‌‌

آیا در تفسیر قرآن ملاصدرا شیرازی، حدیث جایگاهی دارد؟ با توجه به این که او فلسفه خوانده بود!

پاسخ اجمالی

لازمه شناخت معارف الهى، رجوع به منابع اصلى دین؛ مانند قرآن و حدیث است. در همین راستا، از دیدگاه صدرالمتألهین، نور و علم و حکمت از چیزى جز چراغ نبوت، اقتباس نمی شود،[۱] و با همین عقیده است که او اعلام می کند:
«اى دانشمند! تا وقتى آموخته هایت را از نور چراغ نبوت نگیری، عالم حقیقى نیستى؛ بلکه تنها در نام و به صورت مجازى مانند دانشمندانی».
[۲]
وى بر این باور است که راه هاى دیگر، آدمى را به این مقامات نمی رساند: «من در گذشته، زیاد به بحث و تکرار و مراجعه و مطالعه کتب حکما و اهل نظر مشغول بودم، تا این که گمان کردم چیزى هستم؛ اما وقتى کمى چشم بصیرت یافتم و به خود نگریستم، خود را از علوم حقیقى و حقایق ایمانى که فقط با ذوق وجدان حاصل می شود، خالى دیدم؛ در حالی که راه رسیدن به آن، امورى است که در کتاب و سنت وارد شده؛ مثل شناخت خداوند و صفات او، نام هایش، کتاب هاى خدا و پیامبرانش و شناخت نفس و حالات آن، چگونگى برانگیخته شدن از قبر، حساب، میزان، صراط، بهشت، آتش و امثال آن و امورى که فقط با تعلیم الهى شناخته می شود و فقط با نور نبوت و ولایت آشکار می گردد؛ و تفاوت بین علوم دانشمندان و علوم صاحبان بصیرت، مثل این است که کسى تعریف شیرینى را بداند و دیگرى شیرینى را چشیده باشد».
[۳]
توجه او به قرآن در تألیف کتاب هایی؛ مانند «اسرار الآیات» و «مفاتیح الغیب» و استنادش به آیات الهی در دیگر کتب و در مباحث فلسفی و عرفانی  کاملاً مشهود است، اما از نشانه های توجه ویژه ایشان به حدیث، شرحی است که بر اصول کافی نگاشته اند و نیز استنادات فراوانی که به روایات در بسیاری از موضوعات تفسیری و فلسفی کرده اند.
به طور کلى، موارد کاربرد احادیث در تفسیر ملاصدرا را می توان چنین برشمرد:
۱ – استناد به روایات براى تفسیر آیات قرآنى.
۲ – مواردى که ملاصدرا، روایات داراى توضیح و اسرار معنایى را ذکر می نماید.
۳ – روایاتى که با بیان آنها درباره محتوا و معانیشان می پردازند.
[۴]
که در این نوشتار به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:
الف) بررسى لغوى
ملاصدرا گاه با استشهاد به روایات، معناى لغوى برخى واژه ها را بیان کرده است. به عنوان نمونه، براى بیان معنای واژگان «صلاه» به این روایت نبوی اشاره کرده که: «إذا دُعِىَ أحدُکم إلى طعامٍ فلیُجِبْ، … ، و إن کَان صائماً فلیصلّ»
[۵]‏ (هرگاه یکى از شما را برای صرف غذا دعوت کردند، پاسخ مثبت دهد … و اگر روزه بود، دعوت کننده را دعا کند).[۶]
ب) بیان شأن نزول
به عنوان نمونه، ایشان در ذیل آیه شریفه «وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ»،
[۷]می گوید: روایت شده است که برخی کافران درباره جهان پس از مرگ، سخن می گفتند. یکى می گفت: «آیا نمی بینید که محمد(ص) می گوید مردگان دوباره برانگیخته می شوند؟ سوگند به لات و عزى که به سوى او خواهم رفت و او را به چالش خواهم کشید»! سپس استخوان پوسیده اى به دست گرفته و نزد پیامبر رفت و گفت: «اى محمد! آیا گمان داری که خدا این استخوان را بعد از پوسیدگى برمی گرداند»؟ حضرت فرمود: «بله، و تو را هم بر می گرداند و داخل جهنم می کند». سپس این آیه نازل شد.[۸]
ج) فضیلت سوره ها
یکى از موارد تمسک ملاصدرا به روایات، بیان فضائل سوره ها است.
ملاصدرا، پس از ذکر چنین روایاتی می گوید:
«در این اخبار، اشاره هاى علمى، تعریف هاى سرى، رمزهاى معنوى و آگاهی هاى عرفانى، علاوه بر معارف عقلى و معنوى این سوره ها وجود دارد که فقط راسخان در علم و دین و سالکان راه کشف و یقین، قدر آن را می شناسند و حقیقت معانى آن را در می یابند، نه کسانى که به عبارات تمسک می جویند و همچون خفاش در تاریکی هاى این استعارات در رفت و آمد هستند».
[۹]
او از روایات مربوط به فضائل سوره ها همچنین نتیجه می گیرد که آیات قرآن، از نظر محتوا نسبت به یکدیگر، مراتب و فضیلت مخصوص به خود دارند.
[۱۰]
د) تفسیر و تأویل آیات
در این جا به ذکر دو نمونه از روایاتى می پردازیم که ملاصدرا آنها را درصدد تفسیر و یا تأویل آیات الهى آورده است:
۱ -امام صادق(ع) در مورد چرایی مثال زدن به پشه می فرماید که پشه با وجود حجم کوچکش، همه اعضاى بدن فیل را به اضافه دو عضو دیگر، دارا می باشد و خداوند به این وسیله، مؤمنان را از لطیف و عجیب بودن آفریده هایش آگاه می کند.
[۱۱]
۲ – در تفسیر ملاصدرا و ذیل آیه «إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً» (ما آنها را آفرینش نوینى بخشیدیم) به روایتى استناد شده است که مراد از این آیه را پیر زنانى می داند که خداوند آنها را به خلقت دیگرى در می آورد و هنگامى که شوهرانشان به سراغشان می آیند، آنها را بکر می بینند.
[۱۲]

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، ج ‏۷، ص ۱۷۶، قم، بیدار، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.

[۲]. همان، ص ۱۵۵٫

[۳]. همان، ص ۱۰٫

[۴]. ر. ک: سلطانی رنانی، مهدی، جایگاه و کاربرد حدیث در تفسیر ملاصدرا، مجله پژوهش های قرآنی، تابستان و پاییز ۱۳۸۵، شماره ۴۶ و ۴۷، ص ۲۴۸ – ۲۶۱٫

[۵]. ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ‏۳، ص ۳۰۰، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق؛ نیشابوری، محمود بن ابو الحسن، ایجاز البیان عن معانی القرآن، ج ‏۱، ص ۲۹، بیروت، دار الغرب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.

[۶]. تفسیر القرآن الکریم، ج ‏۱، ص ۲۷۱٫

[۷]. «و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: چه کسى این استخوان ها را زنده می کند در حالی که پوسیده است؟!»؛ یس، ۷۸٫

[۸].  تفسیر القرآن الکریم، ج ‏۵، ص ۳۴۴ – ۳۴۵٫

[۹]. همان، ج ‏۱، ص ۱۶۹٫

[۱۰]. همان، ج ‏۴، ص ۱۹٫

[۱۱]. همان، ج ‏۲، ص ۲۰۸٫

[۱۲]. همان، ج ۷، ص ۵۴٫