواهب الجلیل ج۴ ص۳۹۱ والمغنی ج۱۱ ص۱۲۵ والشرح الکبیر ج۳ ص۵۹۰ ونیل الأوطار ج۵ ص۲۲۹ ومسند أحمد ج۵ ص۷۵ وج۱۸ ص۴۳۱ و ۴۳۲ و ۴۳۳ ومسند أبی یعلى ج۶ ص۱۲۶ وتاریخ الإسلام للذهبی ج۶ ص۱۱۳ وإمتاع الأسماع ج۲ ص۲۱۵ وج۱۲ ص۲۳ و ۲۴ و ۲۵ والمجموع ج۸ ص۴۳۴ و ۴۳۵ ومسکن الفؤاد ص۶۸ وصحیح البخاری (ط دار الفکر) ج۶ ص۲۱۶ وصحیح مسلم ج۶ ص۱۷۴ (دار الفکر) وسنن أبی داود ج۲ ص۴۶۶ وسنن البیهقی ج۴ ص۶۶ وفتح الباری ج۲۰ ص۴۸۴ وعمده القاری ج۲۱ ص۸۵ ومسند أبی داود الطیالسی ص۲۷۴ والأدب المفرد ص۲۶۸ والأذکار النوویه ص۲۸۷ وریاض الصالحین ص۸۳ وتارخ مدینه دمشق ج۱۹ ص۴۰۲ وأسد الغابه ج۳ ص۱۸۹ وتهذیب الکمال ج۱۵ ص۱۳۳٫
[۱۰]. أسد الغابه ج۵ ص۵۶۶ وتهذیب التهذیب ج۱ ص۲۳۱٫
[۱۱]. ذخائر العقبى ص۲۲۶ و ۲۳۶ ومجمع الزوائد ج۵ ص۱۸۷ والمعجم الأوسط ج۹ ص۱۰۲ وإمتاع الأسماع ج۱۲ ص۳۰۰ وسبل الهدى والرشاد ج۱۱ ص۷۳ والسیره الحلبیه ج۱ ص۳۱۴٫
[۱۲]. المجموع ج۸ ص۴۳۵ وشرح النووی لصحیح مسلم ج۱۴ ص۱۲۵ وتغلیق = = التعلیق ج۵ ص۱۷۴ والثقات ج۳ ص۲۰ وخلاصه تذهیب تهذیب الکمال ص۱۹ والإصابه ج۱ ص۹۶٫
[۱۳]. الإصابه ج۳ ص۸۱٫
[۱۴]. الإصابه ج۳ ص۶۵٫
[۱۵]. الإصابه ج۳ ص۷۴٫
[۱۶]. الإصابه ج۳ ص۴۷۷٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%ad%d8%b1%d8%a8%d8%9b-%d9%86%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%81%d8%b1%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%d9%84%d8%b3%d9%84%d8%a7/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.